تیرداد نصری - شاعر و منتقد - متولد سال 1331 در شهسوار( درست تر آن سیاهکل است*)، هفتم آبان‌ماه در خارج از كشور درگذشت.

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نصري از دهه‌ي 70 به لندن مهاجرت كرده بود. «و در همه‌ي بندرگاه‌ها از کشتي گم‌شده حرف بود» و «دو قدم به خاکستر» آثار شعري او هستند، كه به‌صورت اينترنتي منتشر شدند.

نصري گويا به‌دليل سكته‌ي قلبي در لندن از دنيا رفته است كه خبر درگذشت او شايد به‌دليل دوري و نيز همزماني با فقدان قيصر امين‌پور، فرصت بروز نيافت.

م. مؤيد، احمد ميراحسان و عليرضا بهنام در گفت‌وگوهايي با ايسنا از اين منتقد و شاعر گفته‌اند.

عليرضا بهنام نقش تيرداد نصري را در مطرح شدن چهره‌هاي شعري دهه 60 بسيار مؤثر مي‌داند.

اين شاعر به خبرنگار بخش ادب ايسنا گفت: نصري شاعري است كه كارش را از دهه‌ي 40 آغاز كرده است؛ زماني كه همزمان با شاعران موج ناب(درست تر آن موج نو است ، نه موج ناب)**، اولين شعرهايش در مجله‌ي « فردوسي» چاپ مي‌شد.

بهنام در ادامه گفت:‌ نوري علا در «صور و اسباب شعر» درباره‌ي نصري مطالب مفصلي دارد. ازجمله شعر او را با احمدرضا احمدي مقايسه كرده و در بعضي جاها شعرش را بهتر از احمدي ارزيابي مي‌كند. تيرداد نصري در دهه‌ي 60 به‌عنوان شاعر و منتقد در شمال كشور مطرح شد و محبوبيت يافت و در نشريات ادبي آن زمان حضور مستمري داشت.

او همچنين تصريح كرد: ما بخشي از توضيح و تلقي از شعر را مديون نصري هستيم؛ چراكه او در شعر بسياري از شاعراني كه در دهه‌ي 70 متحول شدند، با نقدها و شعرهايي كه گاه و بي‌گاه در مجلات چاپ مي‌كرد، تأثير گذاشت. همچنين بايد به نقش عمده‌ي او در معرفي كتاب اول شاعران دهه‌ي 70 اشاره كرد؛ شاعراني چون مهرداد فلاح، ابوالفضل پاشا و فرشته ساري. او همچنين در معرفي چهره‌هاي شاخص شاعران دهه‌ي 60 تأثير فراواني داشت؛ ازجمله نقدي كه بر شعرهاي سلمان هراتي نوشته بود، از نقدهاي مهم آن روزگار بود.

اين شاعر متذكر شد: نصري گرچه در طول حياتش مانند شاعران هم‌نسلش در موج ناب، كتاب چاپ نكرد، اما با حضورش در فضاي ادبيات توانست تأثير ويژه‌اي داشته باشد و در تربيت يك نسل جوان شعري در حوزه‌ي شعر تأثير فراواني داشته باشد. امروز بسياري از كساني كه در فضاي شعري كشور فعال‌اند، از اين شاعر تأثير گرفته‌اند.

م. مؤيد (حسين مهدوي) نيز در اين‌باره به نقل خاطراتي از تيرداد نصري پرداخت و گفت: حول و حوش دهه‌ي 50 با تيرداد آشنا شدم. ساكن شهسوار بود و من در لاهيجان. وقتي به‌عنوان شاعر، نيمچه آوازه‌اي را كسب كردم، با من ارتباط پيدا كرد. شعرهايش را برايم مي‌خواند تا اواخر دهه‌ي 50 كه شرايط روشنفكري در كشور به گونه‌اي شد كه اوايل آغاز مدرنيته خود به خود به‌نوعي سياست‌بازي و درگيري كشيده شد و نصري نيز به آن جريانات سوق يافت. اين باعث فاصله‌ي ما شد و ديگر او را نديدم، تا اين‌كه با عليرضا قزوه ارتباط پيدا كرد و مطالب او در روزنامه «اطلاعات» چاپ مي‌شدند.

