ساحل، چامهای نو از علیرضا پنجهای در روزنامهی پیام عسلویه
https://www.instagram.com/p/CLhz9sfhvCo/?igshid=75wdyoe1bygd
🔺
✍️بابک شاکر
آزادی و آزاد اندیشی در این خطه از ادبیات ایران هماهنگ با انقلاب مشروطه ایران فراموش ناشدنی است ، که گیلان خزانه ی از زیبایی عناصر شعری ایران از ابتدا تا کنون است . به قول آدورنو کلید هر سهمی که هنر میتواند در دگرگونی اجتماعی داشته باشد، در دل چیزی نهفته است که آدورنو آن را «مضمون حقیقت هنری» نام نهاده است . یقین دارم که ظهور و بروز جریانات تازه ادبی به عنوان زیر بنای جامعه در شهر رشت و استان گیلان بسی متقدم تر از مشروطه رقم می خورد . گیلان را می توان حتی در شکل دهی نگرش های تازه ی فکری در کل کشور دید ، اگر حیات و ممات نوزایی و تجدد ، ایستادگی و مبارزه را بنگریم قطعا چشم پر می کند که این دیار خاستگاه ظهور و بروز تفکرات جدید به عرصه فرهنگ ، اجتماع و سیاست است، اما دوره بعدي كه خاص دوران پس از كودتاي سال سي و دو است. دوره اي كه به تعبير شفيعي كدكني صدای "شعر اجتماعي خطابی"از برخی از شاعران به گوش مي رسد.در اين دوره است كه شاعران گیلان عمق مي گيرند و به جامعه نزديك مي شوند و در بين مردم حضوري با كلمات پيدا مي كنند. همین امر شاعرانی بزرگ را به ادبیات ایران هدیه داد که شاید در ساختاری زبانی ابتهاج و در ساختاری دیگر علیرضا پنجه ای ، ضیایی ، ریحانی ، زنده یادان بیژن کلکی و منصور بنی مجیدی، شیون فومنی و ... را به ادبیات ایران هدیه داد .
شعر گیلان فردگرا نبوده و آنجا که فردگرایی غلبه دارد موردتوجه قرار نمی گیرد زیرا این خاستگاه اعتراضی و رمانتيسم مبارزاتی ، محتوای مسئولانه و متعهدي در ادبيات ندارد . ادبيت اثر وقتي متأثر از مقاطع تاريخی و اجتماعی دوران مي شود و از خود شاعر دور مي شود بحران سرايش ايجاد مي كند .
در این سو تر و نسل های بعدی جوانان شاعری برخاسته از همین پیشینه در شعر گیلان حضوری همواره داشتند ، شاعرانی چون مزدک پنجه ای ، حامد بشارتی ، حانیه متحیر و ... مجال اندک ... مزدک را اما شاعری متکی بر
«تز اجتماعی جامعه» یافتم ؛ شاعری که در تقابل میان هنر و جامعه، آنقدر عمیق است که نظریۀزیباییشناسی در آغاز و پایان خود دارد .
دیگر نمی توانشعر را در جغرافیا خلاصه کرد که شعر با خاستگاه جغرافیایی گیلان تأثیری در جغرافیای ایران و جهان دارد .
آدورنو بر این تأکید دارد که هنر بهرغم این تقابل، وجود و تشخص خود را به جامعۀ بزرگتری مدیون است که به جهت آنتیتزبودنش، به آن تعلق دارد. حتی خودبنیاد بودن هنر -استقلال نسبیای که به آن توان مقاومت میدهد- با گرایشهای اقتصادی و سیاسیای امکانپذیر میشود که هنر سر ستیز با آنها را دارد.
این خصوصیت را می توان به گزاره ای بسط داد که خسروگلسرخی دیگر شاعر و مبارز از دست شده به دست ظلمشاهی بیان کرد آنجا که او دیگر از خود دفاعی نمی کند و از خلقش دفاع می کند . گزاره ای که یکبار بیان شد اما هیچگاه در زبان تکرار نشد . آری گلسرخی نیز از همین دیار پا به عرصه قلم گذاشت و دست افشان به سمت دفاع از مردمش رفت ... شعر امروز ایران مدیون گیلان ِادبيات است ، چه همگام با تجدد و نوزایی در زیست انسان ایرانی باشد و چه هم راستای علقه های امروزین شعر با رویکردهای فرم گرایانه یا شعرهایی که جنبش های اعتراضی را در خود کلمه می کند که یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکُند، کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمیزند...در ساغر تو چیست که با جرعه نخست....هشیار و مست را همه مدهوش میکنی.
🔸روزنامه پیام عسلویه
✔️| روزنامه مردم استان بوشهر|
🔹شماره ۱۶۱۰
🔸 یکشنبه ۳ اسفند ماه ۹۹
https://www.instagram.com/p/CLhz9sfhvCo/?igshid=75wdyoe1bygd
ساحل
علیرضا پنجهای
دلم برای خودم تنگ میشود
وقتی نیستم کنار خودم
که کنارترین کنارهاست
میخواهم بمیرم تا باور کنی
یکی هست که بیتو
دلش هوای خودش میکرد
من از چلچله
چند پر هم بیشتر فاصله دارم
تا خودم
هیچ از روزگار نمیخواهم
بهجز فرصتی که
کمی کنار خودم
کناری برای خودم باز کنم
جایی قد یک کنار
اگرچه تنگاتنگ برای خودم
۳۰ ابان ۱۳۹۹
www.payameasalooeh.ir