ايبنا: خبرگراری کتاب ایران، پست‌مدرنیسم و شعر معاصر ایران در گفت‌وگو با علی‌رضا پنجه‌یی؛

■ادبیات

جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰

بینامتنیت در سبک عراقی و هندی، ربطی به پست‌مدرنیسم ندارد

پست‌مدرنیسم و شعر معاصر ایران در گفت‌وگو با علی‌رضا پنجه‌یی؛

بینامتنیت در سبک عراقی و هندی، ربطی به پست‌مدرنیسم ندارد

نمی‌توان گسست از روایت خطی و منطقی در شعر معاصر فارسی را صرفاً به تأثیر پست‌مدرنیسم نسبت داد. نمی‌دانم بینامتنیت در سبک عراقی و سبک هندی، آرایه‌های صنعت عکس، توشیح، ماده تاریخ، و الخ چه ربطی به مدرنیسم و وضعیت پست‌مدرن دارد

http://ibna.ir/x6zdb

پست‌مدرنیسم و شعر معاصر ایران در گفت‌وگو با علی‌رضا پنجه‌یی؛

علی‌رضا پنجه‌یی، زاده‌ی ۲۷ مرداد ۱۳۴۰، شاعر، نظریه‌پرداز و روزنامه‌نگار ایرانی است. او فعالیت هنری را از سال ۱۳۵۰ در کوچه چهرزاد محله‌ی خمیران زاهدان رشت آغاز کرد. با عضویت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باغ محتشم رشت، با دنیای کتاب و هنر نمایش آشنا شد. از نوجوانی رگه‌هایی از شعر از میان دفتر عقاید او که میان دوستان می‌چرخید تا برای تیترهای تعیین‌شده عقایدشان را بنویسند، بیرون زد. نخستین کتاب شعرش در آذرماه ۱۳۵۷ منتشر شد. خود گفته است که از سال ۱۳۶۰ به‌طور حرفه‌ای وارد جریان حرفه‌ای شعر شده است. پنجه‌یی در دهه ۶۰ با چاپ شعرهایش در مجله آدینه و نخستین تجربه سردبیری‌اش در ویژه‌ی هنر و ادبیات نشریه کادح و سپس با گفت‌وگوی گردون با او و انتشار کتاب برشی از ستاره‌ی هذیانی و آن‌سوی مرز باد در سال ۱۳۷۰، مورد توجه‌ی جریانات حرفه‌ای شعر امروز قرار گرفت. کتاب‌های او نیز همواره با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه بوده است. از پنجه‌یی حدود ۱۴ کتاب منتشر شده است. دو کتابی که نامشان آمد و کتاب عشق اول با سه چاپ از پرفروش‌ترین کتاب‌های او هستند. از دیگر آثار شعری علی‌رضا پنجه‌یی می‌توان به دو کتاب مسافرخانه‌ی بهشت گیلان و سُک‌سُک‌های عاشقانه اشاره کرد. او همچنین سردبیری نشریات زیادی را عهده‌دار بوده است.

با علی‌رضا پنجه‌یی پیرامون پست‌مدرنیسم در شعر فارسی، شعر در عصر دیجیتال و تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر شعر، گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید:

ادامه نوشته

علی‌رضا پنجه‌یی:گویه: هیچ امری متاع نیست

گویه:
هیچ امری متاع نیست
جز برای دلبری که هی می‌برد و پس می‌آورد_ دلت را_

هیچ امری متاع نیست

وقتی چراغ‌های زنبوری را از سقف ایوان خانه آویزان می‌کنم
و دورش چندین و چند حشره
پروانه
پشه
و نمی‌دانم چه و چه
می‌پرد و می‌سوزاند خودش را
عین ما
که نمی‌دانیم
داریم چه می‌کنیم با خودمان
اما آن‌که از سیاهی می‌آید
خوب می‌داند
آمده
خانه‌ی روشن از چراغ زنبوری را
از رونق بیندازد
مساله دیديد چقدر ساده بود!
همین!
جنگ‌ها همین‌قدر احمقانه
بین سیاهی
و ایوانی که چراغ زنبوری گیرانده
در می‌گیرد
صبح هم
دختر خانه
جارو به‌دست
پروانه‌ها
و سایر سوختگانِ گِردِ چراغ زنبوری را جارو می‌کند
تا ایوان
برای شبى دیگر
آماده شود.
۴ تیر ۱۴۰۴
علی‌رضا پنجه‌يی

سُک‌سُک‌های عاشقانه‌ علی‌رضا پنجه‌یی  راهی بازار کتاب شد

سُک‌سُک‌های عاشقانه، مجموعه‌یی از چامک‌ها و چامه‌های علی‌رضا پنجه‌یی در زمستان ۱۴۰۳، توسط نشر چشمه راهی بازار کتاب شد.

در باره‌ی علی‌رضا پنجه‌یی منتقدان و دوست‌داران آثار وی آرای کثیری قلمی کرده‌اند ادمین پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی پیامبرکوچک ، به بهانه‌ی انتشار چهاردهمین کتاب شاعر،_که در زمستان ۱۴۰۳ توسط نشر چشمه منتشر شده _ به نام سک‌سک‌های عاشقانه که مجموعه‌ای از چامک‌ها و چامه‌های نوآورانه‌ی اوست از بین آرای منتقدان آثار علی‌رضا پنجه‌یی،مشروح زیر را انتخاب کرده‌است.
معرفی شاعر مجموعه سُک سُک‌های عاشقانه
○●○
علی‌رضا پنجه‌ای، شاعر، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی ایرانی، ریشه‌ای رشتی دارد و ۲۷ اَمرداد ۱۳۴۰ در ساوه به‌دنیا آمده است. او با طیف گسترده‌ای از آثارش، از شعرهای عاشقانه و اجتماعی تا فلسفی، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر ایران دارد.
پنجه‌ای با زبانی صریح و جسورانه، به کاوش در دنیای درونی و بیرونی انسان می‌پردازد.
پنجه‌ای در شعر خود به دنبال نوآوری است و از قالب‌های سنتی عبور می‌کند. او با بهره‌گیری از عناصر مختلف ادبی و زبانی، دنیایی تازه را پیش روی خواننده می‌گشاید. شعرهای او آکنده از تصاویر بدیع و مفاهیمی چندلایه است که مخاطب را به تفکر و تعمق وا می‌دارد.
از ویژگی‌های بارز شعر پنجه‌ای، توجه به زبان و ساختار آن است. او با انتخاب دقیق کلمات و ایجاد ترکیبات نو، به عمق معنا می‌رسد. همچنین، پنجه‌ای به موضوعات اجتماعی و سیاسی نیز توجه داشته و در شعرهای خود، به نقد وضعیت موجود و بیان دغدغه‌های انسان معاصر می‌پردازد.
یکی از جنبه‌های جالب توجه در شعر پنجه‌ای، توجه او به فناوری و آینده است. او معتقد است که شعر باید با زمانه خود همراه باشد و از ابزارهای جدید برای بیان مفاهیم استفاده کند. این نگاه آینده‌نگر، شعر پنجه‌ای را از بسیاری از شاعران هم‌نسلش متمایز می‌کند.

