سبقت و نخبه‌گی چامک‌اندیشان را  جز  در خلق آفرینه‌هایی که به مکاشفه‌های  جهان‌های نامکشوف  نخواهد انجامید، متصور نیستیم.

چامک‌اندیشان ِ چامک‌ساز، سازِ چامک با تکیه بر  جان خجسته‌ی شما می‌رود که جانی جانانه بگیرد، و سوی سازیدنش آهنگی بگیرد که با تسری  فرمت‌ها و ریخت‌های گونه‌گون چامک‌مدار، سبب رُنسانس و نوزایی ماهوی در حیطه‌ی چامه‌ی نوین پارسی شود، هم از این رو در شب چله‌ی ۱۴۰۰ خورشیدی،بار دیگر  میثاق می‌بندیم که با الهام از روح بلند لسان‌الغیب   بر وجه زبانیت و آرایه‌های  خودبسنده پای بفشاریم تا بر  مکاشفه‌های گوهرمند و صیقلیِ چامک ، در اکنون جهانِ آفرینش جامه‌ای نو بپوشانیم، نو از نو، این است کاتالیزور و اتوماسیون  در رمزواره‌گی  سعادت و بالاینده‌گی و پویش چامک‌نواران. اکنون با فراهم آمدی بسترهای روزآمد در فضاهای مجازی و اصول فلسفه‌ی زیبایی‌شناختی فرهنگ، هنر و ادبیات، برای بَر شده‌گی  مهیای دگرگونه‌گی در عرصه‌ی هندسه‌ی  آفرینش چامکبر آن شده‌ایم، با عطف به ملاحظات اجتناب‌ناپذیر چامک، تحت عنوان چامک، همانا بسان  مسیح  جان‌فزای و روح‌القدس، عرصه‌ی چامه‌ی کوتاه جهان را نقش‌های دیگر زنیم، پاری...همه‌ی ابزارها آماده شده تا نام‌گذاری چامک برای هر آفرینه‌ی شعورمند نزد اقوام و زبان‌های ملل  در زبان پارسی  نامی خجسته و فراگیر گیرد، بی که از کنار  آفرینه‌های نخبه و تاپ حتا بداندیشان نسبت به‌خود ، معیار را نه میزان هم‌راهی وهم‌رایی تایید  آفرینه‌هامان، بدانیم، بل‌که به لحاظ کمی بر کیفیت نوزایی و ایجاد لذت بر اساس 《رفتار دیگر》در حیطه‌ی رتوریک و پارادایم‌های  منتهی به لذایذ نوین، کمر همت _محکم_ بربندیم؛  ما  در پی افزودن بر خویشاوند و رفیق هم‌خون و تحت ژنوم هم نیستیم، تکیه‌ی ما بر ژنوم مورد نیاز ما  در رشته‌های خویشاوندی‌ست منتها این نسبت خویشاوندی هرگزا برآمده از این باور غلط نیست که هر که با ما نیست بَر ماست!، چه؟ که این با ما بوده‌گی و محرم‌بوده‌گی، در حلقه‌ی چامک، حکایت از قدر و جای‌گاه رفیع هر آن کس است که  عیار رفاقتش چالش در جهت زیست دانش‌مدار  است که جز به لذت و زیبایی نظر نمی‌بندد، و مدام در پی نقد و چالش است حتا با واضع و شارح(نظریه‌پرداز )چامک، بنابراین عهد ما با شعور و فکر بکر و نوزاست، فکری که در جا نمی‌زند و جز به ابهت ادبیات مباهات نمی‌ورزد، ارج ما در مدار پرگار معطوف به هم آن نقطه‌ای‌ست  که چامک است و چامک همانا چامه‌ی نخبه‌،چامه‌ای که خود را خادم  گوهر وجودی می‌داند که هشیوار است و از ساختار گوهرفشان و چشمه‌ی نوزایی برخوردار است،  سامانه‌ای که حکایت از حلقه‌ای چالش‌مدار دارد و بس! پاری...  بین ما تنها و تنها همانا برآیندی جز افزونه‌های فراوانی‌بخش در حیطه‌ی لذت متن و مجازن متصور نخواهیم بود. بنابراین ژنوم مورد مباهات ما تنها در گرو مکاشفه در حیات  نو نخواهد بود. رشک و حسد نزد چامک‌اندیشان جایگاهی ندارد و سبب بلندمرتبه‌گی ما جز پیرامون آفرینه‌ در 《وضعیت دیگر》 نخواهد بود. اکنون می‌توانید این متن را با سرخط: سبقت و نخبه‌گی چامک‌اندیشان را  جز  در خلق آفرینه‌هایی که به مکاشفه‌های  جهان‌های نامکشوف  نخواهد انجامید، متصور نخواهیم بود،  در  کارگاه‌ها و گروه‌های پر تعداد چامک بپراکنید.