گفتوگو با علیرضا پنجهای، شاعر و روزنامهنگار
تاریخ معاصر تهران مدیون منظومههای سپانلوست
روزنامه ی فرهیختگان ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۶

سیدفرزام حسینی: علیرضا پنجهای را هم شاعر و هم روزنامهنگار میدانیم. آثارش هم گواه این است كه بر هر دو كار مسلط است. او كه این روزها میانسالی را میگذراند، به جز فعالیت حرفهای در نشریات، اولین دفتر شعرش را با عنوان «سوگ پاییزی» در ۱۷ سالگی به چاپ رسانده و چراغ شعرش تا به امروز روشن است. «هم نفس سروهای جوان»، «آن سوی مرز باد»، «برشی از ستاره هذیانی»، «گزینهی شعر گیلان»، «عشق اول»، و اخیرا «شب هیچوقت نمیخوابد» و «پیامبر كوچك» از دیگر دفترهای شعر این شاعر است. با علیرضا پنجهای پیرامون شعر «نام تمامی مردگان یحییست» و ویژگیهای شعر محمدعلی سپانلو گفتوگویی كوتاه داشتهایم.
در میان اهالی ادبیات نقل است كه شما برای نخستین بار شعر معروف «نام تمام مردگان یحیی ست» آقای سپانلو را به چاپ رساندید. این اثر چه سالی و در كدام نشریه به چاپ رسید؟
به گمانم سال ۶۷ بود، در واقع از شماره دوم ویژه هنر و ادبیات «كادح» كه آن روزها زندهیاد صالحپور و من و بهزاد عشقی (از اعضای شورای دبیران نشریه) انتشار آن را پی گرفته بودیم. عشقی بیشتر به سینما میپرداخت و از دوستان دیگر نویسنده كه میشناخت اثر میگرفت. من هم دبیر شعر و نقد بودم، هم كار مدیریت داخلی نشریه را انجام میدادم و هم ناظر بر صفحهبندی و امور گرافیكی بودم.
قرار شده بود از سپانلو شعر گرفته شود، من گفتم میخواهم بعد از مطالعه روی آثارش مصاحبهای درخور شأن او در همان شماره داشته باشیم، این شد كه چندین پرسش كلیدی از سپانلو مطرح كردم. یادم هست مصاحبه جانانهای شد. از دو یا سه شعر سپانلو ناگزیر بودیم تنها از یك شعر استفاده كنیم. این بود كه از این میان «نام تمام مردگان یحیی ست» برای چاپ انتخاب شد. من مطمئن بودم كه این اثر ازجمله آثار ماندگار سپانلو برای جنگ خواهد بود. این اثر در ژانر خود یكی از آثار ارجمند شعر نیمایی در دهه ۶۰ بهشمار میرود.
چه ویژگیای در این شعر باعث شد شما علاقهمند به چاپش شوید؟
ویژگی این شعر مربوط به ساخت زبانی اثر است، اثری كه از دل جنگ بیرون آمده با قضاوتی شاعرانه از روایتها؛ راوی شعر شاعری است كه به خلق تصاویر ملموس اما استعاری نشسته است. سپانلو شاعر موفق منظومههای نو فارسی است. زبانش هر چند روایی است اما دلبستگی به تصویر دارد، منتها تصاویر او برگرفته از مظاهر زادبومی و پیرامون خود اوست و از سویی عینیت مظاهر مدنی در شعرهایش حرف اول را میزند.
بازخورد این اثر در جامعه ادبی و مطبوعاتی آن زمان پس از چاپ چگونه بود؟
ویژههای هنر و ادبیات گیلان در دهه ۶۰ همانند دهه ۴۰ كه شاهد انتشار «هنر و ادبیات بازار» توسط زندهیاد صالحپور بودیم، مورد توجه بسیاری قرار گرفته بود. استقبال از این شاعران و حتی بزرگان این عرصه، گیلان را به كانون انتشار ویژههای ادبی وزین و كمشائبه شهره كرده بود به همین دلیل جامعه ادبی روی شعرهای چاپ شده ما توجه و درنگ میكرد؛ شعر سپانلو هم خیلی زود در زبانها پیچید.
سپانلو معروف به شاعرِ تهران است، از دیدگاه شما چه عنصری در شعرش باعث شده چنین لقبی بگیرد؟
تاریخ معاصر تهران مدیون منظومههای سپانلوست. او مدنیترین شاعر ایران است. بهویژه زباندانیاش (فرانسه)، حقوقدانیاش (منطقِ حاكم بر محاكمات برای استدلال اتهام و دعوا) سبب شد كه شعر او بهره بسیاری از ویژگیهای جانبی شاعر برگزیند. او یكی از بافرهنگترین شاعران معاصر است كه در مصاحبه همیشه مطالب خواندنیای برای مخاطب داشته است.
گر خاطرهای از آقای سپانلو دارید برای ما بفرمایید.
زندهیاد بیژن كلكی نقل میكرد كه پیش از شاملو و منوچهر شفیانی با همكاری او خوشه را انتشار میدادند، میگفت: «سپانلو جوان مستعدی بود كه ما با او مصاحبهای ترتیب دادیم، بعد در نبود صاحبامتیاز و مدیرمسوول عكس سپانلو را بردیم روی جلد و به خیال اینكه خوشه رفته زیر چاپ، دفتر نشریه را ترك كردیم. وقتی خوشه بیرون آمد دیدیم روی جلد عكس درشكه دارد، فهمیدیم كار كار مدیر مجله است. بعدها مدیرمسوول گفته بود: او هنوز جوان است و برایش زود است كه روی جلد بیاید.»
نیما راست گفته بود آنكه غربال دارد از پس قافله میآید. امروز لابد آن مدیرمسوول نیست شفیانی و كلكی هم، اما نام بزرگ محمدعلی سپانلو در شعر معاصر بیانگر درك صحیح آن روزنامهنگاران بود.
منبع:روزنامه ی فرهیختگان ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ :تاریخ معاصر تهران مدیون منظومههای سپانلوست