■□■

آثار منتشر شده:
سوگ پاییزی آذر ۱۳۵۷
هم‌نفس سروهای جوان ۱۳۶۶
برشی از ستاره هذیانی ۱۳۷۰
آن‌سوی مرز باد ۱۳۷۰
گزینه شعر گیلان ۱۳۷۴
عشق اول ۱۳۸۳، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰
پیامبر کوچک ۱۳۸۷
شب هیچ وقت نمی‌خوابد ۱۳۸۷
کوچه چهرزاد ۱۳۹۳
عشق همان اویم است ۱۳۹۳
برگزین ۱۰ کتاب (تو را به اندازه تو دوست دارم) ۱۳۹۶
از خویش می‌دوم ۱۳۹۸
مسافرخانه‌ء بهشت گیلان ۱۴۰۱
سُک سُک‌های عاشقانه
(شامل برشی از چامک‌ها و چامه‌ها) ۱۴۰۳
اطلاعات تکمیلی را از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی شاعر دنبال کنید: www.panjeei.ir

لینک خرید کتاب:👇

سُک‌سُک‌های عاشقانه

تصاویر روی جلد و پشت جلد کتاب در تلگرام رسمی شاعر:

رو و پشت جلد کتاب سُک‌سُک‌های عاشقانه

خیابان زندگی، چامکی جدید از :علی‌رضا پنجه‌یی

خيابان زندگی

بیایید _وقت کم است _جمع کنیم مرده‌های هم را
از کف خیابان زندگی
سخت است
این‌که باور کنیم
ما همه جنازه‌های روی دست هم‌ایم

۱۸ دی ۱۴۰۳

علی‌رضا ‌پنجه‌یی

Alireza panjeei

کریستف کلمب

كريستف‌کلمب


کشف تو آسان نبود آقای آمریکا!
حوّای رانده از بهشتم
بی اردی‌بهشتی
رانده از بهشت با تو بودنم
مهاجر ارد‌‌ی‌بهشت نام توام
آقای آمریکا!
بهشت زمین جهنم ما فرقی نداشت
نه تو آدم بودی نه من توانستم آدمت کنم آقای آمریکا!

#علی_رضا_پنجه_یی
https://t.me/Alirezapanjeei/4655
https://t.me/Alirezapanjeei/4657

برای شنیدن صدای شاعر روی لینک تلگرام در عنوان شعر کلیک کنید

شب شعر  خانه ی فرهنگ گیلان  همراه تنی چند از شاعران ایران

🔹شب شعر خانه فرهنگ گیلان برگزار شد



▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانه فرهنگ، عصر روز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت در عمارت خانه فرهنگ گیلان نشست شب شعر شاعران خانه فرهنگ گیلان به همت گروه شعر فارسی این خانه با حضور شاعران، اعضا و علاقه‌مندان برگزار شد.
ستار جانعلی‌پور گرداننده‌ی این نشست در ابتدا از پیام تصویری هرمز علی‌پور رونمایی کرد و دلیل عدم حضور ایشان را در این نشست، به واسطه‌ی فوت یکی از اقوام نزدیک بیان کرد.
در ادامه از علی‌رضا پنجه‌ای شاعر دعوت به میان آمد. پنجه‌ای در ابتدا پیرامون وضعیت بغرنج شاعران و عدم فروش کتاب‌های شعر در کتاب‌فروشی‌ها حتی با قیمت ناچیز ابراز نگرانی کرد و آن را آسیب‌شناسی جدی خواند و سپس شعری از کتاب «تو را به اندازه‌ی تو دوست دارم» خواند.
سپس از رقیه (سیما) کاویانی شاعر دعوت شد تا چند شعر خود را برای حاضران در جلسه قرایت کند. وی توضیحاتی را درباره تاخیر انتشار مجموعه‌های آماده‌ی چاپش بیان کرد.
در ادامه از افشین کرد، هیلدا احمدزاده، حسن صادقی پناه، سیدمحمدرضا روحانی دعوت شد تا اشعار خود را قرائت کنند. در پایان این نشست نیز ستارجانعلی‌پور و سمیه ربیعی شعر خواندند.
شایان ذکر است در این نشست شاعرانی از استان گیلان، کرمانشاه، گرگان، البرز و تهران دعوت شده بودند
.

kfgil@
🔻🔻🔻

مسعود احمدی؛ ادیبی شاعر و شاعری ادیب، علی‌رضا پنجه‌یی

مسعود احمدی؛ ادیبی شاعر و شاعری ادیب
مسعود احمدی عزیز روزگار با همه‌ی ما در اغلب ایام عمر به‌ویژه در این سال‌های آخر، خوب تا نکرد؛ حادثه‌ی ناگوار تصادف ، کما و سپس برون شد تو از آن و بعد ناگزیری اوامه‌ی درمان در خانه‌ی سالمندان و کرونا! جفای روزگار تلخ بود و تلخ به تو که ، پسا به‌هوش آمدن از کما و انتقالت به منزل، زنگ که زدم سراغ مزدک را گرفتی و در اولین تماس در خانه‌ی سالمندان هم باز از او پرسیدی، به او گفتم و با تو تماس گرفت، با بغض در مورد تو حرف می‌زد، ما تورا دوست داشتیم رفیق! اول در نوروز ۱۳۹۹ به تلخی از روزگارت سخن کوتاه گفتی و دیگر تلخ تلخ شده بود کامت، که ما را با خبر مرگت در روزهای سیاه کرونا به شوک بردی ، واسط ما اما در دوران تصادف و بیمارستان و بستری در خانه و انجام مراحل بازتوانی مهندس کشاورز مدیر سایت《 آن‌دیگری》 ات بود، من او را انسانی دلسوز یافتم. رفیق شعر دیدار ما جز به دریغ نخواهد انجامید، ما علی‌رغم ارتباط ادبی، با همه‌ی هم‌دلی‌هامان مصداق این بیت شده بودیم که واحسرتا: بی‌گانه‌گی نگر که من و یار چون دو چشم_هم‌سایه‌ایم و خانه‌ی هم را نه‌دیده‌ایم!
یک‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲
#علی‌_رضا_پنجه_یی

خاطره‌ها تلنگر یادهاست به‌مناسبت ۲۷ خرداد سال‌‌گشت وداع نصرت، علی‌رضا پنجه‌یی


خاطره‌ها تلنگر یادهاست
به‌مناسبت ۲۷ خرداد سال‌‌گشت وداع نصرت
نصرت، شاعر شاعران بود تاثیرش بر فروغ در هنجارشکنی و سنت‌ستیزی و صد البته روایت اجتماعی و رمانتی‌سیسم. نصرت گزارش‌گر سیاهی‌ها بود نه شاعر شعر سیاه، و فروغ پای دوربین و روایت خبرنگار اجتماعی را با گزاره‌های خبری از اجتماع به خلوت شاعرانه کشاند. در واقع نصرت تنه‌ی این حادثه بود و فروغ هم از همان ریشه تنه‌ای دوقلو با اشتراکات بسیار و تفاوت ناچیز یکی گزارش‌گر اجتماع بود و یکی خبرنویس و خبرنگار اجتماع با زبان شعر پسا نیمایی. نصرت در فرم محصول نیما و در اندیشه متاثر از هدایت بود. فروغ در اندیشه متاثر از گلستان بود و در سنت‌شکنی و از خود نوشتن از نصرت . فروغ را می‌توان سرآغاز فمینیسم در ایران دانست. این‌ها را پیشتر در روزنامه‌ها نوشته‌ام و در این‌جا اختصاصی نکات دیگری را بر آن یادداشت‌ها افزوده‌ام. بیاد نصرت که رشت آرام جان و نقطه‌ی بازتوانی‌اش برای از شعر نوشتن‌ بود. خاطره‌ها تلنگر یادهاست.
۲۷ خرداد۱۴۰۲

علی‌رضا پنجه‌یی

آسیب‌شناسی نقد ادبی و  ترجمه _به‌ویژه در فضای مجازی_ علی‌رضا پنجه‌یی

گویه:

