پاسخ علی رضا پنجه ای به پرسش روزنامه آرمان - چه کتابی برای خواندن پیشنهاد می کنید
ظهور آفرینشگران نو در عرصه ادبیات
علیرضا پنجهای - اخیراً دو كتاب خواندهام؛ هر دو هم اولین كارهای یك شاعر و یك نویسنده. اولی مجموعه شعر «نبض كوچه را بگیر» از خانم دكتر مریم اسحاقی بود كه پیشنهاد میدهم دوستان و علاقهمندان به ادبیات آن را از انتشارات نوح نبی فراهم كنند و بخوانند. این خانم دكترِ متخصص كودكان كه بسیار جدّی دارد ادبیات را تجربه میكند، در كنار قصّه به شعر هم پرداخته و جالب است كه علیرغم زباندانی و اینكه در وبلاگ خود كتابهای خواندهشدهاش – شعر، رمان و داستان- را معرفی میكند،در كار شعر وامدار زبانِ كسی نیست. پست و بلند نخستین كارش از آن خودش است و این قائمبهذات بودن نشان از آن دارد كه بالاخره جدّیت خانم دكتر كار دستش میدهد و غرقهاش میسازد در دنیای شعر و قصّه كه هرچند دنیای قشنگی است ولی ترسم از آن است كه او از آن سوی اسب بیفتد. یعنی ادبیات با او كاری كند كه با همه ما كرده! و اما در شعرهای مریم اسحاقی میتوانی ردّ پای نوستالوژیك رشت را در دو سه دهه پیش ببینی. نوع نگاه او در نخستین اثرش نشاندهنده آمدن یك سربازِ جدّیِ ادبیات است. مقدمش را گرامی میداریم.
كتاب دوم از آن فرامرز نجدی است، برادر (دو سال كوچكتر) زندهیاد بیژن نجدی. گویا سال گذشته مجموعه شعر منتشر كرده بود توسط انتشارات حرفنو كه ندیده بودم، اما كتاب داستانش را خودش آورد در محل كارم. عجیب شبیه بیژن بود؛ ظاهرش را میگویم. در باطن هم شباهتهای عجیبی با او داشت. هر دو دبیر ریاضی، هر دو شیفته ادبیات؛ اما قریب 5 دهه زندگی فرامرز نجدی در شهر انار(ساوه) و تأثیر محیط از او شخصیتی مجزّا ساخته. روایتهای داستانیاش از قول اول شخص است و زبان نوشتاریاش ساده و صریح و دور از زبان شاعرانه. میبینید این دو برادر چقدر شبیه و در عین حال با دو دنیای متفاوت از هم زندگی را به قصد آفرینش شعر و داستان مصادره كردهاند! نجدی در قطعه چهارمِ این كتاب درواقع به جهان شتابنده و نو نمیتازد، بلكه آرزو میكند كه ای كاش كمی ماضیتر یا كمی آتیتر به دنیا میآمد. او هرچند به قهرِ خود با كامپیوتر اشاره میكند اما او را نفی نمیكند. او این پدیده را بهانهای میسازد تا به یاد بیاوریم كه در دنیای قبل از خودپردازها، هرچند در صف طویل فیشهای آب و برق و... میماندیم اما با آشناها اختلاط میكردیم. او در واقع با دستاوردهای طبیعی اما منفیِ عناصر دنیای نو مخالف است؛ اینكه آدمها را از هم دور میكند. این دو كتاب را به خاطر نه صرفاً ارزش ادبیشان، كه بهواسطه قائمبهذات بودنشان پیشنهاد دادهام.