خدا بزرگ اگر نبود

کوچکی این همه آدم را تحمل نمی‌کرد!

 

مسیر کاروان شعر پنجه ای از چهارراه اندیشه می‌گذرد!
 

در این میان بدون شک شمال کشور  همانند پایتخت و جنوب کشور ظرف یک صد سال گذشته مهد بزرگان شعر معاصر بوده است و در پیشبرد شعر معاصر شاعرانی بسیاری از این خطه سرسبز قدم برداشته‌اند که از جمله آنان می‌توان به کاظم سادات اشکوری که  به­خاطر وصف طبیعت  برخی او را سهراب دوم می‌خوانند، نیز محمود طیاری و علی رضا پنجه‌ای[1] و البته فهرستی پر پیمان دیگر که می­توان بر این طومار افزود... شاعران بخش حاشیه‌نشین دریای کاسپین و دشت سرسبز شمال در شکل‌گیری جریان‌های شعر اقلیم و رونق بخشیدن به دیگر جریان‌های  شعری نقش بسزایی داشته‌اند و  اغلب در جریان شعر اجتماعی و عاشقانه قلم زده‌اند، در این   میان   یکی از چهره‌های شاخص آن‌ها علی رضا پنجه‌ای است که از دیرباز نه تنها نقش عمده‌ای در پیشبرد شعر سپید و منثور داشته است بلکه در خلق قالب‌های جدید بیانی و زبانی  و گونه های چندگانه­ی دیداری هم رفتارهای تازه­ای به جان شعر پیوند زده که  از قضا مؤثر نیز بوده است.

پنجه‌ای پدر و پنجه‌ای پسر در طی این سال‌ها در خطه­ی  سرسبز شمال بسیار کوشیده‌اند نه تنها به فرهنگ و هنر بلکه به شعر این منطقه جان تازه‌ای ببخشند و با اینکه با کاستی‌های فرهنگی بسیاری مواجه بوده‌اند، اما مستقل از هر زد و بندی  همواره راه توفیق پیموده اند ،  هر چند که پنجه‌ای پدر  رمانتیسم و حماسه را به شیوه­ی خاص خود رقم زده  و این گرایش بر مدار  اجتماع  چرخیده و همواره اجتماعی زیسته و زندگی کرده است در این راستا مهم بوده که  پنجه‌ای­های شعر همواره مهم‌ترین اصول اخلاقی و انسانی را مورد نقد و پژوهش در شعر قرار داده اند و به تناسب هر شعر و نوع آن  با سادگی بیان و زبان چالش آفرین بوده است.

 

گوش‌هایی به من دروغ گفته‌اند

چشم‌هایی به من دروغ گفته‌اند

قلبی اما

هرگز به من دروغ نگفته است.[2]

 

این شعر علی­رضا پنجه­ای  در ابتدا ساده به نظر می‌رسد اگرچه کلید شعر در نگاه سعدی وار و نو به  اخلاقیات جوامع انسانی­ست،    هم از این روست که شاعر در دنیای پیرامونش مسئله دروغ را از همه مهم‌تر می‌داند،  حال آنکه در ادیان ابراهیمی   نیز دروغ را مادر انواع  ناهنجاری­ها می­دانند نیز در عهد باستان  هم دعای داریوش کبیر به همین مساله پرداخته است تا جایی که داریوش در کتیبه­ی تخت جمشید چنین می‌گوید: «خدایا این کشور را از دشمن، از خشکسالی، از دروغ محفوظ دارد.»