ملاحظاتی در آسیب‌شناسی نقد و ترجمه

منتقد اگر اثری جدی و حرفه‌یی را به چالش نگیرد در واقع هم موقعیت خود را ضایع کرده و هم آفرینش‌گر کتاب را. نقد عرصه‌ی دوست یابی و دلبری نیست. در نقد عیار خود منتقد اول به قضاوت گرفته می‌شود سپس از دریچه‌ی آن عیار به اهمیت و عیار صاحب اثر پی برده می‌شود. یافتن و معرفی اثر نخبه و استعداد از اهم اهداف نقد خلاق است. ورنه سفارشی نویسی و از طریق کتاب آیین دوست‌یابی دیل کارنگی می‌توان بر حلقه‌ی نان به نرخ روز و آستین پلوخورها افزود. پیرامون ما پر از شبهه آفرینش‌گر(شاعر، نویسنده، مترجم و...) است وظیفه‌ی نقد تمیز دادن سره از ناسره است ورنه هر متنی را می‌توان از ظن خود به چالش گرفت و پیرامون آن نوشت. جانب احتیاط در خرج‌کرد القاب و توصیف از نکات مورد توجه‌ی هر منتقد حرفه‌یی‌ست. یک منتقد با نقد درست، معرف خود و کتاب مورد نقد است. روزی دوست شاعر، نویسنده، منتقد و مترجمی نوشت فلانی آبروی شعر گیلان است نقد را داد صاحب اثر بخواند تا بدهد چاپ شود. شاعر خطاب به منتقد گفت: تیتر اغراق‌آمیز و جانب‌دارانه است و نشان می ‌دهد انگار نمک‌گیر سفره‌ و احسان صاحب اثر شده‌ای.منتقد حرفه‌یی و متعهد به ادبیات و متن هرگز دوغ و دوشاب را با هم قاطی نمی‌کند. به نقد می‌پردازد و از شیفته‌گی می‌پرهیزد. ارادت بیشا بیش منتقد سبب فاصله بین او و آفرینش‌گر خواهد شد چرا که در این رابطه جز حرفه‌یی‌گری پر دوام نخواهد ماند.چه‌را که در نقد نیاز به تحلیل و تاویل است نه تجلیل و تعریف . مخاطب هوشمند در مواجهه با چنین متن و نقدی آن دو را از حافظه‌ی پیگیری آثارشان رفته رفته حذف خواهد کرد. درست مانند مترجمی که در گروه‌ها می‌چرخد و هر شعر زیر متوسطی را برای دوست یابی ترجمه می‌کند در واقع ترجمه‌هایی که از نوع گوگل ترانسلیت هم تحت‌اللفظ‌تر است. و اما نکته‌ی پاتولوژیستی چنین رویه‌ای موجب پراکنده‌گی و کثرت متن و دیریابی و گم‌گشته‌گی متون تاثیرگذار خواهد شد و دلسردی دنبال‌کننده‌گان ادبیات را در پی خواهد داشت.

۲۴ خرداد ۱۴۰۲

علی‌‌رضا پنجه‌یی

https://www.instagram.com/p/CtgY2xmuETj/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==

دوبیتی/ کهن‌چامک درودا

">http://آپلود عکس

تو دور افتاده‌ای از دید بد دور
که هر چه دیده دید از دیده‌ات نور
نه‌شد وا تا که این قفل از دل ما
درودا گویمت تا بر لب گور
۲۲ اردی ‌بهشت ۱۴۰۲

علی‌رضا پنجه‌یی

كهن‌چامکآپلود عکس" />

لبنک خرید مسافرخانه‌ء بهشت گیلان علی‌رضا پنجه‌یی از نمایشگاه مجازی کتاب _ انتشارات دوات معاصر

آپلود عکس" />

کلیک کنید👇 :

خرید مسافرخانه بهشت گیلان علی‌رضا پنجه‌ای از نمایشگاه مجازی کتاب لینک انتشارات دوات معاصر

نشست نقد ادبی یک منثوره: مسافرخانهء بهشت گیلان علی‌رضا پنجه‌یی

نشست نقد ادبى مسافرخانهء بهشت گیلانآپلود عکس" />دکترسینا جهان‌دیده مدرس دانشگاه :

