نوید ظهور یک آفرینش گر جدی شعر : مریم اسحاقی

موقر با پشت کار و مستعد است . در باره ی دکتر سیده مریم اسحاقی سخن می گویم. نخستین اثرش"نبض کوچه را بگیر" پر از استعداد است و نشان دهنده ی حضور یک شاعر جدی.پس شما را به خواندن این مجموعه دعوت می کنم. ناشر کتاب نوح نبی است. و ۷۶ صفحه اش نوید دهنده ی ظهور شاعری که می خواهد خودش باشد. و از خودش بنویسد . خوشحالم که نخستین شعرهایش در کارگاه شعر ۵ شنبه ها همیشه به چالش کشیده شد. بنابراین دوستان آن روزگار بدانند که در شعر من با کسی تعارف نه دارم! اسحاقی را جدی بگیرید و از نقد منصفانه ی آفرینه هایش نه پرهیزید.
شعری از کتاب نبض کوچه را بگیر:
بیهوده سعی می کنم
بیهوده سعی می کنم از تو نگویم
هنوز از میان کلماتم سرمی روی
در مغز آوازهایم تکثیر شده ای
دیگر دست همه ی فصل ها را خوانده ام
سرم را گرم می کنند
تا تو در غبار گم شوی.
دستم اما حساب نمی برد از من
بر بخار پنجره / نام تو را هی رج می زند.
ابتدای این شعر از کنار خواب هایم می گذرد
و پیشانی کتابم را خیس می کند
عطر لبخندت در ذهن شعرم نشسته
هی حواس کلماتم را پرت می کند.
کاش به این شعر قدم بگذاری
پیش از آن که پیراهنش را عوض کنم.