نشست کارگاه شعر در خانه‌ی فرهنگ گیلان:على‌رضا پنجه‌یی: شعر، معشوقه‌ی تمامیت‌خواه زندگی‌ست

علی‌رضا پنجه‌یی :https://t.me/davat1394/17139
شعر، معشوقه‌ی تمامیت‌خواه زندگی‌ست

نشست کارگاه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان دوم دی ماه هزار و چهارصد و سه با حضور علی‌رضا پنجه‌یی شاعر، نظریه‌پرداز ادبی و روزنامه‌نگار برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجه‌ای عضو هیات مدیره‌ی خانه‌ی فرهنگ گیلان پیرامون فعالیت ادبی علی رضا پنجه‌ای مقدمه‌‌ی مبسوطی را ارایه کرد.
سپس از ایشان خواسته شد تا ضمن پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها پیرامون سایر مباحث پیرامون خود و ادبیات سخنرانی کند.
چه چیزی یک شعر را زیبا می‌کند یا یک شعر زیبا چه ویژگی‌هایی دارد و شما چه طور شعر می‌نویسید؟چه طور شعر در شما شکل می‌گیرد و مراحل ایجاد شعر چگونه است؟
علی‌رضا پنجه‌یی در این باره گفت: اگر دوباره به دنیا بیایم سراغ شعر نمی‌روم، چرا که ایجاد تعادل بین شعر، تعهد به زندگی و خانواده و اجتماع سخت است.
https://t.me/davat1394/17139

ادامه نوشته

چامک موشح از علی‌رضا پنجه‌یی

موشح

گاه سکوت سنگینی ست
کوتاه آمدن نیست

ویرانی در من است
تسلیتی که آرزوی ماست می‌گوییم اما از تسلی‌ خبری نیست
اهزورنیا👉

■علی‌رضا پنجه‌یی
۸ مهر۱۴۰۱
#علی‌_رضا_پنجه_یی
#علیرضا_پنجه_ای
#علیرضا_پنجه_یی
#علی_رضا_پنجه_ای

#چامک_چیستان #چیستانه #موشح #چامک_همه‌گانی #چامک_واکنش

اینستاگرام:

https://www.instagram.com/p/CjIX2cwLClb/?igshid=NmY1MzVkODY=

کارگاه چامک و پیشنهاد برای دو چامک از یک چامک‌اندیش، نوشته‌ی علی‌رضا پنجه‌یی

دو چامک از صیدنظر لطفی به‌نقل از گروه تلگرامی چامک‌اندیشان:
صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو
#صیدنظرلطفے
#چامک
مهر آمد
برگ برگ
به پایت می ریزیم
من و پاییز
#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک

________________________________________
کارگاه چامک: هر دو چامک چامک‌اندیش صیدنظر لطفی توان #چامک_چیستانه یا همان ( #چیستانه ) شدن دارد کافی‌ست در پایان چنین عمل کند اگرچه خود چامک این کلمه را در ذهن تداعی می‌کند اما به‌منظور اشاعه‌ی ظرفیت #چامک_چیستانه یا در صورت‌ها و ساحت‌های دیگر
#چامک_چهارگوشه یا #چامک_گردونه یا #چامک_چرخانهیا #چامک_رنگیا #چامک_پستال و #چامک_نگاره می‌توان به نیت فراوانی بخشی‌ به این امکان و پتانسیل در اکنون زمان، گاه چامک‌ها را در این بسترهای پیشنهادی سامان داد ؛ اکنون چامک را در بستر پیشنهادی #چامک چیستانه ببینیم:

صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو

یدازآ👉
از آرایه‌های کهن چامه آرایه‌های نوبنیاد خلق کنیم ناگفته پیداست زمانی این مهم رخت عمل می‌پوشد که همه‌ی این میل به نوآوری درونی‌مان شود. نیز به نوشته‌هامان در چهارچوب رتوریک(دانش‌ زیباآفرینی در سخن)و گسترش آن درگسترای دیداری مدام افزوده و نو از نو و پرهیز از متونی که باری به هر جهت است و امکان نوشتن‌اش برای بسیاری‌ست، چامک چشم‌انتظار سخت‌گیری شماست به خود.
خود من به متن‌هایم بسیار سخت‌گیرم، در واقع متن برای گرامی‌داشت نزد من باید بتواند خود را به من اثبات کند.
و پیشنهاد برای چامک دیگر:
برگ برگ
به پای‌ات می
ری
ز

یم
من و پا
ی
ی

ز
___
رهم👉
■□■

#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک_چیستان ( #چیستانه )
#کارگاه_چامک
اول مهر ۱۴۰۱ ایران، رشت
#علی_رضا_پنجه_یی

پرسش و پاسخ  با علی‌رضا پنجه‌یی:بهتر است  جای چامک خاص و چامک عام بگوییم چامک بی‌تا و چامک همه‌گانی

پرسش و پاسخ:

چامک‌اندیش:گفتید چامک عام و چامک خاص؟

علی‌رضا پنجه‌یی: بله به‌تر است که به‌جای #چامک_عام بگوییم #چامک_همه‌گانی و به‌جای #چامک خاص بگوییم #چامک_بی‌تا، یعنی چامک با عیار و درصد اخلاص بالا؛ این‌گونه کل نام‌گذاری ما پارسی نگاری می‌شود.

در پاسخ به نگرانی چامک‌اندیشان: چامک دم‌بال سیاهی لشکر نیست علی‌رضا پنجه‌یی

علیرضا‌ پنجه‌ای:
در پاسخ به نگرانی چامک‌اندیش چامک نگار سرکار خانم قلاوند.
تا متنی خودش را در بالا نکشیده ، نقد ندارد که، نقد جفاست به هم منتقد، هم آن صاحب متن. در چنین مواقعی نوآموزان فقط متن‌هایی برای چامک را بخوانند و انواع چامک را تا ذهن‌شان درست تربیت شود . چامک نیازمند سیاهی لشکر نیست اهل ارفاق و لایک نیست. چامک سخت‌گیر است چون ما با تکثر متن مواجه‌ایم و وازده‌گی و دل‌زده‌گی نسبت به حتا متن‌های در حد شاه‌کار روا شده از بس متن‌های هچل‌هفت و باری به هرجهت فراوان شده. یک تکه جواهر در میان کوه سنگ‌ریزه گم می‌شود. همین امر در انتشار کتاب و جاگرفتن‌شان در قفسه‌ها سبب شده یک مخاطب ادبیات برای دقایقی که وقت می‌گذارد به نیت هدیه‌ کتاب برای یک دوست ، این مهم برای او وقت‌گیر و گاه غیر ممکن می‌نماید. ادبیات نیازمند سخت‌گیری‌ست نه به رویه‌ی دراویش دست‌گیری( معاضدت). چند چامک‌اندیش چامک‌ساز بر سیاهی لشکر می‌چربد. مگر من نمی‌توانم فالور بیفزایم، یعنی سیاهی لشکر؟ در واقع تعداد مخاطب جدی من محدود است، باقی همان به سیاهی‌لشکر نزدیک‌ترند.!
چامک‌نگاران شایسته است خود را به صف نخبگان نزدیک کنند و این مهم شدنی نیست مگر با ریاضت و عرق‌ریزان روح و غوطه‌وری در ژرفنا و مطالعه‌ی درست.
۱۱ شهریور ۱۴۰۱

علی‌رضا پنجه‌یی
یادداشت ۲
سپاس از سرکار خانم قلاوند، دکتر مسلمی و یکایک دوستان مدیر اکانت‌ها ، گروه‌ها و کانال‌هایی که تحت نام چامک در فضای مجازی فعالیت دارند. همه‌ی چامک‌اندیشان چامک‌ساز، دوستان! قصد چامک، تاربخ‌سازی‌ست و تحول ، و ارتقا بخشیدن به جای‌گاه چامک‌‌اندیشان . قصد ما نه کسب درآمد نه شهرت‌افزایی و نه چیز دیگر است. تمام تلاش ما سربازان ادبیات هزینه از ذهن و زبان و جان و عمر خویش است برای برتافتن پنهانه‌های زبان ملی و رسمی این زادبوم گربه‌سان در چامک! مصداق همان کلام لسان‌الغیب حافظ شیرازی‌ست که گوید:ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم_ از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم.
بنابراین خود را آماده‌ی پرواز کنیم. ادبیات دم‌بال چهره نیست، چهره‌ها دم‌بال ادبیات روانه‌اند، ، برای عمر و وقت خودمان احترام قایل شویم، اگر نتوانستیم خودمان را به قله‌ی چامک برسانیم اشکالی ندارد هر نقطه از دامنه‌ی این کوه قله‌ی ماست همان‌جا با افتخار به‌ایستیم و از اوج‌گرفتن همرهان لذت بریم همه‌ی تلاش ما افزودن بر تعداد فاتحان قله است. بی که از ارزش همرهان دیگر کاسته شود. سخت بگیریم به هم تا چامک فربه و جاودانه شود و مگر افتخاری بالاتر از این هست که آینده‌گان بدانند هر یک از ما چه اندازه نقش در تثبیت چامک در تاریخ ادبیات داشته‌ایم؟