با خلق مسافرخانه‌ی بهشت گیلان: پنجه‌یی شکار خوبی زده است
خانه‌ی فرهنگ گیلان: عصر پنج‌شنبه ۳۱ پروردین ۱۴۰۲ خانه‌ی فرهنگ گیلان شاهد نشست نقد و بررسی یک منثوره‌ از علی‌رضا پنجه‌یی شاعر، نظریه‌پرداز، منتقد ادبی و روزنامه‌نگار بود.
در این مراسم ابتدا ستار جانعلی‌پور شاعر و دبیر نشست، ضمن خوش‌آمدگویی و خواندن بخشی از کارنامه‌ی علی‌رضا پنجه‌یی از او خواست تا از کتاب چند شعر بخواند. پنجه‌یی ضمن قدردانی از جمعیت حاضر که حدود ۸۰ _۷۰ تن می‌شدند گفت: نخستین شعر این کتاب از سال ۹۲ کلید خورد، و سپس به مرور سایر اتاق‌ها شکل گرفت. هر اتاق روایت از وقایعی‌ست که بعضن در برهه‌های تاریخی متفاوت رقم خورده‌اند. خالق مسافرخانه‌ی بهشت گیلان از کتاب، دو شعر با عناوین اتاق۱ ۱۲ و اتاق اول را برای حاضران خواند. سپس ستار جانعلی‌پور ضمن خواندن بخشی از کارنامه‌ی مرتضا زاهدی از وی خواست تا در مقام طراح جلد کتاب‌ درباره‌ی چگونگی طراحی آن سخن بگوید. زاهدی که مهمان زادگاه خود بود، گفت: با توجه به تعدد اشخاص و مکان‌ها در این اثر برای جلد از تکنیک فونت‌سازی استفاده کردم.‌ مجری سپس از محمود نیکویه نویسنده و پژوهشگر دعوت به عمل آورد. نیکویه ابتدا درباره‌ی سفر نیما به رشت، اشعار او و برخی از شخصیت‌های کتاب مانند کاظم غواص و جهانگیر سرتیپ‌پور و مسافرخانه‌ی بهشت گیلان که فقط نامش برای این کتاب اختیار شده بود، و نه محل اقامت نیما در رشت، نیز کشاندن نیما و شهریار توسط شعرهای حزین لاهیجی با تغییر تخلص غواص توسط کاظم غواص و سپس افشای سرقت ادبی او توسط دکتر شفیعی کدکنی اطلاعاتی به حاضرین ارایه داد.
در ادامه دبیر نشست با برشمردن فرازهایی از کارنامه‌ی بهزاد عشقی در مقام منتقد هنرهای نمایشی فیلم و تئاتر از وی خواست تا پیرامون ملاحظات نمایشی کتاب، سخن بگوید: عشقی گفت: من پیشنهاد می‌کنم دوستان این کتاب را حتمن بخوانند، من اغلب شعرهای علی‌رضا پنجه‌یی را دوست دارم با بخشی از نوآوری‌های او هم داستانم و با برخی نه چندان، اما این کتاب را وقتی خواندم گفتم چقدر جذاب و نوآورانه و متفاوت است، چرا زود تمام شد؟ کاش حجم بیشتری داشت. این اثر مرا یاد فیلمی از وودی آلن انداخت که قهرمان فیلم به پاریس می‌رود. عشقی سپس اشاره‌ای به ملاحظات سینمایی و نمایشی اثر داشت، خاصه در لوکیشن ییلاق ماسال در زمستانی که سر میرزا بریده شد یا گفت‌وگوهای اتاق نمره‌ی یکم.
آخرین مهمان نشست دکتر سینا جهان‌دیده مدرس، منتقد و شاعر بود، تا آرای خود را در باره‌ی مسافرخانه‌ی بهشت گیلان با جمعیت حاضر به اشتراک گذارد. جهان‌دیده گفت: پنجه‌ای شکارچی خوبی کرده است، این اثر آغازی‌ست بر ساخت اسطوره‌شهر رشت.‌ کاش پنجه‌یی کتاب دکتر جلال ستاری را می‌خواند و سپس این کار نو را بر اساس الگوهای او می‌ساخت. پنجه‌یی می‌توانست شخصیت‌های بسیاری را از اسطوره شهر بیابد و روی آن‌ها و مکان‌ها کار کند، او می‌تواند این کتاب را به جلد دوم برساند. رشت شهر نخستین کتابخانه‌ی ملی‌ است، رشت دروازه‌ی تمدن بود، می‌شد در راستای اسطوره‌سازی او خیلی بیشتر به این منظومه _که پنجه‌یی البته نوشته منثوره _ پرداخت و سوژه‌های زیادی بر آن افزود. البته چه در شعر و چه در نثرهای پنجه‌یی هم زبان‌ نقش پر رنگ دارد، او از نثر شاعرانه در جاهایی به ترانه می‌رسد در روایات اتاق‌ها، دغدغه‌ی او با رویایی و شاملو در زبانیت هم از این روست، نگاه او همواره تمثیلی‌ست چنانچه در مراسم رونمایی و نقد دونده‌ی از خویش در آموزشگاه پروین گفتم یا در نقد کتاب کوچه چهرزاد او در خانه‌ی فرهنگ. او دغدغه‌ی کلمه دارد و در فرصت و نشستی مغتنم باید به ظرفیت‌های زبانی و تکنیک‌های زبانی او در این کتاب به طور مبسوط پرداخت؛ شعر اول کتاب ۱ ۱۲ شعر خوش‌ساختی‌ست و شعر آخر کتاب که بار عرفانی هم دارد از ساخت قابل توجهی برخوردار است. سپس رو به ستار جانعلی‌پور پیشنهاد کرد کار پنجه‌یی را شماها باید پی‌بگیرید چون شعر شما ظرفیت پرداختن به اسطوره‌شهر رشت را دارد.
در پایان مراسم، از پنجه‌یی خواسته شد حرف آخر نشست را بزند.
خالق مسافرخانه‌ی بهشت گیلان ضمن قدردانی از حضور یکایک حاضران _که پس از پر شدن صندلی‌های ایوان بخشی در حیاط نشستند_ از مهمانان ِ سخنران و منتقدان که هر یک آرای خود را با حاضرین به اشتراک گذاشتند تقدیر ویژه کرد و گفت: من سراغ سوژه‌ها نرفتم بلکه آن‌ها همزمان با نوشتن سیصد صفحه از رمان 《از ما شده‌گان》 که منتظرم کاملش کنم به‌سراغم آمدند، من بر عکس آرای دوستان نخواستم برای وقایع اماکن و شخصیت‌ها شعر بگویم که اگر اراده کنم ظرف یک ماه از پس خلق چنین پروژه‌ای بر خواهم آمد. در واقع من از نه تمامیت ابژه بل از دریچه‌ی خودم از ابژه، اثری سوبژکتیو در فرمت ادبی_هنری خلق کردم. روایت این اتاق‌ها در طول کمتر از یک دهه به ذهنم آمدند.
البته این‌که از الگویی پیروی کنم معتقدم این کار پژوهندگان است، درک من از شعر چنین است که شعر همه چیزی را می‌تواند به خدمت ذات خود بگیرد و اگر در خدمت غیر باشد باید گفت آن وضعیت از عناصر شعری بهره گرفته و خب آن اثر از عیار خلاقیتش کم می‌شد. این اثر کاملن هنری - ادبی‌ست و همه‌ی تلاشش به حفظ وجه کشف و شهودی آن بوده است. کار منتقد هم تحلیل فعل است نه مطالبات منتقد که من دوست داشتم این اثر از چنین فوندانسیون و مصالح و نمایی بهره می‌برد که پر واضح است آن وقت دیگر اثر معطوف و منحصر به خالقش نمی‌ماند. وقایع و اماکن و شخصیت‌ها نیامده‌اند اسطوره شوند بل اگر قرار بر اسطوره شدن بود باید بگویم خود این کتاب آمده زبان‌‌زد و طرفه شود که البته روی منتقد می‌تواند در این خصوص صحبت کند، روی بایدها و نبایدها! که اگر در ذهن و باور مردم نفوذ کند با شاخصه‌های خود آن وقت توانسته بر اسطوره شهر رشت بیفزاید. در پایان گفته باشم این پروژه نوشته نشد بل خود را به ذهن من تحمیل کرد.
من قریب چهار پنج هزار صفحه هنوز شعر و رمان و ترجمه و مقاله و نقد دارم و این کتاب یکی از مشغولیت‌های من بوده که به مرور اتاق‌ها شکل گرفتند.
در پایان جلسه با امضای کتاب‌های خریداری شده توسط حاضران و عکس‌های یادگاری با علی‌رضا پنجه‌یی به پایان رسید.

ویدیوی ضبط شده‌ی نشست: کار حامد اریب مستندساز را در لینک زیر ببینید:👇
https://www.aparat.com/v/t9uUq

سوگند، چامک اردی‌بهشت ۱۴۰۲ علی‌رضا پنجه‌یی

آپلود عکس">http://آپلود عکس

کوچه کوچه بود

اگر که با تو بود

یا نه‌بود و بود

هر چه را

به کوچه...

کوچه بود

۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

علي‌رضا پنجه‌یی

نشستی به بهانه‌ی انتشار مسافرخانه‌ی بهشت گیلان آفرینه‌ی علی‌رضا پنجه‌یی

دکتر سینا جهان‌دیده:

