
بیژن جلالی
کسی که مثل هیچکس نیست
به مناسبت سالروز تولد زنده یاد بیژن جلالی
پخش زنده :ساعت۳:۴۵ سوم آذر ۱۳۸۷ رادیو فرهنگ
گوینده : همان گونه که می دانید از نسل شاعران دهه های ۳۰ و ۴۰ تعداد کمی باقی مانده اند، می خواهیم بدانیم چرا شعرهای آن دسته از شاعران مانندشعر های بیژن جلالی و ...لااقل در این دو دهه تکرار نشده است؟
پنجـــه ای: در ابتدا باید بگویم جلالی از زمره شاعران مطرح آن دهه ها به شمار نمی رود یعنی شعرش مثل شعر فروغ ، شاملو، اخوان و... شعر طراز اول و تاثیرگذار ما نبوده است، اما او قائم به ذات اندیشیده و نوشته، وقتی می گوید:
چرا نگویم که گنجشک ها
مثل قطره های باران
از بالا می آمدند
و روی زمین
می نشستند
شما یک قایق کاغذی را فرض بگیرید که در تلاطم و خروش رود تنها با پشتوانه ی اراده ی شاعـــــــر بهپیش می رود،این قایق کاری به خروشانی رود ندارد، جنسش اگر چه زود خیس و مچاله می شود اما رود خروشانی که او مصمم به جریان داشتن در آن است یارا و حریف ِ اراده ی شاعرانهاش نیست، بنابراین قایق کاغذی شعر او به پشتوانه ی اراده ی شاعر در خروشان ترین رودها بهپیش می رود.
شعر بیژن جلالی شعری شفاف اما روشنفکرانه است، البته نه از نوع پوپولیستیاش.
بیشتر از این که جلالی را وامدار شعر فارسی بدانیم، باید او را وامدار شعرهای مدرن فرانسه، اروپا و خاصه شعرهای دائو دِ جینگ دانست.
او نشان داده که هایکو را خوب خوانده، اما به ظاهر ِ زبان و فرمش نزدیک نشد، به نظر میرسد برای او اندیشه های بودا، آرای فلسفی کنفوسیوس و آثار دائو جلوه های ویژه ای داشته است؛ در واقع باید گفت زبان شعر او بیزبانیست و تکیه بر نثر دارد و از همهی آرایه ها و بازی های شعری پرهیز می کند و از ادبیت تهیست.
همچنین باید افزود شعر او از آرایه ها و تجربیات هزار سال شعر فارسی و صد سال شعر نو گویی بهرهای نبرده و مستقیما متاثر از عوامل یاد شده بوده البته مزید بر این ادعا باید آشنایی مطلوب او با زبان فرانسه و انگلیسی را در این تاثیرات دخیل دانست و افزود اگر چه شخصیت ِ گوشه گیرانهی او از قیل و قال و حاشیه بر گرفته از شخصیت داییاش صادق هدایت بود اما شعر او دقیقا مصداق این برش از شعر فروغ است: "کسی که مثل هیچکس نیست".
* چاپ با ذکر نام نویسنده بلامانع است.