نقد مجید باریکانی بر کتاب پیامبر کوچک علی رضا پنجه ای در روزنامه آرمان
پنجهای و تجربیات تازهاش درحیطه زبان
روزنامه آرمان - ۱۱ امرداد ۱۳۹۱ ص۹
بهرغم یكدست نبودن زبان در كتاب پیامبر كوچك، شاعر كوشیده است تا از قواعد معمول و جاری شعر امروز عبور كند و با بهكارگیری عناصر مختلف شعر از جمله تصاویر و علیالخصوص زبان، شیوه خود را بیافریند و اشعاری تازه بسراید. به عمد، غیر عمد یا به هر دلیل دیگری، پنجهای كوشیده است كتابی متنوع و مكثر پیش روی ما بگذارد و از انسجام و اتحاد زبانی و لحنی دوری جسته و به این شیوه توانسته كتاب را به تكرار نرساند و مخاطبش را خسته نكند. پرهیز از جملات طولانی و استفاده از عناصر زبان معیار در جمله بندیها و واژهگزینیها، ایجاز و تصویر برخی از اشعار این مجموعه را معنا بخشیده و فرم میدهد. این تكیه بر زبان معیار تا آنجاست كه حتی گاه شاعر از این یكدستی میگذرد، حاصل كار حداكثر به استفاده از شكل آركائیك بعضی از واژهها یا جابهجاییهای مختصر در اركان جملات میانجامد. شاعر كتاب پیامبر كوچك جهان بینی خودش را دارد او كوشیده تا با پرداختن به موضوعات اجتماعی، سیاسی و گزارههای جزئی و كلی روزمره و جهان امروز، به جهان احساسات مخاطب راه یابد و تجربههای بزرگ و كوچك خود را انتقال دهد و به عبارتی درد مشترك را فریاد كند. در اشعار پنجهای اعتراض نسبت به خصایص شیطانی دنیای امروز وجود دارد. اما انتقادهای او به حد و مرز جغرافیایی خاصی محدود نمیشود، بلکه از محدودیتهای خانگی تا بیعدالتیهای جهانی را شامل میشود، گسترة اعتراض او هرجایی است که انسان ناتوان گشته و او را تحت ستم خود قرار دادهاند. پشت هر دروازه/ سكوت وحشی دنیای وحش/ این ور دروازه/ هیاهوی وحشی / آدمها، آهنها / چشمی از من آن سو/ چشم دیگرم این سو/ دلم گیر كرده لای چفت دروازه/ لای دهان مردم/... شعر شهروند مسافر ص82. اینگونه شعرها لحن گرم و روانی دارند. آنجا كه زبان توانسته معنا را در خود جذب كند، واژه تصویر و خیال، محتوایی فراتر و مكثر خلق كرده و صدای شعر صدای شاعر را به گوش مخاطب میرسانداما در این میان به شعرهایی برمیخوریم كه از حیطه زبان فراتر نرفتهاند جابجایی فعل، فاعل و مفعول .خوانشهای مختلفی از یك پاراگراف،اگرچه ممكن است در طول و عرض این نوع اشعار مفهومی زاده شود و محتوایی برآید اما جز اینكه به ظرفیت زبان و كاركردهای مختلف واژه در یك اثر و یك متن اشاره كند چیز دیگری نیست:یكی نیامده كه برود/ برود كه نماند/ نمانده كه برود/ نیامده كه نماند/ یكی برود ؟/ كه نیامده/ نیامده كه برود/ برود كه ... / نیامده، نیامده، نیامده/... شعر رفتن ص 44.در برخی از اشعار پنجهای كوشیده مصداق عینی به محتوا بدهد و شعر شكل بگیرد .این خصیصه از جمله خصایص سخت و مشكلی است كه در كمتر شعری شاهد آنیم و آنجا كه این تصویر اتفاق بیفتد و شكل درونی شعر هویدا شود شعر به غایت خود میرسد و آفریده میشود.آ...ها...ی لكوموتیوران !/ آ ..قا ..ی لكوموتیوران !/ چی ... چه ... چو.. چه/ چ..ی چ..ه ... چ..و .. چ..ه/ چ..ه .. چ..ه /چ!. شعر در ایستگاه ص 33. در شعر فوق هر چند خصیصه ذكر شده به غایت نرسیده است اما در شعر لكنت وهم، شعر یا متن دچار لكنت شده است و در حین خوانش این لكنت محسوس میشود و تا انتهای شعر از وهم بیرون نمیآید همچنین در شعر ایستگاه صدای حركت لكوموتیو در واژه القاشده است و در متن شكل گرفته است. بخش دیگری از شعرهای این مجموعه، شعرهایی هستند كه از نشانه، نگاره، علائم و مواردی از این دست بهره جسته كه شعر را از قالب و فرم معمول شنیداری خارج كرده و شعری آفریده كه مخاطب متن را باید ببیند و بخواند. شاعر،برخی از این اشعار را با عنوان شعر توگراف نامگذاری كرده است .معنایی كه تصاویر ایجاد میكند با معنای واژهها در هم میآمیزد معنای سوم یا معنای دیگری حاصل میشود كه شاعر بدان اشاره دارد. اگر ما شعر را رستاخیز كلام تعریف كنیم یا حادثهای كه در زبان روی میدهد و اتفاق میافتد چگونه میتوان كارهایی از این دست را در این تعریف گنجاند. بخش دیگری از شعرهای این مجموعه خوانشهای گوناگون یك جملهاند كه در جدولی چیده شده كه علاوه بر خوانش افقی سطر، افقی نیز خوانده میشود. كه شاعر نام مربع بر آن نهاده است.كسی- مرا- صدا- نزد/ نزد- صدا- مرا- كسی/ مرا- كسی- نزد- صدا/ صدا- نزد- كسی- مرا. شعر مربع تنهایی ص 40. پر- از- دیروز- آیینهام/ آیینهام- دیروز- از- پر/ از- پر- آیینهام- دیروز/ دیروز- آیینهام- پر- از. شعر زبان آیینه ص 70. و یا شعری كه با نشانه و علائم آمده است: از ! به، میرسم/ از، به ./ بعد ؟میكنم/كه تو چگونه ... شعر با نشانهها ص 10. پنجهای در كتاب پیامبر كوچك سعی كرده است بخشی از تجربیات خود در حیطه زبان را پیش روی ما بگذارد و در این بین قطعا سلایق و دیدگاههای زیادی در تائید و عدم تائید برخی از اشعار وجود خواهد داشت. به نظر من اگر شاعر، شعرهای این كتاب را یكدست و فصل بندی میكرد محتوای كتاب،اتحاد منسجم تری به خود میگرفت و برخورد مخاطب با شعر روانتر میشد.
*سروده علیرضا پنجهای - انتشارات فرهنگ ایلیا، چاپ 1387