مسعود احمدی؛ ادیبی شاعر و شاعری ادیب، علیرضا پنجهیی
مسعود احمدی؛ ادیبی شاعر و شاعری ادیب
مسعود احمدی عزیز روزگار با همهی ما در اغلب ایام عمر بهویژه در این سالهای آخر، خوب تا نکرد؛ حادثهی ناگوار تصادف ، کما و سپس برون شد تو از آن و بعد ناگزیری اوامهی درمان در خانهی سالمندان و کرونا! جفای روزگار تلخ بود و تلخ به تو که ، پسا بههوش آمدن از کما و انتقالت به منزل، زنگ که زدم سراغ مزدک را گرفتی و در اولین تماس در خانهی سالمندان هم باز از او پرسیدی، به او گفتم و با تو تماس گرفت، با بغض در مورد تو حرف میزد، ما تورا دوست داشتیم رفیق! اول در نوروز ۱۳۹۹ به تلخی از روزگارت سخن کوتاه گفتی و دیگر تلخ تلخ شده بود کامت، که ما را با خبر مرگت در روزهای سیاه کرونا به شوک بردی ، واسط ما اما در دوران تصادف و بیمارستان و بستری در خانه و انجام مراحل بازتوانی مهندس کشاورز مدیر سایت《 آندیگری》 ات بود، من او را انسانی دلسوز یافتم. رفیق شعر دیدار ما جز به دریغ نخواهد انجامید، ما علیرغم ارتباط ادبی، با همهی همدلیهامان مصداق این بیت شده بودیم که واحسرتا: بیگانهگی نگر که من و یار چون دو چشم_همسایهایم و خانهی هم را نهدیدهایم!
یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲
#علی_رضا_پنجه_یی