http://farabanafsh.persiangig.com/image/yushij.jpg

علی رضا پنجه ای:دنیای‌ غرب‌ خیلی‌ وقت‌ بود که‌ دگرگون‌ شده‌ بود، ضرورت‌ این‌ دگرگونی‌ مثل‌ همیشه‌ پس‌ از چند دهه‌ توسط‌ منورالفکرها به‌ بخش‌ ادبیات‌ شعری‌ ما منتقل‌ شد. معیارهای‌ مستعمل‌ زیباشناسی‌ با تغییر شکل‌ بافت‌ و مناسبات‌ جامعه‌ دیگر آن‌ التذاذ گذشته‌ را بر نمی‌تافت، حرف‌ زدن‌ از دنیای‌ نو، قالب‌ و فکر و ابزار نو می‌خواست، دیگر شعر نمی‌توانست‌ خلاصه‌ درمیخانه‌ و ساقی‌ وطاق‌ ابروی‌ یار شود، شعر با روابط‌ جدیدی‌ آشناشده‌ بود، نیما از طریق‌ کتاب‌ و دوستان‌ و آشنایان‌ خودو مدرسه‌اش‌ «سن‌ لوئی» با این‌ تغییرو دگرگونی‌ در لذت‌ ادبی‌ آشنایی‌ یافته‌ بود. او آمد تا رفته‌ رفته‌ ذائقه‌ی‌ ما را به‌ لذت‌ بردن‌ از عناصر دنیای‌ نوین‌ آشنا سازد، تغییر در ماهیت‌ زیبایی‌ نبود بلکه‌ تغییرات‌ ذائقه‌ از زوایای‌ جدیدی‌ که‌ برای‌ لذت‌ بردن‌ به‌ دست‌ آورده‌ بود می‌باید به‌ تعریف‌ زیبایی‌شناسی‌ منجر می‌شد و گرنه‌ دنیا دائم‌ در حال‌ عوض‌ شدن‌ بود. نیما برگزیده‌ شده‌ بود تا نوید بخش‌ و مبشر این‌ تازگی‌ باشد و طبیعتا ماند هر برگزیده‌ای‌ خصوصیات‌ ممتاز و ممیزه‌ی‌ خود را داشت‌ یعنی‌ هم‌ ادبیات‌ قدمایی‌ را خوب‌ می‌شناخت، هم‌ ادبیات‌ معاصر فرانسه، هم‌ انقلابی‌گری‌ ادبی‌ بود و هم‌ واضع‌ و منتقد و با درصد هوش‌ بسیار زیاد، که‌ در هر یک‌ از این‌ آرایه‌ها منحصر به‌ فرد. ما امروز داریم‌ سالروز تولد کسی‌ را بزرگ‌ می‌شمریم‌ که‌ توانست‌ ذائقه‌ی‌ ما را مدرن‌ کند کار کارستانی‌ که‌ فقط‌ از همچو مرد مردستانی‌ بر می‌آمد و لاغیر. آن‌ هم‌ در سرزمین‌ حافظ، با آن‌ شکوه‌مندی‌اش‌ در بهره‌وری‌ از زبان‌ شعر پارسی. برای‌ خالی‌ نبودن‌ عریضه‌ ذکر یک‌ نکته‌ از شعر نیمایی‌ را خالی‌ از فایده، خاصه‌ برای‌ جوانان‌ نمی‌بینم.
‌ذکر یک‌ نکته‌ از شعر نیمایی‌ / ‌به‌ مناسبت‌ سالگرد تولد شاعر
نیما شاکی‌ بود که‌ جوانان‌ شعر مرا درنیافته‌اند و تازه‌ در حوزه‌ی‌ وزن‌ شعرهای‌ خود را آزمایشی‌ می‌خواند و از شعرهایی‌ که‌ بهتر از بقیه‌ی‌ وزن‌ بردار شده‌اند اشاره‌ به‌ «قوقولی‌ قوقو - خروس‌ می‌خواند»، «آی‌ آدمها»، «وای‌ بر من» و «مرغ‌ آمین» و «مهتاب» می‌کند او بسیاری‌ از اشعار خود را به‌ لحاظ‌ اینکه‌ طبق‌ میل‌ او وزن‌ نگرفته‌ مقبول‌ نظر نمی‌یابد، و می‌افزاید من‌ این‌ بنا را به‌ تدریج‌ کامل‌ کرده‌ام، و ادامه‌ می‌دهد از آن‌ اشعار از نظر وزن‌ عیب‌ می‌گیرم، سپس‌ بر جوان‌ها خرده‌ می‌گیرد که‌ آنها در این‌ سالها شعرهایی‌ که‌ به‌ سبک‌ من‌ ساخته‌اند از حیث‌ وزن، هرج‌ و مرج‌ عروضی‌ ایجاد کرده‌ است‌ و به‌ عدم‌ استقلال‌ مصراع‌ها در آن‌ها ایراد می‌گیرد. او معترض‌ می‌شود که‌ هیچ‌ قاعده‌ای‌ ضمانت‌ استقلال‌ آن‌ شعرها را نمی‌کند واکثرشان‌ را به‌ اصطلاح‌ عامیانه‌ «بحر طویل‌ ساز» معرفی‌ می‌کند؛ و تنها جوانانی‌ را رعایت‌ کننده‌ی‌ «پایان‌ بندی» مصراع‌ها می‌داند که‌ با وی‌ تماس‌ نزدیک‌ داشته‌اند و چون‌ بحث‌ قافیه‌ در شعر نیمایی‌ جایگاه‌ تازه‌ای‌ می‌طلبید اشاره‌ دارد که‌ تنها آن‌ها که‌ با وی‌ تماس‌ نزدیک‌ داشته‌اند به‌ درک‌ لزوم‌ جایگاه‌ قافیه‌ در مصراع‌ پی‌ برده‌اند.

منبع: نیما یوشیج‌ - زندگانی‌ و آثار او - / دکتر ابوالقاسم‌ جنتی‌ عطایی‌ / چاپ‌ دوم‌ تهران‌ اسفند ۱۳۴۶ / انتشارات‌ بنگاه‌ مطبوعاتی‌ صفی‌ علیشاه‌