پنجه‌یی شکار خوبی زده است

">http://آپلود عکس

خانه‌ی فرهنگ گیلان:
▫️عصر پنجشنبه ۳۱ پروردین ۱۴۰۲ ، خانه‌ی فرهنگ گیلان شاهد نشست نقد و بررسی یک منثوره‌ از علی‌رضا پنجه‌یی شاعر، نظریه‌پرداز، منتقد ادبی و روزنامه‌نگار بود.
در این مراسم ابتدا ستار جانعلی‌پور شاعر و دبیر نشست، ضمن خوش‌آمدگویی و خواندن بخشی از کارنامه‌ی علی‌رضا پنجه‌یی از او خواست تا از کتاب چند شعر بخواند. پنجه‌یی ضمن قدردانی از جمعیت حاضر که حدود ۸۰ _۷۰ تن می‌شدند گفت: نخستین شعر این کتاب از سال ۹۲ کلید خورد، و سپس به مرور سایر اتاق‌ها شکل گرفت. هر اتاق روایت از وقایعی‌ست که بعضن در برهه‌های تاریخی متفاوت رقم خورده‌اند. خالق مسافرخانه‌ی بهشت گیلان از کتاب، دو شعر با عناوین اتاق۱ ۱۲ و اتاق اول را برای حاضران خواند. سپس ستار جانعلی‌پور ضمن خواندن بخشی از کارنامه‌ی مرتضا زاهدی از وی خواست تا در مقام طراح جلد کتاب‌ درباره‌ی چگونگی طراحی آن سخن بگوید. زاهدی که مهمان زادگاه خود بود، گفت: با توجه به تعدد اشخاص و مکان‌ها در این اثر برای جلد از تکنیک فونت‌سازی استفاده کردم.‌ مجری سپس از محمود نیکویه نویسنده و پژوهشگر دعوت به عمل آورد. نیکویه ابتدا درباره‌ی سفر نیما به رشت، اشعار او و برخی از شخصیت‌های کتاب مانند کاظم غواص و جهانگیر سرتیپ‌پور و مسافرخانه‌ی بهشت گیلان که فقط نامش برای این کتاب اختیار شده بود، و نه محل اقامت نیما در رشت، نیز کشاندن نیما و شهریار توسط شعرهای حزین لاهیجی با تغییر تخلص غواص توسط کاظم غواص و سپس افشای سرقت ادبی او توسط دکتر شفیعی کدکنی اطلاعاتی به حاضرین ارایه داد.
در ادامه دبیر نشست با برشمردن فرازهایی از کارنامه‌ی بهزاد عشقی در مقام منتقد هنرهای نمایشی فیلم و تئاتر از وی خواست تا پیرامون ملاحظات نمایشی کتاب، سخن بگوید: عشقی گفت: من پیشنهاد می‌کنم دوستان این کتاب را حتمن بخوانند، من اغلب شعرهای علی‌رضا پنجه‌یی را دوست دارم با بخشی از نوآوری‌های او هم داستانم و با برخی نه چندان، اما این کتاب را وقتی خواندم گفتم چقدر جذاب و نوآورانه و متفاوت است، چرا زود تمام شد؟ کاش حجم بیشتری داشت. این اثر مرا یاد فیلمی از وودی آلن انداخت که قهرمان فیلم به پاریس می‌رود. عشقی سپس اشاره‌ای به ملاحظات سینمایی و نمایشی اثر داشت، خاصه در لوکیشن ییلاق ماسال در زمستانی که سر میرزا بریده شد یا گفت‌وگوهای اتاق نمره‌ی یکم.
آخرین مهمان نشست دکتر سینا جهان‌دیده مدرس، منتقد و شاعر بود، تا آرای خود را در باره‌ی مسافرخانه‌ی بهشت گیلان با جمعیت حاضر به اشتراک گذارد. جهان‌دیده گفت: پنجه‌ای شکارچی خوبی کرده است، این اثر آغازی‌ست بر ساخت اسطوره‌شهر رشت.‌ کاش پنجه‌یی کتاب دکتر جلال ستاری را می‌خواند و سپس این کار نو را بر اساس الگوهای او می‌ساخت. پنجه‌یی می‌توانست شخصیت‌های بسیاری را از اسطوره شهر بیابد و روی آن‌ها و مکان‌ها کار کند، او می‌تواند این کتاب را به جلد دوم برساند. رشت شهر نخستین کتابخانه‌ی ملی‌ است، رشت دروازه‌ی تمدن بود، می‌شد در راستای اسطوره‌سازی او خیلی بیشتر به این منظومه _که پنجه‌یی البته نوشته منثوره _ پرداخت و سوژه‌های زیادی بر آن افزود. البته چه در شعر و چه در نثرهای پنجه‌یی هم زبان‌ نقش پر رنگ دارد، او از نثر شاعرانه در جاهایی به ترانه می‌رسد در روایات اتاق‌ها، دغدغه‌ی او با رویایی و شاملو در زبانیت هم از این روست، نگاه او همواره تمثیلی‌ست چنانچه در مراسم رونمایی و نقد دونده‌ی از خویش در آموزشگاه پروین گفتم یا در نقد کتاب کوچه چهرزاد او در خانه‌ی فرهنگ. او دغدغه‌ی کلمه دارد و در فرصت و نشستی مغتنم باید به ظرفیت‌های زبانی و تکنیک‌های زبانی او در این کتاب به طور مبسوط پرداخت؛ شعر اول کتاب ۱ ۱۲ شعر خوش‌ساختی‌ست و شعر آخر کتاب که بار عرفانی هم دارد از ساخت قابل توجهی برخوردار است. سپس رو به ستار جانعلی‌پور پیشنهاد کرد کار پنجه‌یی را شماها باید پی‌بگیرید چون شعر شما ظرفیت پرداختن به اسطوره‌شهر رشت را دارد.

در پایان مراسم، از پنجه‌یی خواسته شد حرف آخر نشست را بزند.
خالق مسافرخانه‌ی بهشت گیلان ضمن قدردانی از حضور یکایک حاضران _که پس از پر شدن صندلی‌های ایوان بخشی در حیاط نشستند_ از مهمانان ِ سخنران و منتقدان که هر یک آرای خود را با حاضرین به اشتراک گذاشتند تقدیر ویژه کرد و گفت: من سراغ سوژه‌ها نرفتم بلکه آن‌ها همزمان با نوشتن سیصد صفحه از رمان �از ما شده‌گان� که منتظرم کاملش کنم به‌سراغم آمدند، من بر عکس آرای دوستان نخواستم برای وقایع اماکن و شخصیت‌ها شعر بگویم که اگر اراده کنم ظرف یک ماه از پس خلق چنین پروژه‌ای بر خواهم آمد. در واقع من از نه تمامیت ابژه بل از دریچه‌ی خودم از ابژه، اثری سوبژکتیو در فرمت ادبی_هنری خلق کردم. روایت این اتاق‌ها در طول کمتر از یک دهه به ذهنم آمدند.

البته این‌که از الگویی پیروی کنم معتقدم این کار پژوهندگان است، درک من از شعر چنین است که شعر همه چیزی را می‌تواند به خدمت ذات خود بگیرد و اگر در خدمت غیر باشد باید گفت آن وضعیت از عناصر شعری بهره گرفته و خب آن اثر از عیار خلاقیتش کم می‌شد. این اثر کاملن هنری - ادبی‌ست و همه‌ی تلاشش به حفظ وجه کشف و شهودی آن بوده است. کار منتقد هم تحلیل فعل است نه مطالبات منتقد که من دوست داشتم این اثر از چنین فوندانسیون و مصالح و نمایی بهره می‌برد که پر واضح است آن وقت دیگر اثر معطوف و منحصر به خالقش نمی‌ماند. وقایع و اماکن و شخصیت‌ها نیامده‌اند اسطوره شوند بل اگر قرار بر اسطوره شدن بود باید بگویم خود این کتاب آمده زبان‌‌زد و طرفه شود که البته روی منتقد می‌تواند در این خصوص صحبت کند، روی بایدها و نبایدها! که اگر در ذهن و باور مردم نفوذ کند با شاخصه‌های خود آن وقت توانسته بر اسطوره شهر رشت بیفزاید. در پایان گفته باشم این پروژه نوشته نشد بل خود را به ذهن من تحمیل کرد.

من قریب چهار پنج هزار صفحه هنوز شعر و رمان و ترجمه و مقاله و نقد دارم و این کتاب یکی از مشغولیت‌های من بوده که به مرور اتاق‌ها شکل گرفتند.

در پایان جلسه با امضای کتاب‌های خریداری شده توسط حاضران و عکس‌های یادگاری با علی‌رضا پنجه‌یی به پایان رسید.