#چالش
۱۱شهریور ۱۴۰۱
#علی‌_رضا_پنجه_یی
@ar_panjeei
www.panjeei.ir
#کارگاه_چامک
#گویه
#چامک

گویه: چامک، اشاره‌ای و نگاهی! علی‌رضا پنجه‌یی

چامک، اشاره‌ای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما می‌طلبد تا به بهانه‌ی مدیریت در وجه اتمیک، واژه‌ها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقش‌بند جلوه‌گر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بی‌نیازی توسط کلیدواژه‌ها به مثابه‌ی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافی‌ست که صیقلی می‌یابد و نقش‌بند انگشتری می‌شود؛ این‌که با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکته‌ی باریک‌تر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه‌_یی
#کارگاه_چامک

گویه: چامک، اشاره‌ای و نگاهی! علی‌رضا پنجه‌یی

چامک، اشاره‌ای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما می‌طلبد تا به بهانه‌ی مدیریت در وجه اتمیک، واژه‌ها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقش‌بند جلوه‌گر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بی‌نیازی توسط کلیدواژه‌ها به مثابه‌ی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافی‌ست که صیقلی می‌یابد و نقش‌بند انگشتری می‌شود؛ این‌که با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکته‌ی باریک‌تر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه‌_یی
#کارگاه_چامک

چامک‌چیستان ( چیستانه‌)ی تی‌شرت از علی‌رضا پنجه‌یی

چیستانه

صاف نه‌می‌شود
دلی که
زخم برداشته هی!

____________
ترشیت👉
۳۱ امرداد۱۴۰۱

#علی‌رضا پنجه‌یی

چامه (شعر): بیان وضعیتی باژگونه‌ و پارادوکسیکال است از امر واقع و گاه دیگرنمودن و دیگرنگاری و دیگرنویسی. این تصویر به‌ تن‌هایی هم بیان‌گر بینامتنیتی‌ و بزنگاهی‌ست که ما در #چامه و #چامک روانه‌ی آنیم.
#کارگاه_چامک
#علی‌_رضا_پنجه_یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱
#چامک_نگاره
#شعرپستال
#چیستانه #چامک_چیستان
#علی_رضا_پنجه‌_ای
@alireza_panjehee #iran
#afghanistan #gilan #Gilan #tajikistan #uzbekistan #rasht #saveh #save #tatoo #interiordesign #instagram

پرسش و پاسخ‌های چامکانه‌  درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی

پرسش و پاسخ‌های چامکانه:

درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی
دکتر نادر مسلمی:
در باره‌ی کاربرد واژه‌ها و اصطلاحات غربی که قبلا پرسیدم فرمودید: «در چامه و چامک همه‌ی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاری‌ها توان هنجار شدن دارند به‌شرط آن‌که به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.» اکنون درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی در چامک نظرتان چیست، آیا به کارگیری آن‌ها هم جایز است؟
.
علی‌رضا پنجه‌یی:
یکی از دل‌مشغولی‌های چامه‌اندیشان چامه‌ساز آرکائیسم یا همان باستان‌گرایی است، چامه‌های احمدشاملو و مهدی اخوان ثالث در این خصوص بسامد و فراوانی قابل ملاحظه‌ای داشته‌‌ است، بنابراین اگر چامه‌ساز در چامه و یا چامکی لزوم کارکرد آرکائیک احساس کرد، به‌شرط آن‌که در ساختار چامه یا چامک به‌درستی بنشیند و منجر به نوزایی شود، قبحی که به همراه ندارد بل، زهی جای توفیق! چنان‌که فراجاه《 فرخی سیستانی》 در سده‌ی پنجم قمری فرموده: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر_ سخن نو آر که نو را حلاوتی‌ست دگر.
در واقع در چامه‌سازی بین آرکائیسم و میل به دیرینه‌گرایی با به‌کارگیری واژگان و نظام نخ‌نما شده‌ی آرایه‌های مکرر و مستعمل فرق، کیفی‌ست، کارکرد عناصر چامه‌سازی به‌صورت مستعمل جز سد سدید استعداد حاصلی به‌بار نخواهد آورد. اما اگر کارکرد آرکائیک واژه‌ها فضای نوآورانه رقم زند ، هیچ اشکالی ندارد. اگر چه چامه‌ساز را بشایست که از ظرفیت‌ها و عناصر زبانی ،نحوی و زیبایی‌شناسانه‌ی روزگار خویش بهره برد و با پرشدگی از امکانات آن‌ها، به نوگرایی اراده نماید. هم‌از‌این‌رو کاربرد گویش‌ها نیز در زبان اصلی هیچ منعی نه‌دارد. بل‌که بر امر نو خواهد افزود. نو از نو! این مهم از اهداف راهبردی ما در حیطه‌ی ادبیات است .
ذات استعلایی اثر در وجه صیرورت آن بر 《بسط》 بنا شده و نه بر 《قبض》_البته در وجه کیفی_، ورنه در کمیت هم چامه و هم چامک ذاتن گشاده‌دستی نشان نه‌می‌دهند. خست _به‌ویژه _جزو ژنوم و وجه بارز چامک است، هم از این سبب در چون‌این بزن‌گاهی چامک‌ساز را شایسته آن به که توان مدیریت در مهندسی چامه یا چامک از خود بنمایانند. بین《 آفرینه》 و《 اثر》 می‌توان تفاوت پر رنگی ، پی نهاد؛ چه‌را که هر 《آفرینه‌》 اثر نیست، اما هر اثری یک آفرینه است.‌ می‌توان گفت چه خوش آن زمان که هر عزمی در کارگاه ذهن ما معطوف به پدیدآوری اثر باشد.
نا‌گفته نماند که یکی از نکات آسیب‌شناسانه‌ی چامه‌‌ی امروز، که چامک هم مشمول آن است اشباع و وازده‌گی مخاطبان ادبیات امروز نسبت به انواع آفرینه‌ها و کثرت پراکنش آن‌هاست. تربیت ذهن موثر در پی تاثیر اثر شکل می‌گیرد ولاغیر.‌ بنابراین باید نوآورانه در تببین و تشریح ظرفیت‌های نو در آفرینه‌هایی که قابلیت اثر شدن دارند _نیز_ کوشید.
نظام آرایه‌های گذشتگان اگر چه منبعی غنی برای ماست اما ما سربازان ادبیات نه‌باید صرفن از آن منابع تغذیه شویم، ضمن برخورداری و سرشاری از آن منبع غنی، باید بر غنای روزآمد آن نیز مجدانه به‌افزاییم. ادبیات کهن ما برای ساز و کارهای خود از آرایه‌ها یا همان صنایع بلاغی رایج زمان خود بهره برده‌است، اما بر ماست که ضمن سرشاری از آن بر اساس عناصر زمان خود، فکر افزودن بر آن آرایه‌ها با خلق نظام نوین آرایه‌های مختص زمانه و تاریخ هستن خود باشیم. این رسمی نکوست در زندگی اغلب موجودات هستی. به‌مورچه‌ها نگاه کنیم مدام در کارند و عاقبت اندیش. ادبیاتی که نوزایی نه‌داشته باشد ادبیات مرده‌است مانند مردابی که آینده‌اش جز باطلاق نیست اما ما رودیم، رودادرود! هم از این رو ماهیتن به پیش رو روانه‌ایم