توجه­مان را به شعر یاد شده  معطوف می­داریم: شعر دارای سه بلند کوتاه و سه استعاره­ی زیباست که مخلوق  قلم پنجه‌ای است،  پنجه‌ای به‌خوبی از جمع و مفرد در این شعر بهره می‌برد گوش‌هایی و چشم‌هایی  نماد گونه ها و طیف­های جامعه است  که نشان از کثرت و زیادی  دارد در یک تضاد  و تقارن نایافتگی  در کفه­ ای به هماوردی  یک قلب می­آید. قلب هم نقش واقع شدن در کفه را بازی می­کند هم خود شاهین است. و قلب نیز دگرگونی  و باژگونگی را هم حکایت­گر است.  بنابراین این قلب این باژگونگی و این وزن ثقیل عشق و مامن محبت و عاطفه و احساس که  می­تواند استعاره­ای از معشوقه یا کسی در شعر است» به‌صورت مفرد به کار برده شده است. مفردی که خود  نماد ذات حقیقت و معنویت و معرفت است، قدرت اعجازگون عشق در بر ابر این­همه »ها» و پسوند جمع!  شعر نه بلند بلند است نه کوتاه کوتاه، از ویژگی او نیز  همین  مهم است که ساختمان شعرش همواره متناسب با فضای زبانی او شکل می­گیرد طراحی در حین اجرا قابل بسط و قبض است. او خالق کوتاه‌های ناب شعری است. که مدتی­ست با عنوان و هشتگ چامک در فضاهای مجازی نیز پرشمار  و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. او چامک  را نیاز زمانه می­داند و برای آن تعاریف قابل تاملی ارایه داده است. که با جستجو در رسانه های حقیقی و مجازی می­توان به جستارهای متنوعی در این خصوص دست یافت. او بسیاری از آرا و نطریات نو خود را در گفت­و گوها و لابه لای نقدهای ادبی­اش ارایه داده است.

رازی موفقیت زبان شعری و ماندگاری کلام پنجه‌ای در انتخاب مضامین و تجربه‌های نوگرا برای درس‌آموزی به انسان معاصر است. پنجه‌ای همواره در مجموعه‌های شعری‌اش رویکردی اخلاق محور و انسان‌محور داشته به‌راستی که پیامبر کوچک است و معجزه‌اش شعرهای ناب که سرچشمه از اندیشه زلال و فطرت انسانی و آئینی کهن و تقدس گرایانه میان ایرانیان باستان دارند.

پنجه‌ای در شعرهای کوتاهش   به ‌سبک   نیم بیت و تک بیت­های اشعار قدمایی و نه نمونه­هایی چون هایکو که نوعی شعر هجایی­ست و مانند اشعار کلاسیک شعر فارسی  در تعداد هجاهای مشخص متعین شده­اند  دست به خلاقیت­های خاصی در نوع نوساخت  ایرانی زده است.  رعایت اقتصاد کلمه و   بهره­ی گرافیکی  و اعتقادش به این­که کلمات بسیار  سبب تباهی معناست  تلاش موفقی داشته در خلق  انواع چامک چه بیانی چه دیداری و چه احیای نو از نو رفتارهای شعری. در واقع باید در یک  پژوهش و نقد صرفن به  انواع چامک­های او پرداخت.

ابر می­بارد /

 لیوان تشنگی لبالب! 3

شعرک‌های کوتاه‌اش همگی از دل طبیعت و جاندارگرایی بر می‌خیزند. طبیعت برای او حکم مادر و وطن دارد و بسیار مقدس است قبله‌اش گل سرخ سهراب نیست شالیزار است به همین خاطر اشعار او حاوی طراوت سرسبزی و نجابت اسب وارنه شاعرند. تنه اصلی شعر شاعران این خطه سرشار از عطر روستا، نجابت اسب و سادگی بیان و صفا و صمیمیت مردمان اصیل ایرانی است. سروده‌های پنجه‌ای در بیشتر موارد ریشه دینی و عرفانی ندارند به همین خاطر ردپای شعرهای آیینی و نمادهای شعرهای ادیانی همچون یهودی، مسیحی، اسلامی در آن یافت نمی‌شود اما اندیشه‌ها و اسطوره‌های ناسیونالیستی که ریشه در فرهنگ کهن ایرانی و باورهای مردمان این سرزمین دارد در شعر او نمود بسیار دارد به همین خاطر او بیشتر شاعری اخلاق مدار و هنردوست بوده است.