■خانه‌ی فرهنگ گیلان

آپلود عکس" />

نشست نقد ادبی به بهانه‌ی انتشار مسافرخانهء بهشت گیلان منثوره‌ای از علی‌رضا پنجه‌یی

آپلود عکس">http://آپلود عکس

نشستی به بهانه‌ی انتشار

مسافرخانه‌ی بهشت گیلان

در خانه‌ی فرهنگ گیلان

زمان: پنج‌شنبه ۳۱ پروردین‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۳۰

مکان رشت ساغری‌سازان، گل‌دسته، روبه‌روی کوچه‌ی بلورچیان، بن بست سمیعی

با حضور:

مرتضا زاهدی مدرس هنرهای تجسمی، گرافیست کتاب

محمود نیکویه پژوهشگر تاریخ ادبیات امروز

بهزاد عشقی:نویسنده، مدرس تیاتر و منتقد هنرهای نمایشی

سینا جهان‌دیده: شاعر، پژوهنده و دارای دکترای ادبیات پارسی ، مدرس دانشگاه و منتقد ادبی

و باشنده‌گان فرهنگ، هنر و ادبیات

سال خرگوش چامکی برای نوروز ۱۴۰۲

خانوم خرگوشه!
با ما بگو
وقتی که توپ سال نواَت ترکید
آرزوهای سال به سال دریغ از پارسال ما هم آیا
از کلاه شعبده‌ات
بیرون خواهد جهید؟

۲۹ اسپند ۱۴۰۱
علی‌رضا پنجه‌یی
www.panjeei.ir
چامک #چامه #شعرنوروزی
#سال_خرگوش #نوروز۱۴۰۲
#علی_رضا_پنجه_یی
#علی_رضا_پنجه_ای
#افغانیستان_عشق❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#ایران #تاجیکیستان #رشت #گیلان
#iran #afghanistan #tajikistan #azarbaycan #poetry #Instagram

https://www.instagram.com/p/CqAPeMkKjIu/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

چامک‌: جزیره‌ی از تو

علی‌رضا پنچه ‌یی دی ۱۴۰۱آپلود عکس" />همه‌ی آب‌هایِ از تو
همه‌ی آب‌های از تو نیستند
من آن افتاده
گوشه‌ی غاری
دورمانده
از جزیره‌ی 《جهان》م

۱۴ اسپند ۱۴۰۱
علی‌رضا پنجه‌یی

شعرتوگراف یا چامه‌نگاره در چهارچوب  موجز چامک‌نگاره خوانده می‌شود. چامک‌نگاره‌ی   علی‌رضا پنجه‌یی

نخبه‌گی 👂


نه‌دارد 👅

۱۳ آذر ۱۴۰۱

علی‌رضا پنجه‌یی
#شعرتوگراف یا #چامه_نگاره
در فرم حاضر این شعرتوگراف را می‌توان در چهارچوب پارسی نویسی پیشنهاد داد: #چامک_نگاره

چامکی از علی‌رضا پنجه‌یی

بهار وطن من است

و پاییز زادگاهم

من ساکن زمستان از تو سوختنم
علی‌رضا پنجه‌یی

https://s6.uupload.ir/files/img_20220704_110914_700_fue3.jpg

کارگاه چامک و پیشنهاد برای دو چامک از یک چامک‌اندیش، نوشته‌ی علی‌رضا پنجه‌یی

دو چامک از صیدنظر لطفی به‌نقل از گروه تلگرامی چامک‌اندیشان:
صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو
#صیدنظرلطفے
#چامک
مهر آمد
برگ برگ
به پایت می ریزیم
من و پاییز
#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک

________________________________________
کارگاه چامک: هر دو چامک چامک‌اندیش صیدنظر لطفی توان #چامک_چیستانه یا همان ( #چیستانه ) شدن دارد کافی‌ست در پایان چنین عمل کند اگرچه خود چامک این کلمه را در ذهن تداعی می‌کند اما به‌منظور اشاعه‌ی ظرفیت #چامک_چیستانه یا در صورت‌ها و ساحت‌های دیگر
#چامک_چهارگوشه یا #چامک_گردونه یا #چامک_چرخانهیا #چامک_رنگیا #چامک_پستال و #چامک_نگاره می‌توان به نیت فراوانی بخشی‌ به این امکان و پتانسیل در اکنون زمان، گاه چامک‌ها را در این بسترهای پیشنهادی سامان داد ؛ اکنون چامک را در بستر پیشنهادی #چامک چیستانه ببینیم:

صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو

یدازآ👉
از آرایه‌های کهن چامه آرایه‌های نوبنیاد خلق کنیم ناگفته پیداست زمانی این مهم رخت عمل می‌پوشد که همه‌ی این میل به نوآوری درونی‌مان شود. نیز به نوشته‌هامان در چهارچوب رتوریک(دانش‌ زیباآفرینی در سخن)و گسترش آن درگسترای دیداری مدام افزوده و نو از نو و پرهیز از متونی که باری به هر جهت است و امکان نوشتن‌اش برای بسیاری‌ست، چامک چشم‌انتظار سخت‌گیری شماست به خود.
خود من به متن‌هایم بسیار سخت‌گیرم، در واقع متن برای گرامی‌داشت نزد من باید بتواند خود را به من اثبات کند.
و پیشنهاد برای چامک دیگر:
برگ برگ
به پای‌ات می
ری
ز

یم
من و پا
ی
ی

ز
___
رهم👉
■□■

#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک_چیستان ( #چیستانه )
#کارگاه_چامک
اول مهر ۱۴۰۱ ایران، رشت
#علی_رضا_پنجه_یی

چیستانه علی‌رضا پنجه‌یی در رثای یدالله رویایی

#چیستانه

دیگر نه‌رو
کنون که می‌روی چنین چالاک
دیگر نه‌رو


ییایورهللادی👉

۲۴ شهریور ۱۴۰۱_رشت

علی‌رضا پنجه‌یی



#چامک_چیستان / #چیستانه
#چامک_بی‌تا

یک چامک همه‌گانی از علی‌رضا پنجه‌یی

یک چامک همه‌گانی

بخند

همیشه بخند

دنیا نیز روزگاری زیبا بود

علی‌رضا پنجه‌یی

در پاسخ به نگرانی چامک‌اندیشان: چامک دم‌بال سیاهی لشکر نیست علی‌رضا پنجه‌یی

علیرضا‌ پنجه‌ای:
در پاسخ به نگرانی چامک‌اندیش چامک نگار سرکار خانم قلاوند.
تا متنی خودش را در بالا نکشیده ، نقد ندارد که، نقد جفاست به هم منتقد، هم آن صاحب متن. در چنین مواقعی نوآموزان فقط متن‌هایی برای چامک را بخوانند و انواع چامک را تا ذهن‌شان درست تربیت شود . چامک نیازمند سیاهی لشکر نیست اهل ارفاق و لایک نیست. چامک سخت‌گیر است چون ما با تکثر متن مواجه‌ایم و وازده‌گی و دل‌زده‌گی نسبت به حتا متن‌های در حد شاه‌کار روا شده از بس متن‌های هچل‌هفت و باری به هرجهت فراوان شده. یک تکه جواهر در میان کوه سنگ‌ریزه گم می‌شود. همین امر در انتشار کتاب و جاگرفتن‌شان در قفسه‌ها سبب شده یک مخاطب ادبیات برای دقایقی که وقت می‌گذارد به نیت هدیه‌ کتاب برای یک دوست ، این مهم برای او وقت‌گیر و گاه غیر ممکن می‌نماید. ادبیات نیازمند سخت‌گیری‌ست نه به رویه‌ی دراویش دست‌گیری( معاضدت). چند چامک‌اندیش چامک‌ساز بر سیاهی لشکر می‌چربد. مگر من نمی‌توانم فالور بیفزایم، یعنی سیاهی لشکر؟ در واقع تعداد مخاطب جدی من محدود است، باقی همان به سیاهی‌لشکر نزدیک‌ترند.!
چامک‌نگاران شایسته است خود را به صف نخبگان نزدیک کنند و این مهم شدنی نیست مگر با ریاضت و عرق‌ریزان روح و غوطه‌وری در ژرفنا و مطالعه‌ی درست.
۱۱ شهریور ۱۴۰۱

