در باره ی شعر دیجیتالی و سارقان عناوین
راستش اگر به مصاحبه ی بنده با مجله ی گیلکی گیله وا شماره ۹۰ نگاه شود جریان تکوینی شعر نگاره یی ، شعر توگراف ،شعر دیجیتالی، شعر وسط چین، شعر چهارخانه به عنوان چهار پیشنهاد من که طی چاپ شعر، مقاله و مصاحبه آمده و نشانی و سال آن ها در همان مجله ی گیله وا(شماره ۹۰) ذکر شده است ، این چند خط را هم به اصرار چند تن از شاعران که اهل حاشیه نیستند و از سال ها قبل در جریان شفاهی و کتبی این چهار گونه شعر قرار دارند نوشته ام. گویا اخیرا افرادی این چهار نوع پیشنهادی که به طور مکتوب ومستند نشانی های ثبت آن ها در شماره ی ۹۰ گیله وا آمده و در همین وبلاگ هم موجود است را به عنوان ابتکار و ابداع خود معرفی کرده اند و حتی به کامنت های تذکر مطلعین پاسخ نداده و آن ها را از وبلاگ خود پاک کرده اند. راستش در نبود نقد ادبی خوشا به حال جاعلان و سارقان . ما که از نمد ادبیات طرفی نبسته ایم شاید برای آقایان از این پشم کلاهی فراهم آید. وقتی منتقدین پول و چیزهای دیگر می گیرند که نقد کنند. اوضاع روند جریانات و ثبت ما وقع بهتر از این نمی شود. شنیده ام فوتبالیست های جوان برای شهرت با برخی از منتقین مطبوعات قرارداد ۶۰ به ۴۰ بسته اند حالا فوتبال یک چیزی. ادبیات که از این چیزها ندارد مفت شصت سارقان. خوشا به غیرت نداشته ی برخی از مدعیان دلسوز(!؟) تاریخ ادبیات که تا لنگی هوا نکنند و چیزی به شان نماسد کسی را مطرح نمی کنند و خودشان برای ناموری حریص تراز خالفان آثارند. اما این چند خط را نوشته ام برای آن ها که می خواهند در این باره پژوهش کنند شاید در نوشته هاشان مانند دکتر کاووس حسن لی در کتابی که توسط نشر ثالث منتشر کرده آن ها هم به کنه واقعیت برسند. یا به قولی از اقوال که مستند تر است. هرچند اگر به غیر آن هم برسند برای ما فضیلتی در پی نخواهد داشت ما به دنبال اصل ادبیاتیم حاشیه برای حاشیه دوستان بماناد.