منصور بنيمجيدي در فاصله كتاب اول خود نسبت به كتاب دوم، جهش مضاعفي داشته و راه خود را در ميان راه كورههاي شعر امروز يافته است. به همين واسطه با اختياركردن زبان روايي و گفتار در هيات يك راوي، شكل روايي را از قصه وام ميگيرد و در قالب شعري خرج ميكند. دست يازيدن به چنين قالبي، اين امكان را به شاعر ميدهد كه بتواند انواع دغدغههاي خود و پيرامونش را در شعر بريزد؛ عشق، مسائل فلسفي، سياسي، اجتماعي و زيباييهاي زبان ساختي. - /...< من، اهل بوف كورم/ و صادقانه به شما، دروغ ميگويم/ سگ ولگردم، مرگ موش خورد و مرد/ همه را يك به يك گاز ميگرفت/ مرا هم، پارس گاز پاريساش/ سخت در چنگ!؟- / سه قطره خونمهارَش كرده بود>.../
نگاهي به مجموعه شعر <اين ابر در گلو مانده*>؛ اثر منصور بنی مجیدی را در اعتماد ملی بخوانید
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۶ ساعت 0:49 توسط علی رضا پنجه یی
|