 

دست دلم کوتاه نبود

وگرنه می‌شد چاره‌ای ساخت برای این ‌همه آه 

که تسکینی بگیرد  هول و ولا

با هق هقی از اعماق دل 

یا نمی‌دانم دست به کاری زدن که پایان غصه‌های قصه سرانجامی خوش گیرد

آه چه ‌بگویم چه می‌شود گفت

در نمایشگاه یکی خواست بر لوح سازمان کتاب‌خانه‌های عمومی کشور

یادگار نامه‌ای بنویسم

لابد از این ‌همه آه

که خروار خروار

نشسته

بر سینه‌‌‌ی قفس

نوشتم:

کتاب را از ما نگیرید! 4

3-  آن سوی مرز باد /بی دروغ/علیرضا پنجه‌ای            

4-  26آبان 1397 خورشیدی، لوح، علی­رضا پنجه­ای کانال رسمی تلگرامی شاعر:https:/t.me/Alirezapanjeei/2672

 

 

 

پنجه‌ای به خاطر شخصیت هنری خلاق، حضور مستمر و تجربه­ی چندین دهه حضور و همنشینی با بزرگان اهل قلم جستجوگر و نواندیش بودن و از همه مهمتر جهان‌بینی خاصش همواره با استفاده از تکنیک‌های زبانی و بیانی و شناخت پتانسیل شعر نو سعی در خلق ترسیم چهره‌های تازه­  و گونه­های  ژانری در شعر بوده که از جمله­ی آن می‌توان به شعر دیجیتال، شعرتوگراف، شعر مربع جادویی، شعر وسط‌چین، ، چامک، شعر رنگ، شعر دیداری ، شعر شنوشنیداری  و احیای چیستان نو عنوان کرد؛ باید اذعان داشت که تصویر در شعر پنجه‌ای همواره یکی از عناصر مهم بوده که در کنار سادگی بیان منجر به خلق زیباشناسی خاص مختص به خود او شده است.

کارنامه­ی  شعر پنجه‌ای بخشی بزرگ  از دوره ­ی پُر فراز و نشیب شعرنو  ایران بعد از شاملو، فروغ، سهراب، اخوان، رحمانی، کسرایی و ... است او و  شاعرانی دیگر همچون ، براهنی، باباچاهی،  شمس لنگرودی ، جواد مجابی سییدعلی صالحی، ابوالفضل پاشا ، اشکوری و ...  در طی این سال‌ها چراغ شعر را در تندباد سیاست‌های غیرفرهنگی و مدیریتی و فضای غیر دموکراتیک ایران روشن نگه داشته‌اند و با همه­ی  نا ملایمات روزگار خویش دست و پنجه نرم کرده‌اند و چون سرو  قایم به ذات ایستاده‌اند.

شعر پنجه‌ای مسیر طولانی را همچون جاده­ی ابریشم گذرانده است که از مهم­ترین کارهایش« آن سوی مرز باد» شروع شده و از شعرهای دیداری و زبان محور پیامبر کوچک عبور کرده به­طوری که در نقطه­ی اوج  خودِ انسانی در  عشق اول می­توان به تاملی در خور ، به پختگی و پیشنهادهای تازه­ی شعری­اش نظر بست.  و  در لابه لای شعرها به زبان غنی  و مملو  از احساس ناب عاشقان این مرز و بوم  و توان جادویی  عاشقانه‌هایی که یادآور عشق شیرین و فرهاد و بیژن و منیژه ایرانی هستند، رسید. از دیگر سو در این محاکات  است که می­توان  به این نکته مهم توجه داشت که عشق در شعر پنجه‌ای پایه و اساس تفکر شاعرانه­ی اوست، شاعر به جنس دوم بسیار اهمیت می‌دهد اما زن حضوری انتزاعی و تصویری مه‌آلود در دفترهای شعری پنجه‌ای دارد به­گونه­ای که میs­توان تصریح کرد  تصویر روشن   جنس دوم در شعرهای او   از نوع شخصیت آیدا در شعر شاملو، و یا ری‌را در شعر نیما نیست. معشوق  در شعرهای پنجه­ای همواره پنهان در مه صبحگاهی شمال و همنشین کوه و دشت بیابان است و گاهی برای شاعر گیسو به باد می‌سپارد