علی‌رضا پنجه‌یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱

فرق دل‌نوشته و چامک ، علی‌رضا پنجه‌یی

پرسش و پاسخ چامکانه از

علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

فرق دل‌نوشته و چامک

ليلا قلاوند: آیا می‌توان دل‌نوشته را هم جزء 《چامک‌》های عوام محسوب كرد؟ اگر غیر این است لطفا راهنمایی کنید.
علی‌رضا پنجه‌یی: دل‌نوشته نامش رویش هست، دل نوشته! هم‌چنان که《 گویه》که یک پیام کوتاه است به نثر و نمی‌تواند 《چامک》 محسوب شود، بنابراین 《دل‌نوشته》را حتا نمی‌توان 《چامک عام》نامید. 《دل‌نوشته 》پیام دل است. در فرهنگ 《گیلان 》 بر اساس شفاهیات مرسوم نزد قدما مجازن به آن 《دیله‌حرف》 گویند و در فرهنگ 《طالش‌》به آن 《دیله لوئه》 اطلاق می‌شود. 《دل‌نوشته》ماهیتن بر آمده از احساسات نخ‌نماست، اما شما 《رباعی 》《خیام》 و 《تک بیت》 《بیدل》 و 《صائب》 را نیز می‌توانید 《چامک عام》 (همه‌گانی) قدمایی بخوانیدش، 《دل‌نوشته》 فقط در قواره‌ و اندازه‌ی متعارفش با 《چامک》 وجه مشترک دارد. اما اصطلاحن ممکن است افراد یک متن کوتاه منظوم یا منثور را بدون در نظرگیری عیار نخبه‌گی 《چامک》 گویند. اگر چه در یک گروه‌بندی دانش‌محور، 《دل‌نوشته》 ،《دل‌نوشته》 است و نه چامک!
البته برخی از متونی که 《دل‌نوشته 》خطاب می‌شوند گاه از سطح دل‌نوشته کیفی‌تر بر آمده و خود را در حد 《چامک عام》 ارتقا می‌دهند، بنابراین 《دل‌نوشته‌》نویسان می‌توانند با کسب مهارت‌های چامکانه خود را از سطح 《دل‌نوشته‌نویس》 به سطح نویسنده‌ی《چامک عام》 و یا در سطح استعلایی به 《چامک خاص》 ارتقا دهند. اما در کلیت 《دل‌نوشته》 به متونی احساسی و عاطفی گفته می‌شود که آموخته‌های حرفه‌یی در آن کمترین نقش را دارد.

امرداد۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

پرسش  دکتر نادر مسلمی از علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

پرسش دکتر نادر مسلمی از علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

پرسش‌گر:دکتر نادر‌ مسلمی چامک‌ساز:
در برخی اشعار امروزی خصوصاً چامک‌ها دیده می‌شود که از اصطلاحات و واژه‌های غربی استفاده می‌شود، آیا چنین کاری مورد قبول و پسند هست یا نه؟
علی‌رضا پنجه‌یی:
در چامه و چامک همه‌ی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاری‌ها توان هنجار شدن دارند به‌شرط آن‌که به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.
حتا قواعد بازی در داستان من نسبت به چامه‌ام ممکن است متفاوت باشد.

۲۴ امرداد ۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

پرسش و پاسخ در باب چامک عام و خاص علی‌رضا پنجه‌یی

پرسش و پاسخ در باب چامک عام و خاص

هر شعری با چند پاگرد و در چند پاراگراف در یک ورق و لوح به‌صورت عام می‌تواند چامک تلقی شود اما نه چامک خاص. ببینید چامک دو وظیفه دارد یکی اطلاق تمام شعرهای کوتاه دنیا در زبان پارسی از قدیم تا جدید با عنوان چامک ، به جای شعر کوتاه که مرکب است و خب کار زبان یکی همین است که بدعت و نوآوری کند و ما یک نام‌گذاری برای هر قالب و شعر کهنه و نو و بیگانه در زبان پارسی کردیم در واقع به چامه که معادل شعر است یک کاف تصغیر افزودیم که البته واژه‌ی چامک نداشتیم ما و از چامه ساختیمش. مانند دخترک که کافش دلالت به کوچکی و کم سن و سالی دختر می‌کند بنابراین شایسته است ما سربازان ادبیات پس از نام‌گذاری چامک این نام را فراوانی بخشیم و بگویبم چامک به شعر کوتاه اطلاق می‌شود در زبان پارسی . این برای ادبیات پارسی خوب نیست که یک قالب از شعر هجایی ژاپن بشود نام هر شعر کوتاهش مگر زبان پارسی یکی از زایش‌مندترین زبان‌ها با قابلیت ساخت واژه‌گان متعدد نیست؟ سپس ما برای این نام عام چامک یک عنوان خاص هم ساختیم یعنی تئوریزه کردیم ، و این مهم ذره ذره در طول سالیانی چند محقق شد تا چامک خاص ما یا همان چامکی که از جوهر خالص چامک تغذیه می‌کند را به دنیای ادبیات معرفی کنیم، خود من شعرهای کوتاهم گاه مشمول چامک عام می‌شود و گاه چامک خاص. در واقع هدف ما از چامک‌های عام رسیدن به اکسیر و جوهره‌ی چامک خاص است ولاغیر و آن برازنده‌ترین مروارید این صدف است . چرا که گفته آمده: کلمات بسیار تباهی معناست.
#علی_رضا_پنجه_ای
۲۴ امرداد ۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

روایت در چامک، پرسش دکتر نادر مسلمی و پاسخ علی‌رضا پنجه‌ای

دکتر نادر مسلمی،آیا چامک یک شعر روایی است، یعنی روایتی است که راوی نقل می کند؟

وضعیت اتمیک ماهیتن رخصت روایت  کلان  نمی‌دهد، اما تحلیل و هرمنوتیک متن و  بینامتنیتش گاه اگر چه در چند کلمه خود روایتی کلان از متن در پی خواهد داشت.‌ با این همه ذات چامک با روایت منافات ندارد، منتها تحلیل مشخص از شرایط مشخص باید داشت. از کودکی در باره‌ی نقاشی‌اش پرسیدم پس آدم‌های این خونه‌ی  کجا هستند، چرا نکشیدی، گفت دودکش‌ها را نگاه کن دارند دود می‌کنند، پس آدما تو اتاق‌ها هستند. ذهن یک کودک را ببینید چه‌گونه  از خرده روایت کلان روایت رصد می‌کند، بازگویی هنری و خلاقانه و نمادین بینامتنیت آن نقاشی هم‌چو روایت در چامک خاص است. 
#،علی‌_رضا_پنجه_ای
۸ پروردین ۱۴۰۱

چگونه چامک را نقد کنیم و در نقد به چه مقوله‌هایی باید دقت کرد و اساسا بر چه اصولی چامک را می توان نق

 دکتر نادر مسلمی:  چگونه چامک را نقد کنیم و در نقد به چه مقوله‌هایی باید دقت کرد و اساسا بر چه اصولی چامک را می توان نقد و بررسی نمود؟

