به پاس داشت پنجاه سالگی علی رضا پنجه ای - شاعر

پیام آور عشق و زندگی

هوشنگ عباسی

 روزنامه گلچین امروز ۲۷ امرداد ۱۳۹۰-ویژه ی ۵۰ساله گی علی رضا پنجه ای

نگاه نو به زندگی و درک دردمندی انسان، محصول پویایی و خلاقیت و ریاضت هنرمند است. علی رضا پنجه ای ذاتا شاعر است،او نه تنها با واژگان بازی می کند،بلکه با شعر می زید. زبان شعری سهل و ممتنع دارد،در عین حال که ساده می سراید،پیچیدگی خیال و چند معنایی را در شر او می توان جست و جو نمود و تاویل های دلخواه از آن به دست آورد:

سپید/یعنی من می نویسم/تو می خوانی/ من با زبان بی زبانی/با نشانه/تو بی نشانه/رمز می گشایی/نمادهایی از هیچاهیچ/فریادهای کور...(پیامبر کوچک ص 72)

پنجه ای شاعر نوگرایی است که از سنت های زبانی و شعری بهره می گیرد،آرمان گرایی ست که کشف و شهود و شاعرانگی لحظات ناب او را رها نمی کند،وسوسه ها درونی و زبانی او پایان و نهایتی ندارد،عنصر ادبیت،صورخیال و ظرایف شعری از ویژگی های آثار اوست:

آه من/ میان آیینه گم(پیامبر کوچک/ص11)

مرا عشق تاریک/ تا هر کجای سفر برد(پیامبر کوچک/ص68)

تراژدی زندگی در آٍار او تصویر روشنی دارد،دغدغه های فردی به زنهار باش عام تبدیل می شود:

دنیا به لحظه ی انهدام نزدیک است/بی آن که فرصت لبخندی/به شور بختی جهان داشته باشی!(عشق اول /ص 48)

نوستالژی و تنهایی انسان نیز او را می کاود و وجودش را در هم می ریزد:

آدم ها در عین حال با هم بودن/یگانه اند/با هم، ولی تنها(عشق اول/ص 9)

ناکامی ها و نامرادی ها و آرزوهای ارضا نشده ای که چون سنگی بر دل مانده:

از این همه آرزوهای سنگ شده/آه های منجمد/می ترسم(شب هیچ وقت نمی خوابد/ ص )

پنجه ای مدام در حال تجربه شعری است،گاه تغزلی و عاطفی،گاه اندیشه ای و اجتماعی ، گاه تصاویر عینی و زندگی واقعی،گاه گریز از عین و سیر در دنیای مجازی،گاه بازی با الفاظ،گاه زبان جذاب و زیبای شعری و گاه بیان ساده و عریان در شعرش سیالند.

من /همانم/ابری سیاه،توفانی سهمگین،گردابی که حتی حافظ /از ورطه اش می هولد(پیامبر کوچک ص 76)

تمثیل و سمبل و نماد گرایی در شعر پنجه ای جلوه ای از حلاوت کلام را به نماش می گذارد:

شب تا گلوی صبح/فریاد ستاره هاست(آن سوی مرز باد/ص30)

به ویژه زمانی که از نمادهای عشق و عاشقی استفاده می کند.

در کجای جهان عطر می پراکنی/گاهی که خواب هایم/ به رویایی شیرین پی فرهاد می شود/و داد از این همه بیداد/و داد از این همه روزگار فرهاد کش(عشق اول ص 50)

یا:

این سیب را از کدام درخت چیده ای/که قد من به آن نمی رسد/ چه قدر شبیه زنگ آخر مدرسه ی حواست(عشق اول/ص 74)

گر چه شعر در "شعرتوگراف و دیجیتالی" ابداع او و در ادبیات فارسی ست،اما نوگرایی در آرياثار او از مولفه هایی است که باید در مجموعه ی کارهایش جست،طنز شیرین،بازیگوشی بی ریای کودکانه،تنوع و نسبی گرایی به حلاوت آثارش می افزاید:

من بازنده ام/بیچاره شاه ِ من/ که گیر عجب آدم ناشی یی افتاده است(پیامبر کوچک ص 30)

یا :

امسال هنوز خاطره ها/خبر را اهلی ترین سایه ی ابهام می دانند(پیامبر کوچک ص87 )

فضای گیلان،طبیعت پر نشاط ، کوچه های تنگ و هوای نمناک و نمور،زندگی تاریخی رشت در اشعار او بازتاب شیرین و لد پذیری دارد:

پر از اعتمادم/و دریا / صدای پر از التهاب مرا می شناسد(عشق اول ص 102)

یا:

چرا بنشینم/هوای خیابان مه آلود است/چرا بنشینم/با آفتاب بیگانه مانده ام/می خواهم مه خیابان در من گم شود(عشق اول ص 30)

تصویر زیبا از دلباختگی دختر والی رشت:

موذن بی تاب/گلدسته های خشتی و ساروج/مسجد لاکانی،حاشیه ی سبزه میدان/نم نم باران،شهر شهر باران/ طرح چابک یک لبخند(عشق اول ص 68)

نجه ای پس از "سوگ پاییزی"، "هم نفس سروهای جوان"شد."آن سوی مرز باد" دریچه ای شد تا به سوی "برشی از ستاره ی هذیانی بود"برود. "گزینه شعر گیلان " در "عشق اول" امتداد یافت و با "شب هیچ وقت نمی خوابد" به دنیای بیداری و پختگی گام نهاد.

اگر به مجموعه ی اشعار و نوشته هایش ، کارنامه ی روزنامه نگاری را بیفزاییم،تاثیرگذاری او را در ادبیات از یاد نخواهیم برد. تلاش های پیگیرانه ی او برای پرورش شاعران جوان در دو دهه ی شصت و هفتاد و نقش مسمتر و فزاینده اش تاثیر همه جانبه ی او را بیان می دارد. ویژه ی هنر و ادبیات کادح،گیلان زمین،ویژه نامه ی هنر و اندیشه ی گیله وا و سردبیری 20 شماره ی روزنامه ی معین کارنامه ی قابل توجه ای از او ارایه می دهد.

گر چه زندگی چهره ای خوش به او نشان نداد و سختی های روزمره او را رها نکرد، اما شاعر در آثارش نوید شادی و گرما بخشید و از پا ننشست. پنجه ای پنج دهه از زندگی سرشار از جوشش و پویش را پشت سر گذاشته است. دهه ی سوم و چهارم زندگی شاعر در تلاطم و طوفان دهه ی پنجم زندگی اش در گوشه گیری و سکوت سپری شده است. به امید این که پنج دهه دیگر پر شور و عاشق بزید و بپوید و بسراید.