بدون شک رمانتیسم حاکم بر اندیشه­ی شعرهای علی­رضا  پنجه‌ای بر گرفته از رمانتیسم ایرانی متأثر از فضای اجتماعی و جغرافیای زیستی تلفیق یافته با فرهنگ غنی ماست که آبدیده­گی­اش در  صیقل اندیشه­ی آوانگارد زلالیت  وآینگی  برگرفته است ، مضافا  که پنجه‌ای در طی این سال‌ها با پرورش چامک‌ها و سرایش عاشقانه‌های ناب در پرده‌های شعر شنیداری و شعر گفتاری نیز به طور اخص  در انواع شعرهای دیداری­اش  ثابت کرده است که  تفاوت‌های بنیادی بین اندیشه­ی شعر ایرانی و جهان‌بینی زبانی به لحاظ فرهنگی با دیگر مناطق شعر در آسیا و اروپا دارد، تفاوت‌های بنیادی  که متأثر از خلاقیت‌های فردی شاعران این دیار است.

 

بادهای موافق

هرگز مرا به تأمل رنج عادت نداده‌اند

و قافله‌های شک

مرا به شهر مقدس یقین نرانده‌اند

اگرچه با مرکب تصمیم

 

 

پناهگاه خدایان

ایمان سُست ماست

 

خون مهربان من

به آوازهای خیس

علف‌های تشنگی را

سیراب می‌کند

می‌خواهم از تشنگی آفتاب بگویم

از سبویی با مشعل‌های خاکستری

 

بی هی هی ئی

رمه ستارگان

از حوالی سکوت می‌رمند5

 

 

 

شعرهای  پنجه‌ای  در هر گونه و ژانری که حادث می­شود دیگر شعر پنجه­ای خطاب می­شود چرا که دارای جهان­بینی­ست که  در قرایت و غور و محشور شدگی با آن به کلید آن دست خواهید یافت. هویت شاعرانگی پس از برخورداری از جهان­بینی­ست که ممتاز می­شود و این فقدان جهان­بینی از آسیب­شناسی­های مهم شعر ما از دیرباز بوده است. که با دقت و عطف به داده­های شعری پنجه­ای دیر نمی­گذرد که به دلیل تفاوت ماهوی در نقد و تفکیک مقامات شعری شاعرانی دارای جهان­بینی  در مقام قیاس با شاعران در جستجوی شهرت کاذب و قیل و قال­گر  دست شاعران پوپولیست و سطحی­نگر رو می­شود چرا که هویت شاعرانه به خاطر گرایش فکری سیال و دغدغه‌های  شاعر همواره جنبه‌های عارفانه و اجتماعی داشته است.  پنجه‌ای در شعر از اسطوره‌ها و نمادهای زیست بوم خویش که متأثر از زنگ و بوی شمال هستند بهره­ی گسترده­ای  می‌برد،  به­همین خاطر عمق شعر پنجه­ای  به ژرف­ساخت نظر دارد و نیز همسنگ با آن  به زلالیت  و مخاطب­پسند است.  منتها مخاطب پاپلیک و در سطح مانده خیر،  بلکه مخاطب جستجوگر و مباشر  معرفت. 

بی‌شک نسل جوان شعر برای دست‌یابی به زبان غنی شعر باید اندیشه­ی خود را با شاعرانی مانند پنجه‌ای گره بزند و مسیر طی شده ­ی او را با اسب اندیشه بپیماید تا به مرز جاودانگی در شعر برسد.

 

تمام سلول‌هايم انفرادي‌ست

من حق ندارم

تمام راه      بي راهت بگويم

امشب خدا حتماً به زیرشیروانی سر مي‌زند

امشب برف مي‌بارد

به كاج هاي رنگارنگ بالادست نگاه!6

آنچه مهم است ایمان به ذات پاک آفرینشگر است که گاه خردمندانه و ملبس به آرایه­های زیبایی پسندانه  سر از زیر پوسته­ی شعر پنجه‌ای در می‌آورد و خودی نشان می‌دهد   پنجه‌ای در شعرهایش مرزبندی‌های مشخصی دارد همواره توسل جویی او از نوع هنری خود نوآوری در بیان زبان شاعری است که نشان از غنای  اندیشه­ی  ذهنی شاعر در ارائه­ی آثارش دارد. در دو نمونه­ی شعر ارائه شده از شاعر نمادها و کلیدهای انسانی که با ترکیب‌بندی تازه و نوآورانه،  خود گواه ساختار سازی و پیشرفت  در زبان شاعرانه است که نمونه­ی  بارز آن‌:  «قافله‌های شک» و« شهر مقدس یقین» است که با  ساختن استعاره­ی  هنرمندانه از قلم پنجه‌ای نمودی بدیع آفریده است.

