حرف اول

 

شعر دیجیتالی

 

دیروز،امروز و فردا

 

دنیای ما عوض شده، این­که می­گویند کتاب­ها خواننده  ندارد فکر می­کنم ریشه­اش را باید در عوامل دیگر باز جست، اولین مشکل به واسطه­ی مناسبات غلط توزیع کتاب و نشریات است؛ متاسفانه یک جریان مافیایی در توزیع وجود دارد که مانع تعرفه و قبول کتاب­های  غیر، در عرضه­ی آن  است؛ غالبا در چرخانه­ی کاری آن­ها تنها کتاب­های خانواده­ تعرفه می­شود و لا غیر. مشکل دیگر توسع و بسط قالب­های بیان محتوا در دوره­ی معاصر است؛ در واقع با آمدن رایانه ، اینترنت و...پوشش اوقات فراغت قالب­های نوینی را تجربه می­کند که جای ریختن و بهره­وری از آن دیگر محدود به کاغذ و قلم نیست؛ دنیا روز به روز در حال تحول فزاینده است حتی گوشی­های موبایل دارای ظرفیت­های دیجیتالی است که مانند چت کردن می­توانی به­جای کلمه از شکل و تصویر آن بهره برد. پر واضح است که در این میان باید شرکت­های نرم­افزاری به یک سری استاندارد تن بدهند طوری که برنامه­هاشان در شناخت هم قصور نکنند و وجوه ممیزه­ی خود را در سایر وجوه دنبال کنند؛برای نمونه اکنون دو شرکت سامسونگ و نوکیا در بخش مبادله­ی تصویر و صدا هم­دیگر را  به خوبی پوشش نمی­دهند؛ شعری با عنوان شعر دیجیتالی در ویژه نامه­ی  روزنامه­ی گیلان امروز  زمستان 84 چاپ کرده ام که در باره ی آن به تفصیل سخن گفته آمده؛ شعری که می­تواند توسط چت و ایمیل برای مخاطب ارسال کرد یا توسط موبایل آن را برای فرد مورد نظر فرستاد.

 خوشبختانه فن­آوری در حال دگرگونی رو به رشدی است  و در آینده­ی نزدیک شاهد رشد بیشتر علایم دیجیتالی در برنامه های رایانه­ای  و موبایل حواهیم بود.

اگر توسعه و بسط این مهم را در چشم به هم زدنی در دسترس بدانیم خوش خیالی­ی بیش نیست اما شعر دیجیتالی مانند نخستین شعر رودکی و یا هر که شعر به نام او در جهان ثبت شده و قالب آن برای انتشار کاغذ و قلم بوده هم سعی دارد در غالب ترین قالب بیان اندیشه­­­ی اکنون یعنی بهره­وری از فن آوری رایانه و ابزار دیجیتالی و توسعه­ی علایم به جای کلمات ضمن بهره از امکانات بصری و سمعی بلاواسطه­ی قراردادی به نام کلمه و دستور زبان مستقیما با مخاطب رابطه بگیرد، در هر حال شعر دیجیتالی از آن آیندگان شعر جهان است. هر چند در حال حاضر می توان آن را به یک ادعا بیشتر  نسبت داد ؛ با شما بیشتر  در این باره خواهم گفت. پس تا درودی دیگر بدرود.