گزارش شب شعر شاعران گیلان (یادایاد منصور بنی مجیدی)

 
گزارشی از برگزاری شب شعر به یاد ماندنی شاعران گیلان (یادایاد منصور بنی مجیدی)
 
 

 

۵ شنبه ۲۴ مرداد شب شعر شاعران گیلان ( یادایاد منصور بنی مجیدی) به همت حلقه ی شاعران ۵ شنبه ها همیشه ی خانه ی فرهنگ گیلان در حضور خانواده­ی بنی مجیدی برگزار شد.

اجرای  این مراسم توسط علی رضا پنجه ای  انجام گرفت. وی پس از  خیر مقدم به حاضران،  چند کلمه ای از زنده یادان بنی مجیدی و بیژن کلکی گفت و از بهروز وندادیان(شاعر) یکی از دوستان سال های دور منصور بنی مجیدی خواست تا چند کلمه ای در باره ی او صحبت کند و به شعر خوانی بپردازد.

وندادیان شعر خود را تقدیم به سکوت ِ منصور بنی مجیدی و جاودانگی اش کرد.

محمود طیاری، مهدی ریحانی، مهدی رضازاده،پریسا سعید زاده،پیمان نوری از جمله شاعرانی بودند که پشت تریبون قرار گرفته و به شعر خوانی پرداختند.

سپس علی رضا پنجه ای گفت: برای تشکیل این برنامه از چهره هایی چون: هادی میرزانژاد موحد، شادی پیروزی (نشر فرهنگ ایلیا)،دکتر انوش برزیگر،دکتر مسعود جوزی(نظام پزشکی)،رضا فرحمند(بازرس خانه ی فرهنگ)، مهندس موثقی(کلوچه ی کیمیا)،سعید رضایی(خدمات رایانه ی سهند پژواک)، علیرضا حسنی، تراب حق پرست(مدیر روابط عمومی و مدیر خدمات شهری شهرداری رشت)، سید حسن رازی(کارشناس آتش نشانی)، مظلوم (سمعی بصری نظام پزشکی) و ... تلاش کردند که جا دارد از این دوستان تشکر و قدردانی کنیم.

محسن آریاپاد،منوچهر آتشک،کبری شالکویی،عباس گلستانی نیز از نفراتی بودند که در ادامه به شعر خوانی پرداختند.

در بخش دیگری از برنامه علی رضا پنجه ای از امین بنی مجیدی (پسر منصور بنی مجیدی) خواست تا پشت تریبون قرار گیرد و چند کلمه ای با علاقه مندان به پدرش سخن بگوید.

سپس دکتر مسعود جوزی به عنوان شاعر و مدیر مسوول خانه­ی فرهنگ گیلان خواست تا پشت تریبون قرار گیرد.

دکتر جوزی قبل از خوانش ۳ شعر خود گفت: طی آخرین مکالمه­ی تلفنی که با منصور بنی مجیدی داشتم، خود را شاعرِ در گذشته نامیدم. سال هاست که شعر نگفته ام اما امروز می­خواهم از کتاب ما نبودیم۳شعر کوتاه بخوانم.

کوروش جوانروح،حسین طوافی،اسفندیار سلمان،کامران دهلوی نژاد،تینا پیرسرایی،حمید رضا اقبالدوست،حامدبشارتی،اسماعیل مهرانفر، مراد قلی زاده،نازنین تنهایی،سروش محبوب یگانه از جمله شاعرانی بودند که دربخش دیگری از برنامه به شعر خوانی پرداختند.

در ادامه علی رضا پنجه ای از مزدک پنجه ای به عنوان شاعر و مسوول روابط عمومی خانه­ی فرهنگ گیلان خواست تا در جایگاه قرارگیرد و  به شعر خوانی بپردازد.

وی قبل از شروع به شعرخوانی گفت: من بر خودم لازم می دانم از چند دوست عزیز که در جمع ما نیستند اما زحمات زیادی برای منصور بنی مجیدی کشیدند تشکر و قدردانی کنم. راستش هر وقت که احساس می کردم شرایط روحی بنی مجیدی مساعد نیست از دوستان مطبوعاتی ام چون یاسین نمکچیان و مجتبی پورمحسن کمک می گرفتم تا توسط مطبوعات بتوانیم اندکی سبب تقویت روحیه ی از دست رفته ی بنی مجیدی  شویم. هم چنین باید از این دوستان و از سرویس ادب و هنر خبرگزاری مهر خاصه جناب ماه زاده تشکر کنم که خبر های خانه و منصور را مدام پوشش می دادند.

مزدک  در ادامه گفت : من در آستارا شعری را تقدیم به  منصور بنی مجیدی کرده بودم اما بغض امان نداد و نتوانستم بخوانمش ، حال آن شعر را به همراه شعر دیگری برای دوستان می خوانم.

سپس علیرضا پنجه ای حضور برخی از چهره های اهل قلم چون: هوشنگ عباسی،پوراحمد جکتاجی،مجید دانش آراسته، محمود بدرطالعی و ... را در این مراسم مغتنم شمرد.

در پایان هادی سلیمی،شکری و علی رضا پنجه ای  به عنوان آخرین شاعران این برنامه به شعر خوانی پرداختند.

شایان ذکر است در بخش پایانی برنامه فیلم مستندی درباره­ی  منصور بنی مجیدی به کارگردانی بکتاش آبتین شاعر و مستند ساز جنوبی برای دوستان و علاقه مندان به نمایش درآمد  این مستند که با حضور شادروان بنی مجیدی، و تعدادی از  شاعران و خانواده ی بنی مجیدی تهیه شده بود با تشویق و استقبال حاضران مواجه شد.

در این مراسم  ۳ ساعته بیش از  ۹۰تن   از  آفرینشگران حوزه ی فرهنگ و هنر حضور به هم رسانیده بودند .

 

  

 

به

یادایاد منصور بنی مجیدی و شعر خوانی شاعران گیلان

 حلقه ی شاعران ۵ شنبه ها همیشه  ی  خانه ی فرهنگ گیلان  برگزار می کند:

بغضی که در گلو پژمرد

یادایاد زنده یاد

 

منصور بنی مجیدی

 

و شعر خوانی شاعران گیلان

مکان: میدان انتظام. کوی ادارات. تالار نظام پزشکی

زمان: ساعت ۱۸  شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۷ خورشیدی

ورود برای عموم آزاد است

خُرده ریزهاي خاطرات  (تازه ترین شعر علی رضا پنجه ای)

خرده­ريز­هاي خاطرات 

 

<br/><a href="http://i37.tinypic.com/qy8qdy.jpg" target="_blank">View Raw Image</a>

نه اشگ

نه مشگ

اشگم دَم ِ مَشگم بود

مَشگم

نَشكن

بشكن

بالا بنداز

اين آخرين پياله

باشه

بنداز

اينجا بندازم

يار گلّه داره

گله­شو  گرگ زده

زَده كه رَده

چوپونش تو خواباي زنجيره­اي

دمبال ني­اش مي­گشت

خورده اين­ور ديوارو

خيسونده

شراب مي­شه خُب

خره تا حالا فكريدي

شراب يعني

آب ِشَر

خير بده نيست

خير و شر هم حاليش...

اين دَفعه گِله داره

اونجا بشكنم

حوصله داره

- لابد داشته الان نداره -

صله داده كه بخونيم

                         بشنويم

اي ريچارد!

ريچارد پير!

براتيگانتو  برم

خوب گذاشتي جماعتو

         سر كار  

         ستوان

          به­خدا

          ستوران تو وان

             جا نمي­شد

              ايستادن كه ما رد شيم

كوزه بخر پسر

كوزه خريدن داره

ر...ر...ر...

فوزه فوزه فوزه

فوزيه فوزيه

هوا چقد گرمه

كوچولو !

ابروي چَپتو چرا شكستي؟

كار زن دايي شجاعم بوده

تو ساوه

يه سال بيشتر نداشتم

حالا ما شاء الله ۸-۷ تا كتاب داري

به جز يه مشت عين خودش

كسي سوار تاكسي­ش نمي­شه

فوزيه فوزيه

                                                           ۸۷-۵-۱ 

 