 

یک عشق کافی نیست

اصلاً عشق یعنی بی‌وفایی

ناکامی

همین کافی‌ست تا چوگان باز ما

بی اسب کنار میدان بماند

تا تاوان دوستی‌اش  با شاعری که

اسبش را برای شعر وام گرفته   بپردازد

وقت خوبی‌ست برای من

باید به دردهایم بگویم

خدای بزرگی هست

که شما را به هیچ می‌گیرد7

 

اما به طور کلی ساختار و ماهیت شعر پنجه‌ای را می‌توان چنین برشمرد، اشیاء در شعر پنجه‌ای دارای هویت و نقش کلیدی هستند،  کما اینکه نمادهای همچون «خدا»، «اسب»، «عشق»، «دریا» و از همه مهم‌تر «تو یا دوم شخص غایبی که رازدار و هم آواز پنجه ای است»  اغلب  پایه و اساس تفکر شعرهای پنجه‌ای  را تشکیل می­دهند،  به همین خاطر است که همواره خطابه در شعر پنجه‌ای بیشتر گفت و گوهای مونولوگی با دوم شخص است یک «تو» صمیمی در شعر پنجه‌ای فاقد از نقش جنسیتی (مرد بودن یا زن بودن) در شعر او موج می‌زند که ارتباط شاعر با مخاطب را مشخص می­کند و مرزبندی مشخصی دارد . سنگ صبور شاعر است اگر زن باشد همچون آیدای شاملو برای پنجه‌ای است یعنی مقدس و قابل ستایش و اگر مرد باشد بی‌گمان مزدک است،  یعنی ماهیتی پیامبرگونه دارد و  دارای ذات پاک و سیرت زیباست    ارتباطش نیز  از نوع  ارتباطی­ست  تعریف شده  حدفاصل  کسوت آفرینشگر و آفرینش! به همین خاطر است  که پنجه‌ای در شعرهایش نوعی تقدس شاعرانه  می­آفریند:

 

از کلمه‌ها

چیزی نه­یافتم

پنداشتم

شاید در نگاره‌ها

رد تو نشانی از گم­کرده‌ام باشد

نه­یافتم

به آسمان کتاب‌ها پناه جستم

به هر الف پی نقطه‌ای از تو

به هر لام پی تو که نه­بودی7

 

 

غم‌هایم پهلو ندارند

خدا بزرگ اگر نبود

کوچکی این همه آدم را

تحمل نمی‌کرد 8

 

پنجه ای با خلق آثاری متنوع و منحصر،  شاعران   در  برزخ ساده نویسی و  هذیان  سرایی وامانده  را دعوت به بهره از پیشنهادهای شعری خود می­کند  و می­خواهد بین زبان ساده    و شعر  بحران زده­ی شعر در دهه­ی 90   فضایی که پر از شعرهای سطحی و طرح های  ناقص شعری هستند طوری که همچون زایمان زنان زودرس ناقص به وجود می آیند،  فضای نویی ایجاد کند،  در این راستا نیت  فراگیری  و قابل انعطاف بیشتر شدن شعر برای ارتباط بهتر و بیشتر با مخاطب شعر معاصر ایرانی در فضای بسیار دگرگون  است ، در واقع  آنچه پنجه ای در شعر بدان دسته یافته جام جهان نمایی­ست از رفتار انسانی در شعر معاصر  که  نقش و کارکرد انسان  در مواجهه با شخصیت­های دیگر جامعه اهم از زن و مرد و یا دوست منشی اخلاق محور و ادب پرور است. و این در حالی است که شعر امروز در پاره ای از موارد توسط برخی از شاعران  به هذیان گویی، هرزه گویی برای دست یافتن و عبور از مرزها همواره ناموفق  افتاده  است. شاید ذکر است که گفته شود در واقع  این جستار تلاشی گذراست در راستای اشاره به برخی از شعرهایی که می­توانند نقش مفصلی ایجاد کنند بین گرایش به ساده­نویسی و شعرهای شاعرانی که چون به فرم دلخواه نرسیده­اند شعرشان در برزخ هذیانی یا ساده نویسی در تعلیق­اند، بنابراین  مباحث شعر پیشرو شاعر را کمتر به چالش نشسته است.