نقد هر آفرینه بر اساس دیتاهای خود آفرینه و با نه یک سنگ محک همه‌کاره صورت می‌پذیرد، با این تاکید می‌توان گفت که هر آفرینه سنگ محک خود دارد، مقوله‌ی نقد دانش و مطالعات همه‌جانبه می‌طلبد، و جَنَمی خودبسنده می‌خواهد، لزومن تحصیلات آکادمیک از کسی منتقد بار نه‌می‌آورد، کارشناس چرا ، یعنی بر اساس گواهینامه‌ی صادره می‌توان این‌جا و آن‌جا مدعی برخورداری از تحصیلات مرتبط شد، اما این گواهی‌نامه مانند بسیاری از عزیزانی که تصدیق رانندگی دارند اما لزومن دارای تبحر در رانندگی نیستند، پس تحصیلات و حتا مطالعه‌ی آزاد مبشر منتقد ادبی نیست، البته مطالعه، سطح و دید هر آدمی را ارتقا خواهد بخشید، اما منتقد شدن جَنَم و جوهره و استعداد مورد لزوم خود را می‌طلبد؛ با این پیشاسخن خواستم به‌افزایم، ادبیات از زمره علوم انسانی‌ست و ساز و کارش با علوم نظری تفاوت ماهوی دارد، در کار نو بر خلاف قالب‌های سنتی که پیش‌تعریفی دارند برای نقد و بررسی‌ خود چه به لحاظ آرایه‌های لفظی و چه معنوی و مباحث پیرامون علم عروض و قافیه، در انواع شعر منثور همان آفرینه مصالح خاص سازه‌ی خود را در اختیارتان قرار می‌دهد، هم از این رو در خروجی آفرینه‌ی تولید شده می‌توان دید که در کمیت و کیفیت تا چه قدر آفرینش‌گر توانسته آفرینه را به 《اثر》 ارتقا دهد، ورنه هر آفرینه لزومن بدل به اثر نمی‌شود.‌ مطالعات همه جانبه در انواع ادبی، تاریخ و سیر تطور تاریخ تمدن، فلسفه، بهره‌ی کارآمد از آفرینه‌ها در رشته‌های متنوع، ارتقای سطح زیباشناسانه، شناخت انواع هنر و ادبیات دوره‌های حیات بشری و صرف تمامیت زندگی و گذشتن از لذت زندگی عادی مردم و حصر خانگی خود، و رنج‌های بسیار که در کفه‌ی نگاه معمول جز جنون نامش را چیز دیگری نمی‌توان نهاد، همه و همه‌ی زندگی تو عصاره‌ی‌است که این معشوقه‌ی تمامیت‌خواه _شعر_از تو می‌ستاند، در قیاس با آن‌ها که زندگی عادی می‌کنند، گیر آدم چیز قابلی نمی‌آید، مگر که با محک و عیار جنون بتوان به سنجه‌اش گذاشت. نقد بی شناخت این همه امکان ندارد. کار شاعر سیاحت و مطالعه‌ی بیرون و درون خود است، از رمان تا سیننا، تا عکس و نقاشی تا موسیقی و نجوم و فلسفه و الی ماشاءالله، شاعر مولدی وسیع‌الطیف و جامع‌الاطراف است، همه‌ی اکتسابات او و معلومات متخذه ذره‌ای بی جوشش درونش در خلق 《اثر》 موثر نخواهند افتاد. نقد در مداومت این همه رنج است که به بار خواهد آمد. در واقع توفیق خاص رفیق رفیق هموست ولا غیر. در نگاهی گذرا شما با مطالعه‌ی مبانی نظری مطروحه و مطالعات بینارشته‌ای ، و در محک با عیار الگوها خواهید توانست به نگاه چالش‌گر معطوف شوید و چون نقد برآیند فلسفیدن است و فلسفیدن یعنی چالش‌گری و ظن به همه چیز ، بنابراین با ارتقای سطح آگاهی در مبانی نظری و نمونه‌ها و مطالعه‌ی متون و گفت و گوهای نخبگان خواهید توانست گوش هوش خود را به فربه‌گی چالش‌گرانه نزدیک بگردانید. هر چامک به شما می‌گوید که با توجه به مصالح در اختیار و امکانات نیز چه‌قدر توانسته‌اید هوش را به فربه‌گی هوش نخبه‌گان نزدیک گردانید.

#کارگاه_چامک

۲۱ دی ۱۴۰۰ #علی‌_رضا_پنجه_ای

پیامی به چامک اندیشان چامک ساز، علی رضا پنجه ای

سبقت و نخبه‌گی چامک‌اندیشان را  جز  در خلق آفرینه‌هایی که به مکاشفه‌های  جهان‌های نامکشوف  نخواهد انجامید، متصور نیستیم.

چامک‌اندیشان ِ چامک‌ساز، سازِ چامک با تکیه بر  جان خجسته‌ی شما می‌رود که جانی جانانه بگیرد، و سوی سازیدنش آهنگی بگیرد که با تسری  فرمت‌ها و ریخت‌های گونه‌گون چامک‌مدار، سبب رُنسانس و نوزایی ماهوی در حیطه‌ی چامه‌ی نوین پارسی شود، هم از این رو در شب چله‌ی ۱۴۰۰ خورشیدی،بار دیگر  میثاق می‌بندیم که با الهام از روح بلند لسان‌الغیب   بر وجه زبانیت و آرایه‌های  خودبسنده پای بفشاریم تا بر  مکاشفه‌های گوهرمند و صیقلیِ چامک ، در اکنون جهانِ آفرینش جامه‌ای نو بپوشانیم، نو از نو، این است کاتالیزور و اتوماسیون  در رمزواره‌گی  سعادت و بالاینده‌گی و پویش چامک‌نواران. اکنون با فراهم آمدی بسترهای روزآمد در فضاهای مجازی و اصول فلسفه‌ی زیبایی‌شناختی فرهنگ، هنر و ادبیات، برای بَر شده‌گی  مهیای دگرگونه‌گی در عرصه‌ی هندسه‌ی  آفرینش چامکبر آن شده‌ایم، با عطف به ملاحظات اجتناب‌ناپذیر چامک، تحت عنوان چامک، همانا بسان  مسیح  جان‌فزای و روح‌القدس، عرصه‌ی چامه‌ی کوتاه جهان را نقش‌های دیگر زنیم، پاری...همه‌ی ابزارها آماده شده تا نام‌گذاری چامک برای هر آفرینه‌ی شعورمند نزد اقوام و زبان‌های ملل  در زبان پارسی  نامی خجسته و فراگیر گیرد، بی که از کنار  آفرینه‌های نخبه و تاپ حتا بداندیشان نسبت به‌خود ، معیار را نه میزان هم‌راهی وهم‌رایی تایید  آفرینه‌هامان، بدانیم، بل‌که به لحاظ کمی بر کیفیت نوزایی و ایجاد لذت بر اساس 《رفتار دیگر》در حیطه‌ی رتوریک و پارادایم‌های  منتهی به لذایذ نوین، کمر همت _محکم_ بربندیم؛  ما  در پی افزودن بر خویشاوند و رفیق هم‌خون و تحت ژنوم هم نیستیم، تکیه‌ی ما بر ژنوم مورد نیاز ما  در رشته‌های خویشاوندی‌ست منتها این نسبت خویشاوندی هرگزا برآمده از این باور غلط نیست که هر که با ما نیست بَر ماست!، چه؟ که این با ما بوده‌گی و محرم‌بوده‌گی، در حلقه‌ی چامک، حکایت از قدر و جای‌گاه رفیع هر آن کس است که  عیار رفاقتش چالش در جهت زیست دانش‌مدار  است که جز به لذت و زیبایی نظر نمی‌بندد، و مدام در پی نقد و چالش است حتا با واضع و شارح(نظریه‌پرداز )چامک، بنابراین عهد ما با شعور و فکر بکر و نوزاست، فکری که در جا نمی‌زند و جز به ابهت ادبیات مباهات نمی‌ورزد، ارج ما در مدار پرگار معطوف به هم آن نقطه‌ای‌ست  که چامک است و چامک همانا چامه‌ی نخبه‌،چامه‌ای که خود را خادم  گوهر وجودی می‌داند که هشیوار است و از ساختار گوهرفشان و چشمه‌ی نوزایی برخوردار است،  سامانه‌ای که حکایت از حلقه‌ای چالش‌مدار دارد و بس! پاری...  بین ما تنها و تنها همانا برآیندی جز افزونه‌های فراوانی‌بخش در حیطه‌ی لذت متن و مجازن متصور نخواهیم بود. بنابراین ژنوم مورد مباهات ما تنها در گرو مکاشفه در حیات  نو نخواهد بود. رشک و حسد نزد چامک‌اندیشان جایگاهی ندارد و سبب بلندمرتبه‌گی ما جز پیرامون آفرینه‌ در 《وضعیت دیگر》 نخواهد بود. اکنون می‌توانید این متن را با سرخط: سبقت و نخبه‌گی چامک‌اندیشان را  جز  در خلق آفرینه‌هایی که به مکاشفه‌های  جهان‌های نامکشوف  نخواهد انجامید، متصور نخواهیم بود،  در  کارگاه‌ها و گروه‌های پر تعداد چامک بپراکنید.