------------------------------ نظرات شما دوستان-----------------------------

چهارشنبه 9 مرداد1387 ساعت: 18:58 توسط:بیژن باران

با مقایسه عنوان و متن شعر این برداشت می شود: دیالوگ ذهنی نه ضبط محاوره عینی از محیط. این خاطره یک دیالوگ از جریان سیال ذهنی راوی است. روایت ذهنی با اول شخص مفرد آغاز می شود. بدرستی از توصیفات زمانی مکانی تهی است. زیرا در ذهن راوی بازآوری شده جنبه دراماتیک دارد. پرسش این جاست: دیالوگ راوی با کی است؟ طرف/حریف کی است؟ هجاها تداعی و تناظر صدایی دارند. افعال در زمان بی فعلی /عبارتی- گذشته- امری -حال صرف شده اند. فعلهای خیسوندن و فکریدن بدون فعل کمکی از ایجاز ذهنی حکایت میکنند. 2 واژه عربی فوزه با فوزیه شاهزاده مصری قافیه درست می کند. زبان محاوره ای است که با دیالوگ می خواند. نوآوری خرده­ريز­هاي خاطرات در دیالوگ ذهنی است با اپیزودهای دراماتیک محاوره ای. چنانکه مانند تسبیحی از گفتگوی اول شخص و مخاطب پدید می آورد. مانند ای که امپلیفایر صوتی به مغز شاعر وصل است که دیالوگ ذهنی بظاهر خاموش را بلند کرده برای شنیدن آن بوسیله مخاطب. زمان در شعر با شتاب است. پرش از یک پاساژ به دیگری گاهی با تداعی صدای هجاست گاهی رابطه معنایی. هر 2 در مغز با شبکه های عصبی همجوار خازن صوت و معنی می توانند به هم اتصال پیدا کنند. سطرها کوتاهند. تقطیع شعر گاهی متریک /عروضی است گاهی بی وزن. ایجاز این شعر بدل می نشیند. لحن بازآوری خاطره اگرچه ملانکولیک نیست ولی رگه های از تاسف را در خود دارد. این شعر موفقی است. ادامه این سبک نوآوری های بیشتری در پی خواهد آورد.

 

خدا را چه دیدی

 

اسدلله امرایی-روزنامه ی اعتماد: گفتم شاملو. ديروز سالمرگ اين بزرگمرد بود. که هرچند بر صدر ننشست اما قدر ديد. نه از اطرافيانش. از دوستدارانش. حتي دشمنانش هم. راستي مگر مي شود با شاعر دشمني کرد. کساني ناديده پاس مهرش را داشتند. يادش گرامي. انسان دوپا/ دوپاي بامداد/ راستي در هيچ شعري کسي براي بامداد پايي نياراست/ از لنگه تا خورده شلوارت گفتم/ که هنوز مي شد از خاطره هايش شنفت/ و تو هرگز نديده يي از زيارت بامداد/ چگونه گريبانم نمک سود گريه بود. اين هم روايت علي رضا پنجه يي شاعر گيلاني است از شاملو. «شب هيچ وقت نمي خوابد» و «پيامبر کوچک» دو مجموعه شعر اوست که فرهنگ ايليا منتشر کرده. تنوري است و داغ داغ مي چسبد. سپيد يعني من مي نويسم تو مي خواني/ من با زبان بي زباني/ با نشانه/ تو بي نشانه رمز مي گشايي. شايد سپيد يعني من نمي نويسم تو مي خواني. خدا را چه ديدي،  

شعرتوگراف‌های شاعر گیلانی در پیشخوان

 

خبرگزاری مهر:

دو دفتر شعر از علیرضا پنجه ای به تازگی وارد بازار کتاب شده است.

از این شاعر گیلانی مجموعه شعر "شب هیچ وقت نمی خوابد" (شامل قطعات سپید و منثور) وارد بازار کتاب شد. این اشعار دنباله دفتر "عشق اول" پنجه ای به شمار می آید.

قصاب خانه، خزانی، زخم، مستی شب، کبوتر سپید، اولین کلام نبوت، روبروی آینه ای تمام، آه اقلیدس حکیم، جاده ابریشم، لحظه ای پیش از تحویل سال و... برخی قطعات این دفتر است.

این کتاب توسط نشر فرهنگ ایلیا در 135 صفحه و با قیمت 1500 تومان منتشر شده است.

همچنین مجموعه "پیامبر کوچک" (اشعاری تجربی در قالبهای مختلف) شامل شعر نگاره های علیرضا پنجه ای به تازگی وارد بازار کتاب شده است. او این اشعار را به دلیل دارا بودن خصلت تصویرپردازانه به شعرتوگراف موسوم کرده است.

شاعر در شعر "یپامبر کوچک" آورده است: من صدای پرنده نبودم / گواه بهار که طلوعش در من همیشه بود / من صدای طلوع نبودم / پرنده ای گواه در من همیشه ترانه سر می داد / خدا را روبرویم خواندم...

 

 

 

این دفتر را نشر فرهنگ ایلیا در 96 صفحه با بهای 1300 تومان عرضه کرده است.