اين شاعر در ادامه يادآور شد: نصري شاعر بسيار مستعدي بود و مي‌توانست بسيار درخشان باشد؛ چراكه دريافت او از شعر بسيار عميق بود و به گونه‌اي مانند يدالله رؤيايي بود و اگر قدر خود را مي‌دانست، مي‌توانست در گستره‌ي ادبي ما تأثير بسياري بگذارد.

اما به اعتقاد احمد ميراحسان، شعر تيرداد نصري به‌دنيا نيامده، سقط شد.

اين منتقد ادبي در گفت‌وگو با ايسنا درباره‌ي شعر نصري گفت: اين شاعر در دوره‌اي در مجله‌ي «فردوسي» شعر مي‌گفت و شاعر مدرني بود و زماني كه دوران آوانگارديسم در ايران در منتهااليه خود قرار داشت، تيرداد نصري شعرهايش را در اين نشريه چاپ مي‌كرد. پيش از او، ميراث شعر دهه‌ي 40 را داشتيم، كه از يدالله رؤيايي، بهرام اردبيلي، احمدرضا احمدي، م. مؤيد و... شكل مي‌گرفت، كه گرايش‌هاي مختلف شعر نو را بيان مي‌كردند. اين‌ها كساني بودند كه در مجله‌ي «فردوسي» آن زمان كار مي‌كردند.

ميراحسان افزود: بعد از آن از شعر او بي‌خبر بودم؛ گويي انقلاب ماجراي تازه‌اي را پديد آورده بود كه در چيزهاي مختلف تأثير داشت، و يكي از آن‌ها گرايش به سبك كلاسيك و ديگري غلبه بر آرمان‌هاي ايديولوژيك و همچنين تنگ شدن فضا براي تجربه‌ي مدرنيستي و آوانگارديسم در آن اوايل بود، كه شعر نصري امكان باليدن نمي‌يافت و به اين دليل، مسكوت ماند.

وي در ادامه شعر نصري را يكي از قربانيان فراز و نشيب‌هاي تاريخ شعر نو ما دانست و ادامه داد: ‌اين اتفاق در دوره‌اي پيش آمد كه درگيري و مشغله‌ها، جرياني از شعر نو را كه در دهه‌ي 50 داشت رشد مي‌كرد، به ورطه‌هايي كشاند كه امكان رشد را از آن گرفت. البته بعدها با رشد شعر مواجه شديم. هر چند يكي از مهم‌ترين گرايشات شعر بعد از انقلاب با تكرار شعر نيمايي اتفاق افتاد و در عالي‌ترين شكل به وسيله‌ي شاعران پرورده شد و در بطن انقلاب، شاعراني مانند سيدحسن حسيني و قيصر امين‌پور ظهور كردند.

اين منتقد در پايان يادآور شد: در دهه‌ي 70 با جنبش‌هاي پست‌مدرن روبه‌روييم كه شاعران بيش‌تر با ضدشعر، تجربه‌ي شعري خود را ادامه مي‌دهند، و اين البته با شعر تيرداد نصري متفاوت بود. هرچند در سال‌هاي اخير ديگر چندان در جريان شعرهاي نصري نبودم.

 

تکمله:

*،**: اطلاعات مندرج  از صاحب وبلاگ ( علیرضا پنجه ای) است

باید افزود که نصری از شعر برای همه سهمی قائل بود جز خودش او معلم بزرگی بود که مانند بیلینسکی به شعر و شاعران می نگریست، گاه برای  آنکه در شاعری نبوغی می دید هر طور شده به دیدارش می شتافت و آرای خود را دوستانه و از سر دلسوزی به  شاعر مورد نظر می رساند. مرگش در واقع مصداق واقعی این بیت است: از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش