بازخوانی یک شعر/بازار ِ ماهیفروشها / علیرضا پنجهای نوشتهی جواد شجاعیفرد
بازخوانی یک شعر
بازار ِ ماهیفروشها
_______________________
سری با زار میزنم
ماهیهای دریای کودکیام
نمکسود و دودی
و ماهیهای امروز تو فرزندم
همینهاست که دیشب
از دام صیاد
به سینیهای مُدَور ماهیفروشها
رسیده است
و فرزندِ فرزندم
ماهیهای دریای تو هنوز آزادند
۸۰.۱۰.۱۵ از کتاب عشق اول، چاپ سوم ۱۳۹۰، انتشارات فرهنگ ایلیا ص۹۵
چاپ این شعر علیرضاپنجهای در کتاب "تورا بهاندازهی تو دوست دارم" برگزین دهکتاب شعر او توسط "انتشاراتدواتمعاصر" و کانال تلگرامی این انتشارات سبب نوشتن این یادداست شد.
گذشته از ترفندها و فندهایی که داعیهداران دانستگی در سرودههای ناهمخوان خود به کار میگیرند این شعر.
یک: از عهدهی بازی با زبان درخدمت محتوای شعر به نیکی بر آمده است مثل "با زار "بهجای بازار
دو: رسانایی در ایجاز شکلی و معنایی دارد، مثل عبارت "دریای کودکیام"
سه: ابهام فارغ از اصرار در کاربرد نام واقعی مثل واژهی"نمکسود" به جای "ماهی شور"
چهار : خلاصگی القایی و شریک دانستن مخاطب در معناپروری بدون اینکه شاعر خود را دانای کل و صاحب معنای یکه بداند مثل پاراگراف "ماهیهای امروز تو همین هاست."
پنج : حسن استفاده از تکرار هجای "ه" در ایجاد موسیقی واجها در پاراگرافهای مختلف شعر مثل " و ماهیهای امروز تو فرزندم همین هاست که دیشب به سینیهای مدور ماهی فروشها رسیدهاست و فرزند فرزندم ماهی های دریای تو هنوز آزادند".
شش: عطف توجه به شرایط مستقر اجتماعی و مغایرت آن با دنیای قابل حصول در پایان شعر با آوردن فعل
آزادند که تمامیت اندیشگی و عاطفی شعر را کپسوله میکند.
هفت : نانوشتههای شعر در لابهلای نوشتهها که بهوسیلهی مخاطب آگاه در یافت میشود بسا که از دید این قلم ممکن است مغفول مانده باشد.
چنین شعرهایی میتواند سر مشق جوانانی باشد که در بلبشوی شعر امروز دنبال نمونه میگردند
من به پنجه ای نزدیکم اما از او نزدیکتر به من شعر است و با هم تا خدا بخواهد اختلاف نظر در زمینههای زیباشناسی مدرن داریم گاهی تکپرانیهای من در مورد شعر خودش و دیگران او را به عصبانیت میکشاند و به من میگوید با عرضهی نظرات کلی در مورد کار دیگران خودت را خراب میکنی و دور و برت خالی میشود اما من همچنان عقیدهمندم هنرمند واقعی فینفسه جاودانهست نه در فکر تکدی جاودانگی.
شعر خوب با یکبار خواندن آدم را میتکاند اگر آدم باشد و اهلیتش را داشته باشد اما شعر بد تمام رشته های مخاطب آگاه را پنبه میکند و ادعای واکاوی آن دفع فاسد به افسد است
والسلام.