روایت در چامک، پرسش دکتر نادر مسلمی و پاسخ علی‌رضا پنجه‌ای

دکتر نادر مسلمی،آیا چامک یک شعر روایی است، یعنی روایتی است که راوی نقل می کند؟

وضعیت اتمیک ماهیتن رخصت روایت  کلان  نمی‌دهد، اما تحلیل و هرمنوتیک متن و  بینامتنیتش گاه اگر چه در چند کلمه خود روایتی کلان از متن در پی خواهد داشت.‌ با این همه ذات چامک با روایت منافات ندارد، منتها تحلیل مشخص از شرایط مشخص باید داشت. از کودکی در باره‌ی نقاشی‌اش پرسیدم پس آدم‌های این خونه‌ی  کجا هستند، چرا نکشیدی، گفت دودکش‌ها را نگاه کن دارند دود می‌کنند، پس آدما تو اتاق‌ها هستند. ذهن یک کودک را ببینید چه‌گونه  از خرده روایت کلان روایت رصد می‌کند، بازگویی هنری و خلاقانه و نمادین بینامتنیت آن نقاشی هم‌چو روایت در چامک خاص است. 
#،علی‌_رضا_پنجه_ای
۸ پروردین ۱۴۰۱

چامک منثور و چامک منظوم چه فرقی با هم دارند؟ علی‌رضا پنجه‌ای

منظوم یا منثور بودن اصل نیست، بلکه از فروع شاخصه‌مندی و تعریف چامک است.  اما کوتاه بودن از اصول چامک است. بنابراین به قصد تقرب به شعر هر نیتی چه منظوم و چه منثور چامک تواند شدن و البته که زیر مجموعه‌ی چامک است، یاد آرای رهبرفقید انقلاب شوروی در کتاب سوسیالیزم و مذهب افتادم.  پس از انقلاب رفقای هم‌حزبی‌اش از  او  پرسیدند : آیا کارگران مذهبی هم می‌توانند عضو سندیکای ما شوند(نقل به مضمون)، او گفت چرا که نه،  در واقع مشکل استفتاء رفقای ایشان به‌واسطه‌ی اصل ماتریالیسم دیالکتیک بود، او  در پاسخ گفت این دیگر مشکل ما نیست. در واقع پرسش از لنین رهبر انقلاب اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی  بر این اساس بوده که چون اصالت ماده با تفکر دینی و مذهبی اساسن متفاوت و در دو سویه‌ی مخالف همند این پارادکس را چگونه می‌توان حل کرد که او به‌درستی ضمن محدود نکردن کارگران مذهب‌مدار به گرویدن حزب، شرط را التزام عملی به ماتریالیسم دیالکتیک تعیین نمی‌کند بلکه او اعمال دیکتاتوری نمی‌کند بر خلاف رهبر بعدی شوروی ( استالین ) که چنین معمول نداشت ، او  در آن مقطع حل این پارادکس و تضاد را بر عهده‌ی خود کارگران مذهبی می‌گذارد. حالا حکایت ماست. بسم الله اگر بتوانند  با پس زدن افیون وزن لاقیدانه اما قائم به‌ذاتِ شعر،  بینامتنیتی هم‌چون نمونه‌های منثور چامک به‌آفرینند، ما با نمونه‌های‌شان هیچ مشکلی نداریم، اما یادمان باشد چامک در تراش الماسگون چامک باقی خواهد ماند. و شرط بلاغت حریت شعر است شعر از هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است. هرچه آزادتر باشد دسترسی‌اش به کنج‌های نهان و لایه‌های جادویی کیفی‌تر خواهد بود.  همه‌ی نژاد انسان از شاخصه‌های کم و بیش انسانی برخوردارند اما ابر انسان ضمن برخورداری از خصوصیات عام، در واقع  انسان نخبه‌ و دارای نبوغ است هم‌چون چامک. بنابراین نچسب‌ترین کوتاه‌ها در هر سبکی توانند زیر مجموعه‌ی چامک قرار گیرند اما مصداق چامک الماسگونگی‌ و ابر چامک است. در واقع چامکی چامک خواهد ماند که ابرچامک بماند. بنابراین میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا اسمان است.