علی‌رضا پنجه‌یی
یادداشت ۲
سپاس از سرکار خانم قلاوند، دکتر مسلمی و یکایک دوستان مدیر اکانت‌ها ، گروه‌ها و کانال‌هایی که تحت نام چامک در فضای مجازی فعالیت دارند. همه‌ی چامک‌اندیشان چامک‌ساز، دوستان! قصد چامک، تاربخ‌سازی‌ست و تحول ، و ارتقا بخشیدن به جای‌گاه چامک‌‌اندیشان . قصد ما نه کسب درآمد نه شهرت‌افزایی و نه چیز دیگر است. تمام تلاش ما سربازان ادبیات هزینه از ذهن و زبان و جان و عمر خویش است برای برتافتن پنهانه‌های زبان ملی و رسمی این زادبوم گربه‌سان در چامک! مصداق همان کلام لسان‌الغیب حافظ شیرازی‌ست که گوید:ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم_ از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم.
بنابراین خود را آماده‌ی پرواز کنیم. ادبیات دم‌بال چهره نیست، چهره‌ها دم‌بال ادبیات روانه‌اند، ، برای عمر و وقت خودمان احترام قایل شویم، اگر نتوانستیم خودمان را به قله‌ی چامک برسانیم اشکالی ندارد هر نقطه از دامنه‌ی این کوه قله‌ی ماست همان‌جا با افتخار به‌ایستیم و از اوج‌گرفتن همرهان لذت بریم همه‌ی تلاش ما افزودن بر تعداد فاتحان قله است. بی که از ارزش همرهان دیگر کاسته شود. سخت بگیریم به هم تا چامک فربه و جاودانه شود و مگر افتخاری بالاتر از این هست که آینده‌گان بدانند هر یک از ما چه اندازه نقش در تثبیت چامک در تاریخ ادبیات داشته‌ایم؟

#چالش
۱۱شهریور ۱۴۰۱
#علی‌_رضا_پنجه_یی
@ar_panjeei
www.panjeei.ir
#کارگاه_چامک
#گویه
#چامک

خاكسپاري «سايه» و صبر مردم رشت علي‌رضا پنجه‌یی

خاكسپاري «سايه» و صبر مردم رشت عليرضا پنجه‌اي: اعتماد، یک‌شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۱ ص اول: با وجود وقفه‌اي كه در انتقال پيكر «سايه» به ايران به وجود آمد، خوشبختانه فرزندان او توانستند مساله را به خوبي مديريت كنند. سرانجام صبح ديروز شنبه، ناماياد در شهر زادگاهش به خاك سپرده شد. هرچند بهتر بود كه اين مراسم روز جمعه برگزار مي‎شد تا استقبال گسترده‌تري صورت مي‌گرفت. گويا به خاطر وجود مشكلاتي كه براي كنترل مراسم و جمعيت وجود داشت، ترجيح داده شد كه اين مراسم روز شنبه برگزار شود. به هر حال در چنين مراسمي ممكن است حوادثي پيش بيايد، حال كساني بد شود و چيزهايي مانند اين. خوشحاليم كه اين مراسم در شهر زادگاه «سايه» با كمترين حاشيه برگزار شد و همشهريان او به احترام اين شاعر از طرح مطالبات‌شان در مراسم تدفين او خودداري كردند. بنا به مشكلاتي كه داشتم، نتوانستم در مراسم تدفين «سايه» حاضر شوم اما از طريق شبكه‌هاي اجتماعي به صورت زنده مراسم را ديدم. خوشبختانه حتي تشويق‌هاي مردم رشت در واكنش به سخنراني‌هاي انجام‌شده هم عموما در راستاي ماهيت مراسم و مطابق با جايگاه هنري و ادبي «سايه» بود و اين يعني مردم رشت نخواستند از مراسمي مانند اين براي طرح مسائلي خارج از حوزه فرهنگ سوءاستفاده كند. از نكاتي كه مي‌توانم در مورد مراسم بگويم، اين است كه مدعوين مي‌توانستند كيفي‌تر انتخاب شوند؛ گرچه همه عزيزاني كه سخنراني كردند، بجا و به اندازه سخن گفتند. از قسمت‌هاي به‌يادماندني مراسم، اجراي برنامه توسط استاد شكارچي، خالق قطعه «دايه‌دايه» به گويش بختياري بود. همين‌طور حرف‌هاي ناصر مسعودي، خواننده نام‌آشناي گيلاني، آقاي جلالي نماينده يونسكو و يلدا ابتهاج، فرزند شاعر، هركدام در مورد بخشي از شخصيت و اهميت «سايه» اهميت خاص خود را داشت. خصوصا وقتي كه يلدا گفت حرفي ندارد كه در مورد پدرش بگويد، جز آنكه در آخرين لحظات مي‌گفت دوست دارد در زادبومش، رشت، به خاك سپرده شود. آقاي علي دهباشي هم در سخناني كوتاه، توضيحاتي در باب اهميت «سايه» دادند و سپس شعري خواندند. به هر حال «سايه» شاعري بود كه انديشه‌اش را با زبان شعر بيان مي‌كرد. او زبان عشق و زبان دردهاي جامعه خود را توانست با شعر به مردمش بشناساند. خوشحالم كه به‌رغم همه «نفرت‌پراكني»هايي كه با هدف كاهش استقبال از مراسم تشييع «سايه» شده بود، مراسم او به شكلي آبرومند برگزار شد. اين دست‌مريزاد دارد، خصوصا به خانواده شاعر كه با پيگيري‌هاي‌شان، ضمن انتقال پيكر شاعر به وطن، توانستند زمينه برگزاري مراسمي آبرومند براي او را در زادبومش فراهم كنند.

گزارشی از نقطه نظرات  علی‌رضا پنجه‌یی  پیرامون محل دفن پیکر سایه و طرح آن  با مدیرکل ارشادگیلان

همشهری آنلاین: ۲۳ امرداد۱۴۰۱:

گزارشی در خصوص محل تدفین سایه: در گفت و گو با علی‌رضا پنجه‌یی:
آخرین جزئیات زمان و محل خاکسپاری هوشنگ ابتهاج | پیشنهاد یک چهره فرهنگی گیلان | چرا باغ محتشم مناسب خاکسپاری نیست؟

یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۹

در گفتگو با همشهری آنلاین مطرح شد:

نزدیک به یک هفته از درگذشت زنده یاد «امیر هوشنگ ابتهاج» متخلص به «ه. الف. سایه» می‌گذرد که هنوز زمان قطعی مراسم خاکسپاری این شاعر پرآوازه مشخص نشده‌است.

هوشنگ ابتهاج

مدیرکل ارشاد اسلامی گیلان و دبیرستاد برگزاری مراسم خاک‌سپاری زنده‌یاد ابتهاج در گفت و گو با خبرنگار همشهری آنلاین اظهار کرد: طی آخرین هماهنگی‌ها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و گفت وگوی مستقیم با «یلدا ابتهاج»، موافقت رسمی خانواده این هنرمند گیلانی مبنی بر به خاک سپردن پیکر آن مرحوم در شهر زادگاهش یعنی رشت اعلام شده است.

رضا ثقفی گفت: وزارت ارشاد از زمان اعلام خبر بیماری و بستری شدن زنده یاد ابتهاج جویای احوال او بود و از ساعات اولیه انتشار خبر فوت مرحوم ابتهاج وزیر فرهنگ پیامی صادر و طی تماسی با خانواده مرحوم آمادگی هماهنگی برای انتقال پیکر این هنرمند ایرانی و گیلانی به کشور را اعلام شد.