 

پاسخ علی‌رضا پنجه‌ای به طرح یک پرسش درمورد به‌کارگیری ادات تشبیه درچامک چه نظری داری؟

پاسخ به پرسش ادمین صفحه‌ی چامک‌اندیشان در اینستاگرام:
درمورد به‌کارگیری ادات تشبیه درچامک چه نظری دارید ؟
اساس نوآوری در شعر نو پارسی و هم‌از این رو در عرصه‌ی چامه و چامک گذر از همین بایدها و نبایدها بوده است، هر آرایه‌ و هر چه که فکر می‌کنید، به‌شرط ایجاد لذت نوآورانه و نه مستعمل و مهوع و پرت و پلاگویی به جای نوآوری و آوانگاردیسم و نه از سر ادا و اطوار،  در چامه و چامک محدودیتی ندارد. البته در  موارد مربوط به چامک خاص به‌تر است آرایه‌های قدمایی کارکرد نوآورانه داشته باشند تا چامک را طرفه‌تر و خواستنی‌تر و ماناتر  مطرح کند.  در چامک خاص می‌توانیم از آدات بیاوریم به شرط لذت چنداچند نه خرکیف شدن از تشبیه! نیما آمد تا بیدارمان کند، تشبیه محراب به ابروی یار، قرن‌هاست تکراری شده ، دنیا هر لحظه دارد رنگ دیگر می‌گیرد،  روز به روز،   ما شاهد نوآوری در هر‌ لحظه‌ی اکنون به اندازه‌ی  ده سال زمان گذشته  هستیم، در چنین بزنگاهی شرط انصاف نباشد که برخی به فکر وصل کردن بوق بنز روی ارابه و زین شترِ جلو‌دار کاروان‌ باشند، تعجب من از این است با این همه اطلاعات و دیتا در  زمان حاضر در قیاس با زمان نوآموزی ما  یک کلمه نشد دست کم از جنس کارگاه‌های رایگان مجازی ما کسی به ما یاد دهد، اما  ما  آن زمان که با نامه از هم خبر می‌گرفتیم  و یا توسط تلگراف،اما در مقابل از آخرین کتاب منتشر شده با خبر بودیم، کتاب اگر گران بود کرایه می‌کردیم، قرض می‌کردیم.این‌همه امکانات خواندن به‌صورت مجازی و حقیقی؛ بی پرده بگویم خب مشکل جای دیگر است به‌زور نه‌می‌شود،  سعدی گفته: 《پشه چو پر شد به‌زند پیل را》 تا پر شدن خیلی مانده، تلاش و عرق‌ریزان روح نیاز دارد، جماعت اگر فقط همین مطالب سایت یا کانال بنده را بخوانند اغلب پاسخ‌های از این دست در آن‌جا هست، از نه سالگی هر وقت لغت سختی می‌شنیدیم  از هم خانه‌ای کتاب‌خوان مان نمی‌پرسیدم،با او بحث می‌کردم تا با توجه به ده سال اختلاف  سن بلکه در لابه‌لای حرف‌هاش چیزی در بیابم،  می‌رفتم فرهنگ عمید باز می‌کردم، چه‌را؟ چون وقتی دنبال یک  لغت می‌گردی ده‌ها لغت  هم جلوی چشمت رژه می‌رود و این‌چنین چیز یاد می‌گرفتیم. اغلب پاسخ‌های از این دست در سایت و کانال  تلگرام من هست در قالب گویه، نقد، گفت و گو، چامه، چامک، ترجمه، سرمقاله و... ادبیات لقمه نمی‌کند در دهان کسی بگذارد این را خوب است به  نوآمدگان عزیز در ابتدا  بگوییم. حتا یک چامک هم سال‌ها پیش در خصوص جست و جوگری و دیدن و  نگریستن گقته‌ام:
نگاه کن!
می‌بینی!
#علی‌_رضا_پنجه_ای 
۲۳ آذر۱۴۰۰
#کارگاه_چامک

پاسخ به یک پرسش پیرامون وضعیتی در چامک، علی‌رضا پنجه‌ای

طرح یک پرسش در باره‌ی ادعایی در خصوص یک وضعیت از چامک
پرسش:آیا  چامک  دوسویه هم داریم .

 چامک به دلیل کوتاهی در اغلب موارد از خصیصه‌ی برعکس یا وارونه هم برخوردار است، بنابراین وقتی این خاصیت ماهوی‌ست و  در تعداد قابل توجهی از چامک‌ها قابلیت اطلاق  دارد، ماهیت و  شاخصه‌ی نوولاده بر آن نمی‌توان قایل شد، تا مشمول نام‌گذاری شود. ؛ چون این شاخصه در اغلب آفرینه‌های کوتاه شعر پارسی بوده است، و حتا در برخی ابیات شعر قدمایی، صنعت عکس یا وارونه  بوده، مضافن وقتی ما با وضعیت شعر مربع یا چامک چارگوش یا چرخانه‌چرخ، وسط‌چین و... مواجه می‌شویم که یک شعر را می‌توان چندین و چند بار 《با نحو و خوانش دیگر 》 خواند دیگر  وارونه خوانی چندان  بر نخبگی چامک نه‌می‌افزاید.  و اما ... قرار نیست که ما مدام سعی کنیم تا دیگران را از واضحات، آگاه کنیم؛  یا کارمان این باشد تا دیگران را از افتادن در دام شیادان نجات دهیم. همین که خودمان شمعی به‌افروزیم، از ظلمت کاسته‌ایم. در دنیای ما هرزه‌گویی چند برابر اثر هنرمندانه  و درست  فراوانی یافته است،  حرفه‌ای‌گری به ما گوش‌زد  می‌کند تا معطوف به‌کار خود باشیم ، به‌قول نیما آن‌که می‌‌دارد تیمار مرا، کار من است و  آن‌که غربال دارد از پس قافله خواهد آمد. و اما... کار  ما چامک‌اندیشانِ چامک‌ساز، رساندن مبانی درست و دست اول  به مخاطبان است، تا مانع رشد علف‌های هرز در  زمین حاصل‌خیز چامک شویم. 
نگاه کنید به چامکی از کتاب سوگ پاییزی،که ۲۷ آذر ۱۳۵۷ در  وزارت فرهنگ و هنر گیلان ثبت شده است:  
عشق را اگر در راه دیدی
بگو دیر است
امروز پاییز است

خب حالا از زیر بخوانید چه می‌شود؟
امروز پاییز است
بگو دیر است
عشق را اگر در راه دیدی

پاری...دوسویه‌گی به‌واسطه‌ی کوتاهی و ایجاز چامک در اغلب چامک‌ها ذاتی و فراوانی دارد،  هم از این رو امر متکثر ماهیتن برخوردار از ادعای حق انحصار نخواهد بود. چرا که فراوان است و امر فراوان خاص نیست.
اساسن صنعت عکس یا  به پارسی اگر به شیوه‌ی واضع چامک معادل پارسی‌اش را به‌کار گیریم( دوسویه‌گی) در تاریخ ادبیات شعری  نزد قدما سبقه دارد و اگر ما بخواهیم شکل نوآورانه‌ای از آن  پیشنهاد کنیم نباید پیش از آن  نمونه‌های دیگر وجود داشته باشد، یا نمونه‌ی  پیشنهادی ما باید ملاحظات و جوانب مضاعفی نسبت به نسخه‌ی متاخر داشته باشد. وجه عکس 
 و دوسویه  در  شعر نو بسیار  سبقه دارد ،  در کارهای خود من زیاد بوده و خب اگر کسی این وجه دوسویه‌گی را  از شاخصه‌های شعر من قلمداد کرد، این را او کشف نکرده بلکه   بودنش در شعر مرا قلمی و اعلام کرده است، پس هر اعلام شاخصه و آرایه و یا رتوریکی در چامه و چامک کشف منتقد نیست بل، اذعان اوست به بسامد آن در آثار شاعر مورد نظر. کسب اعتبار دیرپا در ادبیات، به این ساده‌گی‌ها نیست که با یک کلیک در دنیای مجازی بتوان دارای اعتبار شد، به‌تر است  به  مستر فیک‌های ادبیات بگوییم《عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری》.
نمونه البته در بین چامک‌های تاریخ ادبیات شعر معاصر کم نیست که بتوان آن‌ها را برعکس و وارونه خواند، پر روشن است که  تصرف در شاخصه‌های شعر دیگران آدم را واضع ، مبدع و مبتکر نمی‌کند، این‌ها البته از زمره بدیهیات ادبیات هستند.
پاینده باشند چامک‌اندیشان ِچامک‌ساز

#علی‌_رضا_پنجه_ای
کارگاه_چامک

آه آذر ۱۴۰۰

چامک در وضعیت خاص، همان یک چیز دیگر است تازه‌ترین تعریف چامک علی‌رضا  پنجه‌ای

چامک که در معنای عام خود  پیشنهاد شده به کلیه‌ی شعرهای قدمایی هم‌چون دوبیتی ، رباعی و...اطلاق شود و نیز به ترجمه‌ی اشعار کوتاه جهان در زبان پارسی مانند هایکو و هر شعر مینی‌مال ،  نیز در وضعیت نوآورانه به تمام گونه‌های شعر  کوتاه ؛  و  چامک خاص نیز به شعری اطلاق می‌شود  با شاخصه‌ی اتمیک و همان گونه‌های کوتاه که با حفظ وضعیت اتمیک،   آفرینش آن شعر کوتاه  آرزوی هر شاعری با سطح زیبایی‌شناسی روزآمد ، نوآورانه و پیش‌رو است، مانند  جمله‌ای که در مراودات روزانه متداول است که:《 این هم شعره! اما این شعر  یه چیز دیگه‌ست.》، چامک در وضعیت خاص، همان یک چیز دیگر است. تفاوت این دو چامک عام و خاص را می‌توان در انگاره‌ای به زر و زرگری(چامک عام) و گوهر و گوهری(چامک خاص) متصور شد.

