پرسش و پاسخهای چامکانه دربارهی بهکار گرفتن واژههای کهن و باستانی
پرسش و پاسخهای چامکانه:
دربارهی بهکار گرفتن واژههای کهن و باستانی
دکتر نادر مسلمی:
در بارهی کاربرد واژهها و اصطلاحات غربی که قبلا پرسیدم فرمودید: «در چامه و چامک همهی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاریها توان هنجار شدن دارند بهشرط آنکه به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.» اکنون دربارهی بهکار گرفتن واژههای کهن و باستانی در چامک نظرتان چیست، آیا به کارگیری آنها هم جایز است؟
.
علیرضا پنجهیی:
یکی از دلمشغولیهای چامهاندیشان چامهساز آرکائیسم یا همان باستانگرایی است، چامههای احمدشاملو و مهدی اخوان ثالث در این خصوص بسامد و فراوانی قابل ملاحظهای داشته است، بنابراین اگر چامهساز در چامه و یا چامکی لزوم کارکرد آرکائیک احساس کرد، بهشرط آنکه در ساختار چامه یا چامک بهدرستی بنشیند و منجر به نوزایی شود، قبحی که به همراه ندارد بل، زهی جای توفیق! چنانکه فراجاه《 فرخی سیستانی》 در سدهی پنجم قمری فرموده: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر_ سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر.
در واقع در چامهسازی بین آرکائیسم و میل به دیرینهگرایی با بهکارگیری واژگان و نظام نخنما شدهی آرایههای مکرر و مستعمل فرق، کیفیست، کارکرد عناصر چامهسازی بهصورت مستعمل جز سد سدید استعداد حاصلی بهبار نخواهد آورد. اما اگر کارکرد آرکائیک واژهها فضای نوآورانه رقم زند ، هیچ اشکالی ندارد. اگر چه چامهساز را بشایست که از ظرفیتها و عناصر زبانی ،نحوی و زیباییشناسانهی روزگار خویش بهره برد و با پرشدگی از امکانات آنها، به نوگرایی اراده نماید. همازاینرو کاربرد گویشها نیز در زبان اصلی هیچ منعی نهدارد. بلکه بر امر نو خواهد افزود. نو از نو! این مهم از اهداف راهبردی ما در حیطهی ادبیات است .
ذات استعلایی اثر در وجه صیرورت آن بر 《بسط》 بنا شده و نه بر 《قبض》_البته در وجه کیفی_، ورنه در کمیت هم چامه و هم چامک ذاتن گشادهدستی نشان نهمیدهند. خست _بهویژه _جزو ژنوم و وجه بارز چامک است، هم از این سبب در چوناین بزنگاهی چامکساز را شایسته آن به که توان مدیریت در مهندسی چامه یا چامک از خود بنمایانند. بین《 آفرینه》 و《 اثر》 میتوان تفاوت پر رنگی ، پی نهاد؛ چهرا که هر 《آفرینه》 اثر نیست، اما هر اثری یک آفرینه است. میتوان گفت چه خوش آن زمان که هر عزمی در کارگاه ذهن ما معطوف به پدیدآوری اثر باشد.
ناگفته نماند که یکی از نکات آسیبشناسانهی چامهی امروز، که چامک هم مشمول آن است اشباع و وازدهگی مخاطبان ادبیات امروز نسبت به انواع آفرینهها و کثرت پراکنش آنهاست. تربیت ذهن موثر در پی تاثیر اثر شکل میگیرد ولاغیر. بنابراین باید نوآورانه در تببین و تشریح ظرفیتهای نو در آفرینههایی که قابلیت اثر شدن دارند _نیز_ کوشید.
نظام آرایههای گذشتگان اگر چه منبعی غنی برای ماست اما ما سربازان ادبیات نهباید صرفن از آن منابع تغذیه شویم، ضمن برخورداری و سرشاری از آن منبع غنی، باید بر غنای روزآمد آن نیز مجدانه بهافزاییم. ادبیات کهن ما برای ساز و کارهای خود از آرایهها یا همان صنایع بلاغی رایج زمان خود بهره بردهاست، اما بر ماست که ضمن سرشاری از آن بر اساس عناصر زمان خود، فکر افزودن بر آن آرایهها با خلق نظام نوین آرایههای مختص زمانه و تاریخ هستن خود باشیم. این رسمی نکوست در زندگی اغلب موجودات هستی. بهمورچهها نگاه کنیم مدام در کارند و عاقبت اندیش. ادبیاتی که نوزایی نهداشته باشد ادبیات مردهاست مانند مردابی که آیندهاش جز باطلاق نیست اما ما رودیم، رودادرود! هم از این رو ماهیتن به پیش رو روانهایم
علیرضا پنجهیی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