کبوترانی که جلد نبودند چامهای تازه از علیرضا پنجهای در بارهی حادثهی اتوبوس خبرنگاران
کبوترانی که جلد نبودند
هیچ خاطرهای از کنار ما نمیگذرد
تا تلخ
نماندمان
این همهی زندگی را
که حسرت قهقهه گذاشت
بر دل
آی
اتوبوسی که میگذری بی ما
از جادهها
خاطرات نسلی
که سوخت سوخت را
در سینهکش جادههای مرگ
بهخاطر بسپار
و نگو که
اینجا کجای ناکجاهای بیغولههای جهان بود
زوزه بکش زوزه بکش
زخم کبوترانی که جلد نبودند
کم که کمت نیست
تا این سینه نریزد بهپایت هزار مروارید آهیده
پشت شرم تپهها
جیغ جیغ شقایقها
در کوردید چشمانداز
برای همیشه گم بمان
اگر چه آفتاب خود
بیگواه ِ اینهمه واقعه
تلخ
نمیگذرد
که《حکایت همچنان باقیست》
۳ تیر۱۴۰۰
https://www.instagram.com/p/CQel8lIhdF1/?utm_medium=share_sheet
+ نوشته شده در جمعه چهارم تیر ۱۴۰۰ ساعت 11:7 توسط علی رضا پنجه یی
|