علی‌رضا پنجه‌ای

۱۳ اَمرداد ۱۴۰۰

کارگاه چامک، آسیب‌شناسی چامک نزد نوخاستگان،  علی‌رضا پنجه‌ای

آفت کار چامک‌سراها  در جیست؟

خلق هر آفرینه نیاز به زیست خلاقانه و هنری دارد، با عکس گذاشتن و شعر برای عکس و نقاشی گفتن ، هیچ‌کس چامه یا چامک‌ساز نمی‌شود؛ باید زیست شاعرانه داشت، و سپس خودنویس شد و از خودِ زیست  ِ شاعرانه نوشت، از اهم نکته‌‌های مهم پاتولوژیستی و آسیب‌شناسانه  در کارگاه‌های مجازی و حقیقی یکی همین است. به عبارتی صریح‌تر تا زیست شاعرانه نداشته باشیم نخواهیم توانست به  خلق آفرینه‌ی ماندگار نایل آییم. کار و کار و کار، نیما نیک گفته: 《آن‌که می‌دارد| تیمار مرا | کار من است》، زیست شاعرانه  بدون آموزگار مجرب، بدون مطالعه‌ی هدف‌گذاری شده و سیستماتیک  ما را به اهداف حرفه‌ای‌مان نزدیک نخواهد کرد.  چشمه، آب و هوای مطلوب،  و سپس  سیراب شدگی از سفره‌ی آب زیرزمینی‌ می‌طلبد ، سپس بایسته است این غلیان و جوشش با ایجاد آبراهه هدایت شود سوی و  پای نهال مناسب اقلیمی و آب و هوایی آن منطقه تا نهال مورد نظر مطلوب رشد کند و بدل شود به درختی تناور که یا از سایه‌اش بهره‌مند کنی خود و دیگران را،  یا از ثمره‌ و میوه‌اش. کار خلاقانه  نیازمند  دید هنری‌ست، چرا که بدون برخورداری از جوهره‌ و تلاشِ لازم راه به‌جای نمی‌توان برد. بایسته‌است که بدانیم  درخت شعر ، درختی دیربازده است، مانند خوانندگی و بازی‌گری نیست ، که گاه  حتا انگار عمر نوح می‌طلبد، تا بتوانی با هدف‌گذاری درست به ماحصل نیک برسی.  در این گذار الگوهای مناسب چراغ راه تواتد، و درک این مهم لازم می‌نماید  که غوره نشده مویز شدن یکی دیگر از آفت‌های  پیش‌ِ روی هر  نوخاسته‌ای‌ست.

از سویی دیگر قوام کار  هر چامه‌ساز حرفه‌ای در گرو  داشتن جوهره،  تلاش و  مداومت است. با بداهه و آنک نویسی صِرف کسی شاعر و چامه و چامک‌ساز نخواهد شد،  هر 《آنکانه 》* نیز مستلزم ابتدا زیست شاعرانه و مطالعات پیوسته است.  هنگامی فرا می‌رسد که چون نبض کار دستت می‌‌آید،  و  برخوردار  از  ماهیتِ بهره از چراغ هدایت هستیم، دیگر ، خود راه بگویدت که چون باید رفت.

۲۹ اَمرداد ۱۳۹۹ خورشیدی، رشت

علی‌رضا پنجه‌ای

_________________

*آنکانه پیشنهادی برای چامه‌ها و چامک‌هایی که محصول بداهه، و بداهه نویسی و آنک‌سرایی یا به زعم راقم، آنک‌سازی‌ست.

تازه‌‌نفس‌های چامک در آینه‌ی گویه‌های چامکانه: علی‌رضا پنجه‌ای

تازه‌نفس‌های چامک:

شفاف‌م
بی‌لکه
دیده‌ نمی‌شوم‌!

#اخگر‌کرفکوهی
#چامک

گویه‌های چامکانه:
گاه یک چامه و یا چامک  اتفاق نیست، بیان خبری یک مکاشفه‌است. بی‌که "بیان خبری" بشود ذره‌ای از جوهره. روی گونه‌های بیان این‌سان مکاشفات باید کار شود، چامه  لزومن زایمان جنینی باری به‌هرجهت نیست، می‌توان پیش از آن‌که از اتاق زایمان به جهان بیرون راه یابد، مانند کوزه‌ی روی بساط کوزه‌گری ریختش را  تغییراتی داد، شاعر باید  به کوزه‌گر خود را نزدیک‌تر گرداند تا مادر، شاعر مادر نیست، خدایگان کوزه‌‌است و هر کوزه سرشتی‌ست که با توانایی دستان او تنیده می‌شود. این خوی هر چه خوش‌تراش‌تر مقبول‌تر.
اول تیر ۱۳۹۹ خورشیدی
#علی_رضا_پنجه‌ای
#چامک_کارگاه

پرسش و پاسخ  چامک‌گزار و چامک‌گذار  کاش پیرامون چامک_چیستان یا #چیستانه

پرسش و پاسخ 
چامک‌گزار و چامک‌گذار

●کاش در چامک_چیستان یا #چیستانه دو گونه تعریف می‌شد ، چیستانی که پاسخ دارد و چیستانی که پاسخش مستتر است.
■شکل لغزگونگی بر عهده‌ی چامک‌ساز است. چامک ماهیت ضد مانیفست دارد چه‌را که واضع آن در صدد القای تفکر خویش نیست، او امکاناتی از جنسدیگر که موجود نبوده برای چامه‌سازان تدارک می‌بیند، امکانات او حاوی بسته‌هاییست که ذهن شما را به چالش می‌گیرد برای چگونه بهره‌ور شدن از آن؛  هم‌از‌این رو چامک  دست شما را نمی‌گیرد تا از تاریکی عبورتان دهد بل امکاناتی در اختیارتان می‌نهد تا خود با خلاقیت متکی به‌خود و به اشارتی از سیاهی گذری با خطر حداقلی داشته باشید. چامک از گفتمانی برآمده که نمی‌خواهد نخبه‌گی را انحصاری کند،بل آمده تا  امکان نخبگی را برای همه‌ی کنشگرانش به اشتراک گذارد، مخاطب چامک از طریق شیرین‌کاری‌های فرمت‌های چندرسانه‌ای و نگاره‌ای آن، نیز اتم‌وارگی در محور اجرای  زبان اندیشه‌  ایجاد جذابیت می‌کند. چامک حواس روزآمد انسان معاصر است.
#علی_رضا_پنجه‌ای 
#چامک_کارگاه
#چامک_چیستان #چیستانه

لزوم برخورداری از تکنولوژی روزآمد و  مظاهر و مناسبات زیباشناسانه‌/علی‌رضا پنجه‌ای

 زیباشناسی کم کم  ارتقا خواهد یافت. ببینید ما در  چامه و چامکِ  روزآمد دم‌بال مراعات نظیر نیستیم. مراعات نظیر و آرایه‌های قدمایی را کنار بگذاریم. چامه و چامک باید لابیرنتی کهکشان‌های تو در تو را از مقابل نگاه ما بگذراند. در چامه و چامک دم‌بال  بالنده‌گی باشیم. از ظرفیت‌های روز بهره‌مند شویم و چامک خود را به‌آفرینیم. چامکی که توان بهره از مظاهر و مناسبات جهان نو با امکانات چند رسانه‌ای‌ را داشته باشد. چامه و چامک لزومن با قلم و کاغذ نوشته نمی‌شود.

