سرقت #آدم برفی #علیرضاپنجه ای
یکی از دوستان شاعر ساکن کشوری سرد در اروپا که چندین کتاب شعر چاپ کرده. و از زمره شاعران مطرح زادبوم مان است این پیام را برایم فرستاده، از او اجازه خواستم متنش را در کانالی بگذارم او بلامانع اعلام کرد اما نخواست اسمش فاش شود: متن ارسالی: علي جان اين شعر درخشانت را ببين كه من لذت بردم ازش و ...آن ديگري را ببين كه از اصل شعرت چه كپي نگاري كرده است. دوره ي آخر زمان ادبي ست !!!!! برایش نوشتم برخی هم انواع ادبی از ژانر کارهایم راه انداخته اند،به ویژه از آغاز شعرم: #"کریسمس پابرهنه" در کتاب #"عشق اول"،مطلع شعر چنین بود: "#تمام سلول هایم انفرادی ست." از این تکه بسیار معادل سازی کردند، لااقل. دو بانوی مطرح شعر معاصر، دو تن از دوستان شاعر هم به هر دو تذکر دادند.اما انگار حرف شان باد هوا بود، یکی نوشت خب بله ایشان پیشکسوت هستند و یکی دیگر از صمیمیتش با من کاست،انگار اشتباه از من بوده، دریغ از یک ذکر ماخذ یا توضبح که بر اساس این تکه از شعر فلانی نوشنه شده،بگذریم تکه ی من چنین در نشریات آمده بود و سپس در کتاب عشق اول سال۸۳ درج شده بود:" به انفرادی سلول هایم باز می گردم!" جل الخالق! برخی هم سرقت را عین خلاقیت دانسته و در محافل مختلف بد و بی راه نثار شاعر خلاق نثار نموده که این پدر و پسر چه می گویند،هر چه برداشتی نوش جان! یعنی از سلول بدن با سلول زندان ایهامی چنان پروردن؟! کار شاقی نبوده لابد! باور کنید نزد قدما اقتباس،تضمین و هر نوع مشابهتی منجر به تذکار می شد.و در دنیای پسا مجازی و پسا اسمارت فون آن قدر در حق حقیقت جفا شده و می شود که سرقت و ناخنک ادبی در چنین جهنمی عین گشت در بهشت باشد.
+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 0:44 توسط علی رضا پنجه یی
|