حدود یک ساعت قبل از تشکیل کارگاه حلقه­ی شاعران 5 شنبه­ها همیشه­ی خانه­ی فرهنگ گیلان تلفن همراه علی­رضا پنجه­ای مسوول گروه شعر فارسی خانه به صدا در آمد و اباذر غلامی یکی از دوستان سایه گفت، سایه امروز به حلقه­ی شما می­پیوندد، او خلاصه­ای از کارنامه­ی خانه را دیده و گفته این برنامه­ها در آلمان و تهران هم با این کیفیت و کمیت برگزار نمی­شود.

                 TinyPic image

 او گفت من برنامه­ی کاری شما را با خود به آلمان می­برم تا دخترم که در این کارهاست از آن استفاده کند.سایه تقریباً با همگی حاضرین عکس یادگاری گرفت و کتاب­های خود را برای­شان امضاء کرد و با صبر و حوصله به پرسش­های علی­رضا پنجه­ای برای چاپ در نشریه­ی گیله­وا – ویژه­ی فرهنگ هنر و ادبیات – درباره­ی شعر معاصر، سنت، مدرنیته و آوانگاردیسم پاسخ گفت.

سایه در بخشی از صحبت­های خود گفت از مزایای بد عمر دراز، دیدن مرگِ دوستان و خاطره هاست. او از فضای موجود در عرصه­ی ادبیات گله کرد. از این که هنرمندان همدیگر را نفی می­کنند.

 

         TinyPic image

  او در ادامه افزود: بین شعر من، کسرایی، شاملو و اخوان فرسنگ­ها فاصله بود اما شعر همه را کپی می­کردیم و در محافل مختلف برای دیگران می­خواندیم و شعر یکدیگر را مطرح می­کردیم و هرگز ادعای گذر از نیما ، شاملو و ... نداشتیم. اما الان این طور نیست. نه در شاعران نه در اهل موسیقی، متأسفانه همدیگر را نفی می­کنند

او پس از خوانش شعر توسط شاعران حلقه گفت: عناصر خوبی در شعرها هست اما به جز یکی – دو مورد در این جا، من در کلِ شعر ایران آن تفاوت و سبکی که باید باشد را نمی­بینم همه انگار دارند مثل هم می­نویسند و بر یک تم.

 

         TinyPic image

  سایه در پایان گفت: گیلان همیشه با اهمیت بوده و این برنامه­های شما  در کمتر جای دنیا و ایران به این خوبی تشکیل می­شود.