ادامه نوشته

از اهم تفاوت‌های چامک با سایر شعرهای کوتاه در چیست؟/علی‌رضا پنجه‌ای

چامک، چامه‌ی  کوتاه روزآمد است که از امکانات جهان نو_ در پدیدآوردن آفرینه‌هایی که سرچشمه‌اش برگرفته از ذات جوهره‌ی لذت زیباشناسانه است،_ هوشمندانه بهره می‌برد. چامک در معنای عام به هر نوع شعر کوتاه پارسی و وارد شده به زبان پارسی می‌تواند اطلاق شود. اما چامک در معنای ویژه و زیباشناسانه‌اش، همان وضعیت موعود چامک است که در کمیت  بتواند کیفیت چندمنظوره ارایه دهد. چامک به آرایه‌های گذشته‌ی چامه  بی‌توجه نیست،  اما برگذشته از عناصر عَرَضی‌ست و با درنگ بر جوهره‌ی آفرینه به مکاشفات نو از منظری دیگر توجه دارد. ذات چامک در رودارودی‌ش است روان اما  پیچاپیچ، منزلش دریاست، آن‌جا هم ناآرام است و می‌موجد مدام. چامه‌نگاران، چامک‌نگاران یا چامه‌سازان و چامک‌سازان یا آفرینشگران چامه و چامک  همان مصداق بیتی هستند که گفت : 《ما زنده به آنیم که آرام نگیریم _موجیم که آسودگی ما عدم ماست》.

 

چه‌طور از تصویر در چامه و چامک بهره بریم؟

 

چه‌طور از قشنگی و قدرت  تصویر  بهره ببریم ؟

و این‌که چه‌طور به شعرمان کمک کنیم ؟

شعر هنر اکمل است. نیاز به تصویرسازی‌اش در چنبره‌ی زبانیت و در جوهره‌ی چامه قابلیت تاویل می‌یابد آن‌هم تحت امکاناتی که حواس به‌طور چند رسانه‌ای در اختیار زبانیت چامه می‌گذارد، اما آن‌گونه چامک‌آرایی که مورد نظرشماست، نه! که اگر به‌ نیت و قصد  مصورسازی شعر باشد، خب هیچ ربطی به استتیک و لذت آن ندارد، اما  عنصر ایماژ _و نه مصورسازی مرسوم شعر و داستان خاصه در دهه‌های دور، _در چامه و  در شعر می‌تواند منبع الهام هر هنرمندی از سایر رشته‌ها قرار  گیرد. این‌که در آنک‌نگاری《بداهه‌》 مشق کنید خب مشق، مشق است و به نیت آن است که عضلات ذهن را تقویت کند. شعر اما وقتی خود را مطرح می‌کند نظر به طرح حرفه‌ای خود به‌عنوان اثر دارد، چامه و شعر البته  از قدیم همیشه در خود عناصر چندرسانه‌ای داشته، صدا داشته، رنگ داشته، حرکت داشته. رقص هم مانند سماع عارفانه در اشعار دیوان شمس و... حضور داشته است. ما در روایت سوم شخص شاهنامه و رجزخوانی‌های پهلوان‌ها  در فردوسی حرکت می‌بینیم.  پرفرمنس  نزد قدما در اشکال سنتی خود احساس می‌شده است. حافظ می‌گوید: 《شاه شیرین سخنان خسرو شیرین دهنان که به‌مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان》. صدای شین صدای چکاچک شمشیر است صدای سان دیدن است برای دیدن پادشاه عشق خسرو یا آن‌جا که گوید: 《لبم از بوسه ربایان بر و دوشش بود》 آن‌قدر لب غنچه می‌شود که نیاز ندارد شما شکل غنچه را بکشید. ولی گاه نگاره  و امکانات جندرسانه‌ای کمک می‌کند به لذت بیش‌تر از درک مناسبات جوهره‌ی چامه. بنابراین آن وجه مصورگردانی اثر با این‌که نگاره و چندرسانگی جزء ذات و جوهره شود و نه عَرض توفیر ماهوی دارد و  علی‌السویه یا جداسرانه است حکایتش. و اما ما را از نقش چندرسانه‌ای چامه و جامک مرا، د بهره از امکانات و مناسبات روزآمد است که به خدمت جوهره و دوات چامه آید.

چامک‌چیستان یا چیستانه چگونه چامکی‌ست؟ علی‌رضا پنجه‌ای


در پاسخ به پرسش دوست چامه‌نگاری که پرسید آیا نمونه چامک ارسالی‌اش تواند #چامک_چیستان یا #چیستانه تلقی شود؟
همین‌که به #چیستانه_چامک یا $چامک_چیستانه  یا #چیستانه توجه داشته باشیم و نمونه‌های موفق را بخوانیم او اتفاق خواهد افتاد. ما در #چیستانه_چامک  لزومن دم‌بال پیداکردن بازی‌گوشانه‌ی جواب چیستان نیستیم،بل از سر نوعی کنجکاوی و شیرین‌کاری یا به‌جهت  لو رفتن ماهیت شعر همان نام و عنوان شعر را به شکل برعکس در پایین شعر می‌آوریم. ما در #چامک_چیستان دم‌بال افزودن ظرفیت‌های روزآمد به امکانات چیستان در نگاه سنتی‌اش هستیم. به‌ویژه که امروزه چامه و  چامک  از وضعیت نگاره‌ای، دیجیتال، دیداری (چندرسانه‌ای) نیز دور نخواهد ماند؛ با چنین همه‌گیریِ انواع اپلیکیشن‌هایی که برای  گوشی‌های هوشمند و رایانه‌ طراحی شده است، در واقع شاعر دیروز اگر، برای شاعر شدن، نیاز به حفظ کردن ده‌ها هزار بیت داشت، شاعر امروز که بهتراست گفته آید 《چامه‌نگار》 ناگزیر است از امکانات روزآمد جهان ِ دیجیتال، اخبار  و فن‌آوری‌های روزانه بی‌بهره نماند. و این همه در کنار برخورداری از آن ذات خرسند(شاعرانگی) قابلیت درخشش و تجلی چنداچند می‌یابد.
#چامک_کارگاه
#علی_رضا_پنجه_ای

چامک منثور و چامک منظوم چه فرقی با هم دارند؟ علی‌رضا پنجه‌ای

منظوم یا منثور بودن اصل نیست، بلکه از فروع شاخصه‌مندی و تعریف چامک است.  اما کوتاه بودن از اصول چامک است. بنابراین به قصد تقرب به شعر هر نیتی چه منظوم و چه منثور چامک تواند شدن و البته که زیر مجموعه‌ی چامک است، یاد آرای رهبرفقید انقلاب شوروی در کتاب سوسیالیزم و مذهب افتادم.  پس از انقلاب رفقای هم‌حزبی‌اش از  او  پرسیدند : آیا کارگران مذهبی هم می‌توانند عضو سندیکای ما شوند(نقل به مضمون)، او گفت چرا که نه،  در واقع مشکل استفتاء رفقای ایشان به‌واسطه‌ی اصل ماتریالیسم دیالکتیک بود، او  در پاسخ گفت این دیگر مشکل ما نیست. در واقع پرسش از لنین رهبر انقلاب اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی  بر این اساس بوده که چون اصالت ماده با تفکر دینی و مذهبی اساسن متفاوت و در دو سویه‌ی مخالف همند این پارادکس را چگونه می‌توان حل کرد که او به‌درستی ضمن محدود نکردن کارگران مذهب‌مدار به گرویدن حزب، شرط را التزام عملی به ماتریالیسم دیالکتیک تعیین نمی‌کند بلکه او اعمال دیکتاتوری نمی‌کند بر خلاف رهبر بعدی شوروی ( استالین ) که چنین معمول نداشت ، او  در آن مقطع حل این پارادکس و تضاد را بر عهده‌ی خود کارگران مذهبی می‌گذارد. حالا حکایت ماست. بسم الله اگر بتوانند  با پس زدن افیون وزن لاقیدانه اما قائم به‌ذاتِ شعر،  بینامتنیتی هم‌چون نمونه‌های منثور چامک به‌آفرینند، ما با نمونه‌های‌شان هیچ مشکلی نداریم، اما یادمان باشد چامک در تراش الماسگون چامک باقی خواهد ماند. و شرط بلاغت حریت شعر است شعر از هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است. هرچه آزادتر باشد دسترسی‌اش به کنج‌های نهان و لایه‌های جادویی کیفی‌تر خواهد بود.  همه‌ی نژاد انسان از شاخصه‌های کم و بیش انسانی برخوردارند اما ابر انسان ضمن برخورداری از خصوصیات عام، در واقع  انسان نخبه‌ و دارای نبوغ است هم‌چون چامک. بنابراین نچسب‌ترین کوتاه‌ها در هر سبکی توانند زیر مجموعه‌ی چامک قرار گیرند اما مصداق چامک الماسگونگی‌ و ابر چامک است. در واقع چامکی چامک خواهد ماند که ابرچامک بماند. بنابراین میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا اسمان است.