دبیر ستاد برگزاری مراسم خاک‌سپاری زنده‌یاد ابتهاج در رشت ادامه داد: از همان ساعات اولیه نظرها درباره زمان و محل خاکسپاری زنده‌یاد ابتهاج متفاوت بود. در ابتدا تصمیم بر این بود که این مراسم در تهران صورت گیرد اما با پیگیری‌های انجام‌شده از سوی استاندار و اداره کل ارشاد اسلامی گیلان موضوع به خاک سپردن پیکر این هنرمند گیلانی در رشت مطرح و در این رابطه اعلام آمادگی شد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان تصریح کرد: هنوز زمان و مکان خاکسپاری زنده‌یاد ابتهاج مشخص نیست اما پیش‌بینی می‌شود آخر هفته آینده پیکر مرحوم ابتهاج در رشت به خاک سپرده شود.

وی افزود: با دستور مستقیم استاندار گیلان ستاد بزرگداشت و خاکسپاری مرحوم ابتهاج در اداره کل ارشاد و با نظارت استاندار متشکل از مدیران شهری، دستگاه‌های اجرایی، چهره‌ها و مفاخر ادبی و فرهنگی گیلان راه‌اندازی و دختر مرحوم ابتهاج نیز اعلام آمادگی کرد تا در جلسات به‌صورت مجازی حضور داشته باشد.

پیشنهاد یک چهره فرهنگی گیلان و استقبال مدیرکل ارشاد

«علیرضا پنجه‌ای» شاعر، نویسنده و روزنامه‌گار سرشناس شهر رشت هم در گفت و گو با خبرنگار همشهری آنلاین گفت: زنده‌یاد ابتهاج از وزنه‌های شعر فارسی معاصر است و خاکسپاری این شخصیت بزرگ ادبی جایگاه مهمی برای مرکز استان دارد.

پنجه‌ای بیان کرد: بی‌شک آرامگاه زنده یاد ابتهاج در آینده به یکی از نقاط مهم رشت تبدیل خواهد شد. از سوی دیگر مراسم خاکسپاری هم با جمعیت بالایی همراه خواهد شد. با این وجود شنیده می‌شود که قرار است پارک شهر یا همان باغ محتشم رشت از جمله نقاطی است که برای این کار درنظر گرفته شده که به عنوان یک شهروند این تصمیم‌گیری را به صلاح نمی‌دانم.

این شاعر و نویسنده ادامه داد: مهم‌ترین علت این است که باغ محتشم که یکی از اماکن تاریخی رشت است ظرفیت برپایی این مراسم را ندارد. بی‌شک با انجام این مراسم بخش عمده فضای سبز آن به شدت آسیب خواهد دید.

پنجه‌ای گفت: اگر قرار است پیکر استاد ابتهاج در رشت به خاک سپرده شود، پیشنهاد می شود مسئولان ذی‌ربط فضایی را به فضای شهری اضافه کنند و مکانی را در نظر بگیرند که در آینده به نقاط جذاب شهری تبدیل شود. همانطور که اکنون به دلیل نبود مکانی برای تدفین بزرگان گیلان و رشت شرایط را مشکل کرده در آینده این اتفاق نیفتد. گیلان و رشت چهره‌های بسیار بزرگ و در سطح ملی و جهانی دارد.

گفتنی است مدیرکل ارشاد گیلان از پیشنهاد علیرضا پنجه‌ای استقبال کرد و گفت: این نظر بسیار خوبی است و حتما در این روزها به آن توجه خواهیم کرد.

وی با اذعان به اینکه برای محل تدفین هنرمند گیلانی چند مکان ازجمله تالار مرکزی رشت یا باغ محتشم پیشنهادشده که باید طی رایزنی با خانواده مرحوم ابتهاج و استاندار گیلان به نتیجه نهایی برسیم، بیان کرد: فرصت تاریخی برای مردم فرهنگ دوست گیلان است زیرا باوجوداینکه این شخصیت ادبی و فرهنگی گیلانی در آن‌سوی دنیا دار فانی را وداع گفته اما دولت، مسؤولین استانی و ازجمله مردم فهیم گیلانی مطالبه می‌کنند تا فرزند هنرمند آن‌ها در خاک پرافتخار گیلان تدفین شود و این سندی از جامعه فرهیخته ونشان از غنای فرهنگ مردم فرهیخته رشت است.

کد خبر 697860

ترحمه‌ی چند شعر از علی‌رضا پنجه‌یی در مجله‌ی عربی شیراز

ترجمه شعرهای علی رضا پنجه‌یی در مجله‌ی ادبی عربی شیراز

ترجمه‌ی چند شعر از علی رضا پنجه‌یی در

مجله‌ی عربی شیراز:

ترأس تحرير بعض المجلات المختصة بالأدب الفارسي والأدب الکيلاني. ترجمت قصائده الى العديد من اللغات ومنها الترکية والألمانية والسويدية والإيطالية والفرنسية والکردية. يقيم في مدينة رشت مرکز محافظة کيلان على الساحل الجنوبي لبحر قزوين. من مجاميعه الشعرية: على الضفة الأخرى من حدود الريح / الليل لا ينام / أرکض من ذاتي / النبي الصغير.

علي رضا بنجه ئي

تعريب: موسى بيدج

والآن في صعود

ونزول دائم

لکنها ليست سلماً

أو مصعداً

أنها عيوني

التي تراقبک

من شعر رأسک

الى أخمص قدميک

أحياناً من فوق

وأحياناً من تحت

وما الفرق؟

فجمالک أکثر جمالاً

جمالک

جميل جميل جميل جميل جميل.

من الحب... حتى

أنطوي على نفسي

مثل إبتسامة

أدور حولي دوماً

ليتني أرکن سريعاً

في زاوية على اليمين أم الشمال

مکتظاً بالدعکات المحببة

ولکنني لا أزال ...

کم رائحتک زکية
يا فم الحب
کم رائحتک زکية
فقد تمادي عمري بنکهتک
وليس لي الخلاص
کم رائحکتک زکية
يا فم الحب
کم رائحتک زکية.

طويت الإبتسامات کلها

طوت الإبتسامات کلها
وبکاءاتي محفوظة
طي الکتب
على الرفوف
بأمل وحيد
لعلک تعثرين
على أثر لدموعي المالحة
في کثافة الأسطر
فقد لاحظت أحياناً

بأنها تظهر على شاکلة
أول حرف من إسمک
وآنذاک
ستدرکين بجد
کم کنت أحبک بجنون!

لم يکن خيالک شمساً
لم يکن خيالک شمساً
کي تحصر الظلال
دونکِ
على هدوء النهار

حين القي نظرة
تضحکين
مازلت أتذکر لون عينيک
رفيف أجنحة فراشة
تقربني إليک
کنت تقولين إحتفظ بالشمع
في ذاکرتک
وإنس الوردة
وأنا بدأت أفقه

أن البيت کان ينقصه أنتِ!

دلالات
علی_رضا_بنجه_ئی

منبع: لینک را لمس کنید👇:

ترجمه شعرهای علی رضا پنجه‌یی در مجله‌ی ادبی عربی شیراز

گویه از واقعیت تا حقیقت، علی‌رضا پنجه‌یی

گویه:تلاش برای ثبت درست واقعیت کمک به  حقیقتی‌ست که چون چشمه‌ی جان هر لحظه تو را نیز در بر خواهد گرفت.
۵ دی ۱۴۰۰

#علی‌_رضا_پنجه‌_ای