بعدالتحریر:
با توجه به صدراندیشی زیبایی‌شناسی در هنر و ادبیات،  چامک نیز به اوج نظر دارد. اگر چه ذاتن اقتدارگرا نیست که پایین‌ دستی‌ها را نفی بلد کند.
#چامک_کارگاه

آیا چامک فقط یک نام‌گذاری‌ست؟

آیا چامک فقط یک نام‌گذاری‌ست؟
حسن نام‌گذاری یک وجه کار ماست که نسبت به نام هنر اول خود حساس باشیم. چرا باید چامه جای واژه‌ی شعر که عربی‌ست متداول نشود.  اما پس از نام‌گذاری  نظریه‌پردازی درست مهم است و تبیین فرمولاسیون مبانی نظری مورد نظر و سعی در ایجاد پارادایم(الگوواره). و استمرار و گسترش وضعیت جدید خواهد توانست بسامد و فراوانی مبانی نظری ما را تثبیت کند. پس تمام تلاش من در کنار  طرح پیشنهاد نام و ایجاد فضاها و وضعیت نو در چامه و چامک برای شعر و شعرهای کوتاه، افزودن فرمت‌ها و اشکال جدید به شعر بوده و این تلاش‌ها بعضن می‌تواند در سایر زبان‌های غیر پارسی هم مورد استفاده قرار گیرد. ما پس از تثبیت وضعیت چامه و چامک _که شعر زمانه است چرا که  انسان  و قشنگ‌شناسی معاصر با توجه به نوع غالب زیست جامعه‌ی انسانی وقت خوانش آفرینه‌های مطول را کم‌تر دارد _  ما با یک زنجیره از نظریه‌های شعری که دارای مابه‌ازاست و از منطق مناسبات دانش اقتصادی در  تعادل بین بازاریابی و عرضه و تقاضا برخوردار است  با ذکر نمونه یعنی از تئوری به سویه‌ی پارادایم و الگوواره  معطوف شده‌ایم، تا شاهد خلاقیت‌های نو پسا پارادایم باشیم. در واقع زنجیره‌ی حرف و عمل ما با هم انطباق یافته‌اند. مانند پیشنهاد انواع فرمت‌ها برای چامه و چامک که با هشتگ در فضاهای مجازی هم معرفی شده‌اند. پس ما فقط یک نام‌گذاری نداشته‌ایم بل زنجیره‌ای از مفاهیم نو را برای  درک وضعیت نوبنیاد شعری که قصد گسترش و غنایش را داریم پیشنهاد داده‌ایم. چامک شعر دوران است. توان پارادایم شدن دارد. اما محدود به آن نیست و به پسا پارادایم می‌اندیشد.  چرا که الگوواره‌گی را دوره‌ای گذار می‌داند.
پاری...روس‌ها بیشترین خلق ادبی‌شان بین داستان کوتاه (نول) و رمان بوده. می‌پرسید چرا ؟ بگذارید برای نخستین بار این نظر را با شما در میان نهم،  نظری که دیروز موقع اعلام نوبل ادبی به ذهنم رسید. در کشوری که اغلب یک ماه در سال تابستان دارد و کشور  زمستانی‌ست مسلم است که رمان‌ راهی‌ست برای برون‌رفت از واماندگی و کاهلی و افسردگی  آدم‌ها،  خاصه زمانی که هنوزا  ارتباطات و رسانه‌ها به این گستردگی همه‌گیر و اپیدمی نشده بود. بالاخره ماه‌ها پشت کوه برف در خانه ماندن نیاز به رمان و رفتن به بیرون برای هواخوری نیاز به  الکل را برای افزایش دمای بدن‌ مردمانی در چنین موقعیت جغرافیایی و مکانی  بیش از بیش فراهم می‌آورد. چامک را برای گسترش شعر توسط  رواج پیامک‌ و سپس مناسب گوشی‌های هوشمند یافتیم. چامک  برای اشاعه و ایجاد فراوانی شعر و قشنگ‌شناسی ادب پارسی با گرایش به روزآمدی و بهره از ظرف‌های روز  که توان ارایه‌ی هرچه کیفی‌تر مظروف را داشته باشد وضعیت کارآمدی را پیش روی خالق اثر و مخاطب قرار می‌دهد.
#چامک_کارگاه