بعدالتحریر:
با توجه به صدراندیشی زیبایی‌شناسی در هنر و ادبیات،  چامک نیز به اوج نظر دارد. اگر چه ذاتن اقتدارگرا نیست که پایین‌ دستی‌ها را نفی بلد کند.
#چامک_کارگاه

گویه از علی رضا پنجه‌ای

شعر ،حس نامحسوسات است.

حسی از حواس شعر


حسی از حواس شعر
_________________
‌‌رسالت ما گل بود،‌ دایره‌ای متمرکز بر نقطه‌ای و پرهایی بر مدارش،  نه برای پرواز که برای زیبایی!گل و پرهایش برای دیده شدن است بی که شما در دیدار  به جست و جوی بوی گل باشید؛ در دیدارِ تصویر،  شما فقط به هندسه و ساختار گل نظر دارید، وقتی این گل بیان می‌شود_ برای نمونه گل یاس سپید_ شما هم به گل نظر دارید و هم به شکل‌اش و به رنگ‌اش، این ناخودآگاه شماست که وجه  ممتازِ یاس سپید را به شما گوش‌زد می‌کند ، بوی فریبای آن را! شما از شکل و یا شنیدن و یا دیدن نام گل یاس سپید در ناخودآگاه به بوی آن می رسید، شعر همان بوی یاس سپید است. 
علی‌رضا پنجه‌ای_ نیمه‌ی اول آبان۹۷

https://t.me/Alirezapanjeei/3260

آیا چامک فقط یک نام‌گذاری‌ست؟

آیا چامک فقط یک نام‌گذاری‌ست؟
حسن نام‌گذاری یک وجه کار ماست که نسبت به نام هنر اول خود حساس باشیم. چرا باید چامه جای واژه‌ی شعر که عربی‌ست متداول نشود.  اما پس از نام‌گذاری  نظریه‌پردازی درست مهم است و تبیین فرمولاسیون مبانی نظری مورد نظر و سعی در ایجاد پارادایم(الگوواره). و استمرار و گسترش وضعیت جدید خواهد توانست بسامد و فراوانی مبانی نظری ما را تثبیت کند. پس تمام تلاش من در کنار  طرح پیشنهاد نام و ایجاد فضاها و وضعیت نو در چامه و چامک برای شعر و شعرهای کوتاه، افزودن فرمت‌ها و اشکال جدید به شعر بوده و این تلاش‌ها بعضن می‌تواند در سایر زبان‌های غیر پارسی هم مورد استفاده قرار گیرد. ما پس از تثبیت وضعیت چامه و چامک _که شعر زمانه است چرا که  انسان  و قشنگ‌شناسی معاصر با توجه به نوع غالب زیست جامعه‌ی انسانی وقت خوانش آفرینه‌های مطول را کم‌تر دارد _  ما با یک زنجیره از نظریه‌های شعری که دارای مابه‌ازاست و از منطق مناسبات دانش اقتصادی در  تعادل بین بازاریابی و عرضه و تقاضا برخوردار است  با ذکر نمونه یعنی از تئوری به سویه‌ی پارادایم و الگوواره  معطوف شده‌ایم، تا شاهد خلاقیت‌های نو پسا پارادایم باشیم. در واقع زنجیره‌ی حرف و عمل ما با هم انطباق یافته‌اند. مانند پیشنهاد انواع فرمت‌ها برای چامه و چامک که با هشتگ در فضاهای مجازی هم معرفی شده‌اند. پس ما فقط یک نام‌گذاری نداشته‌ایم بل زنجیره‌ای از مفاهیم نو را برای  درک وضعیت نوبنیاد شعری که قصد گسترش و غنایش را داریم پیشنهاد داده‌ایم. چامک شعر دوران است. توان پارادایم شدن دارد. اما محدود به آن نیست و به پسا پارادایم می‌اندیشد.  چرا که الگوواره‌گی را دوره‌ای گذار می‌داند.
پاری...روس‌ها بیشترین خلق ادبی‌شان بین داستان کوتاه (نول) و رمان بوده. می‌پرسید چرا ؟ بگذارید برای نخستین بار این نظر را با شما در میان نهم،  نظری که دیروز موقع اعلام نوبل ادبی به ذهنم رسید. در کشوری که اغلب یک ماه در سال تابستان دارد و کشور  زمستانی‌ست مسلم است که رمان‌ راهی‌ست برای برون‌رفت از واماندگی و کاهلی و افسردگی  آدم‌ها،  خاصه زمانی که هنوزا  ارتباطات و رسانه‌ها به این گستردگی همه‌گیر و اپیدمی نشده بود. بالاخره ماه‌ها پشت کوه برف در خانه ماندن نیاز به رمان و رفتن به بیرون برای هواخوری نیاز به  الکل را برای افزایش دمای بدن‌ مردمانی در چنین موقعیت جغرافیایی و مکانی  بیش از بیش فراهم می‌آورد. چامک را برای گسترش شعر توسط  رواج پیامک‌ و سپس مناسب گوشی‌های هوشمند یافتیم. چامک  برای اشاعه و ایجاد فراوانی شعر و قشنگ‌شناسی ادب پارسی با گرایش به روزآمدی و بهره از ظرف‌های روز  که توان ارایه‌ی هرچه کیفی‌تر مظروف را داشته باشد وضعیت کارآمدی را پیش روی خالق اثر و مخاطب قرار می‌دهد.
#چامک_کارگاه

آیا چامه و چامک میراست؟

آیا چامه و چامک میراست؟
چامک  تناسخ پذیر است، یعنی مدام آپدیت  و روزآمد می‌شود، جسم و عَرَض‌ها  فرم و صورت‌ و جسم‌شان که  مستعمل شد به تاریخ ادبیات می‌پیوندد لیک جوهره‌اش چون روح‌پرور  نامیراست و با خلعت نو که تابع فن‌آوری روز است  با صورتی دیگر  خواهد توانست نسخه‌ی نوتر ارایه دهد.
چامک میوه‌‌ای‌است بر شاخسار کهکشان تو در تو و لایتناهی، هر کس به‌قدر بضاعت  قد و قامت و  شعورمندی‌ش  توانِ دستاچین میوه‌ی چامک  دارد، هم‌از‌این رو ذات چامک در دستاچینی، معطوف به  دست‌نا یافتنی‌هاست. هر چه نادسترس‌تر جلوه کند نخبه‌تر است. درختش ریشه در خالق آن و خالقش ریشه در فرهنگ و دانستگی‌های دوران  دارد و شاخسارش چنان بسیط و گسترده و در بلندا  واقع شده که تا هزاران هزار سال نوری هم که هست  ماهیتن خلعتی نو به تن کرده و هم‌چنان رخشا و بی‌همتا نامش اما باقی خواهد ماند. چرا که هر دوره‌ی تاریخی چامه و چامک  با ماهیتی "دیگر" خود می‌نمایاند و هیچ تحدید(محدودیت) و مانع ذاتی و ساختی هم برای جلوه‌ی خود نمی‌بیند. شرایط زمان و مکان و لازمانی و لامکانی‌ش دلالتی‌ست بر تعریف‌ناپذیری‌ش. هم‌از‌این روست که چامه و چامک با حفظ جوهره از ابزار و فن‌آوری دوران، خود را محروم نخواهد داشت. در فرآیندِ چامه و چامک فقط بسترها متغیرند و استتیک(قشنگ‌شناسی‌)ش هر چه بتواند حد فاصل جوهره و عَرَض را روزآمدتر کند، نخبه‌تر جلوه‌گر شود.
#چامک_کارگاه