پاسخ علی رضا پنجه ای در باره تلخ و شیرین در سال 90 و برنامه های تان برای سال نو
پاسخ علی رضا پنجه ا ی به پرسش سال ۹۰ چگونه سالی بود و برای سال نو چه برنامه هایی دارید؟
سال به سال دریغ از پارسال
ویژه نامه ی نوروز ۹۱ روزنامه ی خزر:سال 90 مساوی بود با چند واقعه ی خاطره انگیز برایم. و چند حادثه ی تلخ برای دوستان و آشنایان ابتدا از شیرینی ها بگویم تا در سال نو کامتان شیرین شود : 27 امرداد جشن 50 سالگی ام را در خانه گرفتند و در جمع دوستان بسی خاطره شد برامان. کتاب عشق اول چاپ سوم دو بار 1100 تایی چاپ شد و به قولی چاپ چهارم شد منتها با اشتباه در شناسنامه همان چاپ سوم چاپ شده است. ماجرایش این است که چاپ خانه به بنده لطف داشته و به محض گلایه ام از برخی نکات و کاستی های تخصصی چاپ که به دید خواننده کمتر می آید در یک اقدام انتحاری مالی سود نکرد و تن به زیان داد کتاب را به فیلم و زینگ مجدد سپرد و حالا 2200 نسخه کتاب چاپیده شده داریم با ضرب چاپ سوم در حالی که در شناسنامه شمارگان 1100 نسخه قید شده است! بنابراین باید منتظر چاپ پنجم عشق اول ماند نه چاپ چهارم. بعد از این هم 13 بهمن عقد دخترم بود که تجربه ی جدید ی بود و از بهترین لحظه های عمرم بود؛ هر چند هزینه ی ازدواج در ایران حکایت حاشیه بر متن چربیدن است و پرخرج تر از متن و اصل به شمار می رود. و مضافا باید به بیش از سه مصاحبه روزنامه های شرق، روزگار، آرمان و... اشاره کنم که در آن ها به روشن گری پیرامون ادبیات شعری پرداخته ام. راستی روزنامه گلچین هم لطف داشته و دو صفحه از روزنامه را با آثاری از اهالی قلم به 50 سال زندگی ام پرداخت که از همینجا باید سپاس گزاری کنم از جناب خرسندی و استاد نیکویه عزیز. وقتی شد که همسرم شعرهای پراکنده ام را از گوشه و کنار خانه جست و جو کند و در چند پوشه گردشان آورد و بعد با حوصله برای حروف نگاری در چند سررسید پاک نویسش کند. همکار عزیزی هم زحمت حروف نگاری اش را کشید. راستی اگر این ها نبودند این نوشته های از سر بی حوصله گی می توانستند تدوین شوند؟
حالا مدتی ست که دارم با خودم کلنجار می روم شعرها را در سه یا چهار مجلد بیرون دهم. با کدام ناشر خدا داند. حاصل این تلاش ها فعلا در سه مجلد گردآمده اند: یک سری چامک و سایر کوتاه های شعر با نام "عشق همان اوی َم است"، بعد "شبانه های سنگ صبور" شعرهای پر مخاطب تر و "دونده ی از خود" شعرهای تجربی و پیشنهادی زبان و تصویر محور را . تا ببینیم چه شود... تا یادم نرفته دو پایان نامه در باره ی شعرهای دیداری ام در مقطع فوق لیسانس توسط دانشجویانی از فسا و ملایر در رشته ی ادبیات فارسی نگاشته شد که البته وقت زیادی از من گرفتند. فقدان دوستانی چون عباس امیری، مسرور ماسالی و فریدون فریاد و بروسان و همسر و فرزندش که در هوای شعر نفس می کشیدند برایم تاثر آور بود. و البته مرگ چند همکار اداری که خاصه از مرگ یکی از ایشان که هنوزاهنوز متاثرم.
برای سال 91 نیز به چاپ رساندن این سه مجموعه، تلاش برای انتشار گزینه اشعار (جلد اول)، نقد ها و مصاحبه ها و یادداشت ها و انتشار لوح فشرده تا ببینیم در سال 91 که سال اژدهاست تورم چه بلایی سر مردم می آورد. امیدوارم چندان که در شاهنامه آمده سال اژدها سال خطر ناک و هولناکی نباشد و خشکسالی پدید ناید، آشفتگی نیز. و خیرو برکت و حاصل خیزی از زمین گرفته نشود. امید که آسایش و آرامش قرین زندگی هموطنان عزیز و همسایگان نوروزمدار گردد. آمین.
اسفند۱۳۹۰
بهار 89
با دست هایی گشوده بر آسمان
لیانی که هی باز و بسته می شود
شادی نوش بهاریم
کاسه می گردد
نوش نوشا نوش
گرداگرد سفره ی هفت سین
تقویم سال ببر گشوده می شود
این نیز بگذرد
دور دست ها شلیک توپ
که جهان با توهم قارچی بنیان کن
میان دو شاخ گاو خشمگین
تازه می شود
سال به سال دریغ از پارسال
20 اسفند 88
علی رضا پنجه ا ی