بی شک میراث شعر پنجه‌ای   میراث گران ­بهایی است که از  باز شدن مسیرهایی تازه در شاهراه شعر نو فارسی­ جکایت می­کند،   شعری که  جانی تازه بخشیده  سرزمین اندیشه­های   نهان مانده  را  تا  از چشمه‌های تازه­  سیرابشان  کند.

مسیرهایی که  اسب نجیب  شعر او از شمال  تا  ژرفای  بیکران دریاها و اقیانوس­ها  با شیهه­ی  استعاره‌  به تاخت  گرفته است.    

 

 

  جلال صابری نژاد

اندیمشک/یکم خردادماه 98

 

 

 

 

 

 

«ای سفر کرده»

 

ای

سفر کرده

با سواران جنگل

از مه زمان ما

از «آن سوی مرز باد»[3]

که عبور کردی

به پنجه‌ای که رسیدی

به ایست

بگذار اسب اندیشه‌ات

از آب قنات شعر او سیراب شود

آنجا که شعر صدای  چشمه ها و جویبارهاست

آنجا که شعر شالیزار است

آنجا که شعر طراوت و سبزینگی است

آنجا که شعر شبنم است

کمی از ماسه‌ها و ریگ‌ها،

و گرمای جنوب و ماهی‌ها

به نشانه دوستی

در بقچه‌ی سفرت بگذار

برای او ببر

بگو

کسی این ور خطوط پیام

مشتاق دیدار توست!

 

...

آمدی به سمت ما

برایم کمی

از شالیزارهای دفتر او

برنج بیاور و شبنم ...!

 

 29 آذر ماه اندیمشک
با احترام جلال صابری نژاد، تق

 


[1] - علی رضا پنجه‌ای (زادهٔ ۲۷  امرداد ۱۳۴۰،  از پدر و مادری رشتی در ساوه) شاعر، روزنامه‌نگار، نظریه‌پرداز و منتقد ادبی ایرانی است. وی سردبیر ویژهٔ فرهنگ، هنر و ادبیات گیله‌وا بوده است.  نیز سردبیر مجله­ی جریان­ساز گیلان زمین  در دهه­ی هفتاد  و روزنامه­ی معین  نیز تا اکنون  که سردبیر دوهفته نامه­ی دوات  است به  مدیر مسوولی  پسرش  مزدک .  شعرهای پنجه‌ای تاکنون به زبان‌های عربی، ترکی، آلمانی، سوئدی، ایتالیایی، فرانسه و روسی ترجمه شده‌است. کتاب‌های او عبارت‌اند از:    ۱۳۵۷ - سوگ پائیزی      ۱۳۶۶ - همنفس سروهای جوان      ۱۳۷۰- آن سوی مرز باد      ۱۳۷۰ - برشی از ستارهٔ هذیانی     ۱۳۷۴ - گزینه شعر گیلان، شرح حال و شعرهای دههٔ شصت ۵۴ شاعر نوپرداز گیلانی   ۱۳۸۳ - عشق اول چاپ سوم ۱۳۹۰ - پیامبر کوچک     ۱۳۸۷ - شب هیچ وقت نمی‌خوابد      ۱۳۸۷ - کوچه چهرزاد     ۱۳۹۳ - عشق همان اوی­م است     ۱۳۹۶-برگزین ده کتاب «تورا به اندازه­ی  تو  دوست دارم»  و  «از خویش می­دوم»  پنجه‌ای  از شاعران تاثیرگذار و منتقدان برجسته ­ی ادبیات  شعری ایران زمین است.

[2]   -  آن سوی مرز باد /بی دروغ/علی رضا پنجه‌ای

[3] نام مجموعه شعر شاعر علیرضا پنجه‌ای